✨ #شهیدانه
🔻 بچه ها #شهید می شوند، تو رفتی درس بخوانی؟!
yon.ir/Tmlye
در #کنکور دانشگاه، ثبت نام کرده بودم. شرط رفتنم این بود که کاوه، برگه ترخیصی ام را امضا کند.
♨️ آن روز دلم عجیب شور میزد. با یک دنیا اضطراب و تشویش، نامه #دانشگاه را نشانش دادم. بی هیچ حرفی، آن را گرفت و خواند. نگاه معنی داری به من و برگه انداخت و ناگهان کاری کرد که اصلاً انتظارش را نداشتم. نامه در لابه لای دستانش پاره پاره شده و بقایای آن، روی زمین پخش و پلا شد. با خودم گفتم لابد چون میخواهم از تیپ بروم و باز #بهداری بیسرپرست میماند، کاغذ دانشگاه را پاره کرد.
🔸 دو روز بعد، دیدم چاره ای ندارم جز اینکه خودم دست به کار شوم. پیگیری کردم تا از مشهد برایم جایگزین آمد. در فرصتی که #کاوه در #پادگان نبود، از معاونش تسویه حساب گرفتم و راهی مشهد شدم تا در #کنکور شرکت کنم. بعد از اعلام نتایج، معلوم شد که قبول شده ام. اول مهر ماه هم رفتم سراغ #درس و #دانشگاه.
♨️ مدتی گذشت خبر مجروحیت #کاوه را یکی از رفقا بهم داد. با ناراحتی پرسیدم: «کجا مجروح شده؟»
گفت: «توی تک #حاج_عمران.»
پرسیدم: « حالا کجا بستری اش کردن؟»
گفت: «توی بخش مغز و اعصاب بیمارستان قائم عجل الله تعالی فرجه.»
بدون معطلی رفتم عیادتش. اتاق، شلوغ بود. چند نفر دیگر قبل از من آمده بودند. با اینکه ضعیف شده بود، ولی آن لبخند همیشگی و زیبا، گوشه لبش بود.
دلم میخواست دست بیندازم دور گردنش، او را بغل کنم و زار زار گریه کنم، ولی نگاه بچهها و حیا، مانع میشد. پرونده اش را ورق زدم. دکترها نوشته بودند نباید کار سنگین انجام دهد و حرکتی داشته باشد. #ترکشهای_نارنجک که به سرش اصابت کرده بودند، در جای خیلی حساسی قرار گرفته بودند.
👈 نزدیکش که رفتم، احوالم را پرسید و از کار و بارم سوال کرد. گفتم: «توی #دانشگاه #درس میخوانم.»
تا این حرف را زدم، جمله ای گفت که مرا زیر و رو کرد و گویی تمام وجودم را به آتش کشید.
💠 گفت: « نامور! بچهها میروند #جبهه #خون میدهند و #شهید میشوند، آن وقت تو میروی #دانشگاه #درس بخوانی؟»
یقینا این حرف را اگر هر کس دیگری میزد، آنطور در من اثر نمیگذاشت. بدون شک، او رضای خدا را در نظر داشت و #خیر و #صلاح دنیا و آخرتم را میخواست. برای همین بود که حرفش مرا دگرگون کرد. گویی از خوابی هزار ساله بیدار شده بودم.
@soada_ir
🔻🔻🔻
🖇 ویژه نامه #خاطرات_شهدا
🌐 پایگاه اینترنتی سُعَداء
⏩ https://t.me/joinchat/AAAAAEB7HxnQiLu4uXRNNQ
🔻 بچه ها #شهید می شوند، تو رفتی درس بخوانی؟!
yon.ir/Tmlye
در #کنکور دانشگاه، ثبت نام کرده بودم. شرط رفتنم این بود که کاوه، برگه ترخیصی ام را امضا کند.
♨️ آن روز دلم عجیب شور میزد. با یک دنیا اضطراب و تشویش، نامه #دانشگاه را نشانش دادم. بی هیچ حرفی، آن را گرفت و خواند. نگاه معنی داری به من و برگه انداخت و ناگهان کاری کرد که اصلاً انتظارش را نداشتم. نامه در لابه لای دستانش پاره پاره شده و بقایای آن، روی زمین پخش و پلا شد. با خودم گفتم لابد چون میخواهم از تیپ بروم و باز #بهداری بیسرپرست میماند، کاغذ دانشگاه را پاره کرد.
🔸 دو روز بعد، دیدم چاره ای ندارم جز اینکه خودم دست به کار شوم. پیگیری کردم تا از مشهد برایم جایگزین آمد. در فرصتی که #کاوه در #پادگان نبود، از معاونش تسویه حساب گرفتم و راهی مشهد شدم تا در #کنکور شرکت کنم. بعد از اعلام نتایج، معلوم شد که قبول شده ام. اول مهر ماه هم رفتم سراغ #درس و #دانشگاه.
