اسم اعظم چیست؟
(یا مقصود از این که اهل بیت (ع) اسماء حسنی و اسم الله اعظم هستند چیست؟)
🔰علامه طباطبایی (ره)
➕ رساله الاسماء
روايات ودعاهايى كه با سند صحيح از ائمه عليهم السلام نقل شده است و بر وجود «اسم اعظم» دلالت دارد، در حدّ تواتر می باشد؛ كه با توجه به فراوانى آنها، نيازى به نقل آنها در اين مختصر نيست. آنچه مهم است، بيان اين نكته است كه اگر درروايات ودعاها وآثارى كه دراين روايات براى اسم اعظم ثابت شده است، دقت شود، معلوم می گردد اسم اعظم، اسمى است كه هرگونه اثرى برآن مترتب می گردد، اعم از به وجود آوردن، نابود كردن، ابداء، اعاده، آفريدن، روزى دادن، زنده كردن، ميراندن، حشر، نشر، جمع كردن و متفرق ساختن و خلاصه، هرنوع دگرگونى جزئى و كلى؛ و روشن است كه اين تأثيرات بر اسم لفظى كه يك صداى از بين رفتنى و عرض متكى به مخارج دهان است، مترتب نمی گردد، بلكه از ناحيه معنا بروز می كند؛ اما نه از آن جهت كه مثلًا يك صورت ذهنى خيالى می باشد؛ ...
@sm_javaheri
ادامه 👇🏻
(یا مقصود از این که اهل بیت (ع) اسماء حسنی و اسم الله اعظم هستند چیست؟)
🔰علامه طباطبایی (ره)
➕ رساله الاسماء
روايات ودعاهايى كه با سند صحيح از ائمه عليهم السلام نقل شده است و بر وجود «اسم اعظم» دلالت دارد، در حدّ تواتر می باشد؛ كه با توجه به فراوانى آنها، نيازى به نقل آنها در اين مختصر نيست. آنچه مهم است، بيان اين نكته است كه اگر درروايات ودعاها وآثارى كه دراين روايات براى اسم اعظم ثابت شده است، دقت شود، معلوم می گردد اسم اعظم، اسمى است كه هرگونه اثرى برآن مترتب می گردد، اعم از به وجود آوردن، نابود كردن، ابداء، اعاده، آفريدن، روزى دادن، زنده كردن، ميراندن، حشر، نشر، جمع كردن و متفرق ساختن و خلاصه، هرنوع دگرگونى جزئى و كلى؛ و روشن است كه اين تأثيرات بر اسم لفظى كه يك صداى از بين رفتنى و عرض متكى به مخارج دهان است، مترتب نمی گردد، بلكه از ناحيه معنا بروز می كند؛ اما نه از آن جهت كه مثلًا يك صورت ذهنى خيالى می باشد؛ ...
@sm_javaheri
ادامه 👇🏻
زيرا چنين صورتى همانند لفظ است؛ علاوه بر آنكه در مصداق خارجى، فانى می باشد؛ و اضافه بر آنكه اين امر، هرچه باشد، با وجود خارجى، خود، اثر می كند، و محال است چنين وجودى به ذهن آيد.
بنابراين، اسم مورد نظر، يك اسم خارجى و حقيقى می باشد، يعنى ذات همراه با يك وصف. پس آن اسم يكى ازمراتب آن ذات مقدس می باشد، البته بالاترين و والاترين آن مراتب؛ و مقصود از اسم اعظم خداوند كه در كلمات معصومين آمده، همين است.
در كتاب بصائرالدرجات از عمّار ساباطى نقل شده است كه:
به امام صادق عليه السلام عرض كردم: جانم به فدايت، دوست دارم از اسم اعظم خداوند متعال برايم بگويى.
امام صادق عليه السلام فرمود: تو توان آن را ندارى.
عمار می گويد: وقتى اصرار كردم فرمود: در جاى خود باش. آنگاه برخاست و داخل خانه شد؛ پس از زمان كوتاهى، مرا صدا زد: كه داخل شو؛ وارد خانه شدم و امام به من فرمود: آن چيست؟ گفتم: شما بگوييد فدايت شوم. آنگاه امام عليه السلام، دست خويش را برزمين گذاشت، و من ديدم كه خانه به دورم می چرخد، وامر بزرگى مرا گرفت [حالت عجيبى به من دست داد] و نزديك بود هلاك گردم. امام عليه السلام خنديد؛ عرض كردم: جانم به فدايت، مرا بس است، نمی خواهم.
در بصائرالدرجات نظير اين جريان از عمر بن حنظله وامام باقر عليه السلام نيز نقل شده است.
همچنين در بصائرالدرجات از جابر نقل است كه امام باقر عليه السلام فرمود:
اسم اعظم خداوند هفتاد وسه حرف است، و تنها يك حرف آن، نزد آصف بود؛ آصف آن يك حرف راگفت وزمين ميان او و تخت بلقيس، درهم نورديد تا او تخت را به دست گرفت؛ آنگاه زمين به حالت نخستين خود بازگشت؛ واين عمل دركمتر از يك چشم برهم زدن انجام شد، و ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم را داريم؛ ويك حرف هم نزد خداست كه آن را علم غيب براى خود مخصوص ساخت؛ و هيچ توان و نيرويى نيست مگر به خداى على عظيم...
♦️پس از آنكه دانستيم جان آدمی می تواند در يك مرتبه ازمراتب ذات، فانى گردد كه دراين صورت، چيزى جز آن مرتبه، باقى نخواهد ماند، معناى اين روايات روشن می شود؛ واگر به راستى لفظى در كار بود، حال آن نسبت به استجابت به مانند حال ساير الفاظ دعا می بود.