♨️ مدتی گذشت خبر مجروحیت #کاوه را یکی از رفقا بهم داد. با ناراحتی پرسیدم: «کجا مجروح شده؟»
گفت: «توی تک #حاج_عمران.»
پرسیدم: « حالا کجا بستری اش کردن؟»
گفت: «توی بخش مغز و اعصاب بیمارستان قائم عجل الله تعالی فرجه.»
بدون معطلی رفتم عیادتش. اتاق، شلوغ بود. چند نفر دیگر قبل از من آمده بودند. با اینکه ضعیف شده بود، ولی آن لبخند همیشگی و زیبا، گوشه لبش بود.
دلم میخواست دست بیندازم دور گردنش، او را بغل کنم و زار زار گریه کنم، ولی نگاه بچهها و حیا، مانع میشد. پرونده اش را ورق زدم. دکترها نوشته بودند نباید کار سنگین انجام دهد و حرکتی داشته باشد. #ترکشهای_نارنجک که به سرش اصابت کرده بودند، در جای خیلی حساسی قرار گرفته بودند.
👈 نزدیکش که رفتم، احوالم را پرسید و از کار و بارم سوال کرد. گفتم: «توی #دانشگاه #درس میخوانم.»
تا این حرف را زدم، جمله ای گفت که مرا زیر و رو کرد و گویی تمام وجودم را به آتش کشید.
💠 گفت: « نامور! بچهها میروند #جبهه #خون میدهند و #شهید میشوند، آن وقت تو میروی #دانشگاه #درس بخوانی؟»
یقینا این حرف را اگر هر کس دیگری میزد، آنطور در من اثر نمیگذاشت. بدون شک، او رضای خدا را در نظر داشت و #خیر و #صلاح دنیا و آخرتم را میخواست. برای همین بود که حرفش مرا دگرگون کرد. گویی از خوابی هزار ساله بیدار شده بودم.
@soada_ir
🔻🔻🔻
🖇 ویژه نامه #خاطرات_شهدا
🌐 پایگاه اینترنتی سُعَداء
⏩ https://t.me/joinchat/AAAAAEB7HxnQiLu4uXRNNQ
سعداء/ حجتالاسلام راجی
صوت تفسیر 17آذر.mp3
📌واکنش مومنین در مقابل تعریف و تمجید دیگران
خداوند در آیه 188 سوره آل عمران میفرماید: «لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِمَا أَتَوْا وَيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِمَا لَمْ يَفْعَلُوا فَلَا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ؛ البته گمان مبر كسانى كه بدانچه كرده اند شادمانى مى كنند و دوست دارند به آنچه نكرده اند مورد ستايش قرار گيرند قطعا گمان مبر كه براى آنان نجاتى از عذاب است [كه] عذابى دردناك خواهند داشت»
🔸عده ای دوست دارند که به خاطر کاری که انجام نداده اند، مورد #تشویق و تمجید دیگران قرار بگیرند و به واسطه آن شاد شوند! در حالی که مومنین از #تعریف دیگران خوشحال نمیشوند.
🔹امیرالمومنین علیه السلام در صفات #متقین که در #نهج_البلاغه آمده است، میفرمایند: أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْ غَیْرِی، وَ رَبِّی أَعْلَمُ بِی مِنِّی بِنَفْسِی! اللَّهُمَّ لاَ تُؤَاخِذْنِی بِما یَقُولُونَ، وَ اجْعَلْنِی أَفْضَلَ مِمَّا یَظُنُّونَ، وَاغْفِرْ لی مَا لاَ یَعْلَمُونَ!
من از دیگران نسبت به خود آگاه ترم و پروردگارم به اعمال من از من آگاه تر است. بارالها! مرا به جهت نیکیهایى که به من نسبت مى دهند مؤاخذه مفرما! و مرا برتر از آنچه آنها گمان مى کنند قرار ده و گناهانى را که من دارم و آنها نمى دانند ببخش!
🔸اگر کسی #اخلاص دارد و کارهایش را برای خدا انجام داده، چرا از تعریف دیگران ذوق میکند؟! و برخی که دوست دارند بخاطر کارهایی که انجام ندادن هم از ایشان تعریف بشود! در حالی که #شهدا اینگونه نبودند.
🔹یکی از همرزمان شهید محمود #کاوه تعریف میکند: روزی به او گفتم: آقا محمود اگر مردم تو را فراموش کنند، این کوهها فراموشت نمیکنند. گفت: چطور مگر؟ گفتم: به دستور تو، سربازهای امام بر بسیاری از قلههای کردستان نماز خواندند، این تو بودی که کلمه «اشهد ان لا اله الاالله و علی ولی الله» را در بیشتر این کوهها طنینانداز کردی... بچهها مثل اینکه منتظر بودند کسی سر حرف را باز کند، همه شروع کردند به زدن حرفهایی از همین دست. چهرهاش نشان میداد که از این حرفها خوشش نیامده، گفت: ما بدون امام چیزی نیستیم، امام همهچیز را از خدا میداند... کمی مکث کرد و گفت: از این حرفها هم دیگر کسی نزند وگرنه کلاهمان میرود در هم.
🔸شهید کاوه، روزی به ستاد مشترک زنگ زد و گفت: این آخوندی که فرستادید، به درد ما نمیخوره! فرد دیگری را بفرستید. گفتند اتفاقی افتاده؟ ایشان از بهترین ها هستند. شهید کاوه گفت: موقع سخنرانیش دائم دارد از من تعریف میکند؛ ایشان آمده اسلام را تبلیغ کند یا تبلیغ من را؟!
🔹آنهایی که الان نام شان سرزبان هاست، در پی #گمنامی بودند و بااخلاص کار کردند، و خداوند آنها را عزیز در دو دنیا کرد. اما برخی، دوست دارند اسم شان سرزبانها بیفتد و دائم از ایشان تعریف شود و لایک بخورند! آنها هیچی نمیشن!
🔸آدم احساس میکند با فضای مجازی، اخلاص از بین همه رفت و همه در جستجوی ممبر و فالور هستند! انگار نه انگار کار برای خداست! «... وَيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا...»
🔹و در ادامه، صفات #اولی_الالباب را بیان میکند، میفرماید: برای عقلا و صاحبان حقیقی عقل، چیزهایی قرار دادیم... آنها در همه حال به یاد خدا هستند، «... قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...»
🔸« خوشا آنان که دائم در نمازند...» یعنی در همه لحظات به یاد خدا هستند، از غذاخوردن تا قضای حاجت شان برای خداست...
🔹عقلا آنهایند که خود را به یک جای محکم؛ متصل میکنند، عاقل کسی نیست که متصل به خود باشد؛ مانند لامپی که خود را بی نیاز از منبع برق بداند و حس کند روشنایی از خودش است!
🔸در اینجا فعل مضارع به کار برده، یعنی همیشه در حال تفکر در آسمان ها و زمین هستند؛ دائم خدا را میبینند و میگویند: «...رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا...»
🔹همه هستی برای انسان خلق شده، خدا ما را بیهوده نیافریده که دائم در آشپزخانه یا در توالت باشیم! ما خلق شدیم که کارهای موثر عالم را انجام دهیم؛ چنین شخصی ناامید نمیشود.
⁉️برخی میگویند خدا کجاست؟ بگویید خدا کجا نیست؟!!
«پروردگارا ما شنيديم كه دعوتگرى به ايمان فرا مى خواند كه به پروردگار خود ايمان آوريد...» فَآمَنَّا؛ و بلافاصله ایمان آوردیم، «پروردگارا گناهان ما را بيامرز و بديهاى ما را بزداى و ما را در زمره نيكان بميران...» « وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ...» یعنی پس از آنکه از خدا آمرزش گناهانشان را طلب میکنند، مرحله بالاتر از آن یعنی بودن با خوبان و محشور شدن با صالحین را از خداوند میخواهند...
#خلاصه_تفسیر
#پاسخهای_قرآنی
#تفسیر_صفحه_ای_قرآن
#مسجد_امام_رضا_علیه_السلام
#دانشگاه_فردوسی_مشهد
🌐 #سعداء
پایگاه نشر آثار #حجت_الاسلام_راجی
🆔 @soada_ir
خداوند در آیه 188 سوره آل عمران میفرماید: «لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِمَا أَتَوْا وَيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِمَا لَمْ يَفْعَلُوا فَلَا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ؛ البته گمان مبر كسانى كه بدانچه كرده اند شادمانى مى كنند و دوست دارند به آنچه نكرده اند مورد ستايش قرار گيرند قطعا گمان مبر كه براى آنان نجاتى از عذاب است [كه] عذابى دردناك خواهند داشت»
🔸عده ای دوست دارند که به خاطر کاری که انجام نداده اند، مورد #تشویق و تمجید دیگران قرار بگیرند و به واسطه آن شاد شوند! در حالی که مومنین از #تعریف دیگران خوشحال نمیشوند.
🔹امیرالمومنین علیه السلام در صفات #متقین که در #نهج_البلاغه آمده است، میفرمایند: أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْ غَیْرِی، وَ رَبِّی أَعْلَمُ بِی مِنِّی بِنَفْسِی! اللَّهُمَّ لاَ تُؤَاخِذْنِی بِما یَقُولُونَ، وَ اجْعَلْنِی أَفْضَلَ مِمَّا یَظُنُّونَ، وَاغْفِرْ لی مَا لاَ یَعْلَمُونَ!
من از دیگران نسبت به خود آگاه ترم و پروردگارم به اعمال من از من آگاه تر است. بارالها! مرا به جهت نیکیهایى که به من نسبت مى دهند مؤاخذه مفرما! و مرا برتر از آنچه آنها گمان مى کنند قرار ده و گناهانى را که من دارم و آنها نمى دانند ببخش!
🔸اگر کسی #اخلاص دارد و کارهایش را برای خدا انجام داده، چرا از تعریف دیگران ذوق میکند؟! و برخی که دوست دارند بخاطر کارهایی که انجام ندادن هم از ایشان تعریف بشود! در حالی که #شهدا اینگونه نبودند.
🔹یکی از همرزمان شهید محمود #کاوه تعریف میکند: روزی به او گفتم: آقا محمود اگر مردم تو را فراموش کنند، این کوهها فراموشت نمیکنند. گفت: چطور مگر؟ گفتم: به دستور تو، سربازهای امام بر بسیاری از قلههای کردستان نماز خواندند، این تو بودی که کلمه «اشهد ان لا اله الاالله و علی ولی الله» را در بیشتر این کوهها طنینانداز کردی... بچهها مثل اینکه منتظر بودند کسی سر حرف را باز کند، همه شروع کردند به زدن حرفهایی از همین دست. چهرهاش نشان میداد که از این حرفها خوشش نیامده، گفت: ما بدون امام چیزی نیستیم، امام همهچیز را از خدا میداند... کمی مکث کرد و گفت: از این حرفها هم دیگر کسی نزند وگرنه کلاهمان میرود در هم.
🔸شهید کاوه، روزی به ستاد مشترک زنگ زد و گفت: این آخوندی که فرستادید، به درد ما نمیخوره! فرد دیگری را بفرستید. گفتند اتفاقی افتاده؟ ایشان از بهترین ها هستند. شهید کاوه گفت: موقع سخنرانیش دائم دارد از من تعریف میکند؛ ایشان آمده اسلام را تبلیغ کند یا تبلیغ من را؟!
🔹آنهایی که الان نام شان سرزبان هاست، در پی #گمنامی بودند و بااخلاص کار کردند، و خداوند آنها را عزیز در دو دنیا کرد. اما برخی، دوست دارند اسم شان سرزبانها بیفتد و دائم از ایشان تعریف شود و لایک بخورند! آنها هیچی نمیشن!
🔸آدم احساس میکند با فضای مجازی، اخلاص از بین همه رفت و همه در جستجوی ممبر و فالور هستند! انگار نه انگار کار برای خداست! «... وَيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا...»
🔹و در ادامه، صفات #اولی_الالباب را بیان میکند، میفرماید: برای عقلا و صاحبان حقیقی عقل، چیزهایی قرار دادیم... آنها در همه حال به یاد خدا هستند، «... قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...»
🔸« خوشا آنان که دائم در نمازند...» یعنی در همه لحظات به یاد خدا هستند، از غذاخوردن تا قضای حاجت شان برای خداست...
🔹عقلا آنهایند که خود را به یک جای محکم؛ متصل میکنند، عاقل کسی نیست که متصل به خود باشد؛ مانند لامپی که خود را بی نیاز از منبع برق بداند و حس کند روشنایی از خودش است!
🔸در اینجا فعل مضارع به کار برده، یعنی همیشه در حال تفکر در آسمان ها و زمین هستند؛ دائم خدا را میبینند و میگویند: «...رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا...»
🔹همه هستی برای انسان خلق شده، خدا ما را بیهوده نیافریده که دائم در آشپزخانه یا در توالت باشیم! ما خلق شدیم که کارهای موثر عالم را انجام دهیم؛ چنین شخصی ناامید نمیشود.
⁉️برخی میگویند خدا کجاست؟ بگویید خدا کجا نیست؟!!
«پروردگارا ما شنيديم كه دعوتگرى به ايمان فرا مى خواند كه به پروردگار خود ايمان آوريد...» فَآمَنَّا؛ و بلافاصله ایمان آوردیم، «پروردگارا گناهان ما را بيامرز و بديهاى ما را بزداى و ما را در زمره نيكان بميران...» « وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ...» یعنی پس از آنکه از خدا آمرزش گناهانشان را طلب میکنند، مرحله بالاتر از آن یعنی بودن با خوبان و محشور شدن با صالحین را از خداوند میخواهند...
#خلاصه_تفسیر
#پاسخهای_قرآنی
#تفسیر_صفحه_ای_قرآن
#مسجد_امام_رضا_علیه_السلام
#دانشگاه_فردوسی_مشهد
🌐 #سعداء
پایگاه نشر آثار #حجت_الاسلام_راجی
🆔 @soada_ir