از اينجا معلوم می گردد كه مراد از حروف درروايت، حروف الفبا نيست وقطعاً چنين است؛ زيرا در آن صورت، درحجاب بودن آن، نامعقول خواهد بود. واينكه درروايت آمده است. «حروف اسم اعظم در قرآن، پخش است وامام آنها را گرد آورى می كند و با آن، خدا را می خواند»، اين مطلب راتأييد مىكند.
♦️در عيون اخبارالرضا عليه السلام و تفسير عياشى آمده است:
همانا فاصله بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم از اسم اعظم خدا، كمتر از فاصله سياهى چشم از سفيدى آن است.
و از اينجا معناى آنچه از امامان معصوم عليهم السلام نقل شده است كه آنها اسماء حسنا و اسم اعظم خداوندند، روشن می گردد. اين معنا از روايتى كه از اصول كافى نقل كرديم نيز به دست می آيد.
با توجه با آن روايت و آنچه در روايات «حُجُب» آمده است، دانسته می شود كه پنهان بودن اسم اعظم و برگزيدن آن در علم غيب، تنها به سبب بىتعيّن بودن آن است كه موجب می گردد كسى به آن دست نيابد، مگر درصورت فناء؛ و درآن صورت، ديگر نشانى از مخلوق نيست: «الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ». و شايد مراد از اينكه خداوند يك حرف را براى خود برگزيد، همين معنا باشد؛ واللَّه العالم.
@sm_javaheri
بنابراين، اسم مورد نظر، يك اسم خارجى و حقيقى می باشد، يعنى ذات همراه با يك وصف. پس آن اسم يكى ازمراتب آن ذات مقدس می باشد، البته بالاترين و والاترين آن مراتب؛ و مقصود از اسم اعظم خداوند كه در كلمات معصومين آمده، همين است.
در كتاب بصائرالدرجات از عمّار ساباطى نقل شده است كه:
به امام صادق عليه السلام عرض كردم: جانم به فدايت، دوست دارم از اسم اعظم خداوند متعال برايم بگويى.
امام صادق عليه السلام فرمود: تو توان آن را ندارى.
عمار می گويد: وقتى اصرار كردم فرمود: در جاى خود باش. آنگاه برخاست و داخل خانه شد؛ پس از زمان كوتاهى، مرا صدا زد: كه داخل شو؛ وارد خانه شدم و امام به من فرمود: آن چيست؟ گفتم: شما بگوييد فدايت شوم. آنگاه امام عليه السلام، دست خويش را برزمين گذاشت، و من ديدم كه خانه به دورم می چرخد، وامر بزرگى مرا گرفت [حالت عجيبى به من دست داد] و نزديك بود هلاك گردم. امام عليه السلام خنديد؛ عرض كردم: جانم به فدايت، مرا بس است، نمی خواهم.
در بصائرالدرجات نظير اين جريان از عمر بن حنظله وامام باقر عليه السلام نيز نقل شده است.
همچنين در بصائرالدرجات از جابر نقل است كه امام باقر عليه السلام فرمود:
اسم اعظم خداوند هفتاد وسه حرف است، و تنها يك حرف آن، نزد آصف بود؛ آصف آن يك حرف راگفت وزمين ميان او و تخت بلقيس، درهم نورديد تا او تخت را به دست گرفت؛ آنگاه زمين به حالت نخستين خود بازگشت؛ واين عمل دركمتر از يك چشم برهم زدن انجام شد، و ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم را داريم؛ ويك حرف هم نزد خداست كه آن را علم غيب براى خود مخصوص ساخت؛ و هيچ توان و نيرويى نيست مگر به خداى على عظيم...
♦️پس از آنكه دانستيم جان آدمی می تواند در يك مرتبه ازمراتب ذات، فانى گردد كه دراين صورت، چيزى جز آن مرتبه، باقى نخواهد ماند، معناى اين روايات روشن می شود؛ واگر به راستى لفظى در كار بود، حال آن نسبت به استجابت به مانند حال ساير الفاظ دعا می بود.
از اينجا معلوم می گردد كه مراد از حروف درروايت، حروف الفبا نيست وقطعاً چنين است؛ زيرا در آن صورت، درحجاب بودن آن، نامعقول خواهد بود. واينكه درروايت آمده است. «حروف اسم اعظم در قرآن، پخش است وامام آنها را گرد آورى می كند و با آن، خدا را می خواند»، اين مطلب راتأييد مىكند.
♦️در عيون اخبارالرضا عليه السلام و تفسير عياشى آمده است:
همانا فاصله بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم از اسم اعظم خدا، كمتر از فاصله سياهى چشم از سفيدى آن است.
و از اينجا معناى آنچه از امامان معصوم عليهم السلام نقل شده است كه آنها اسماء حسنا و اسم اعظم خداوندند، روشن می گردد. اين معنا از روايتى كه از اصول كافى نقل كرديم نيز به دست می آيد.
با توجه با آن روايت و آنچه در روايات «حُجُب» آمده است، دانسته می شود كه پنهان بودن اسم اعظم و برگزيدن آن در علم غيب، تنها به سبب بىتعيّن بودن آن است كه موجب می گردد كسى به آن دست نيابد، مگر درصورت فناء؛ و درآن صورت، ديگر نشانى از مخلوق نيست: «الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ». و شايد مراد از اينكه خداوند يك حرف را براى خود برگزيد، همين معنا باشد؛ واللَّه العالم.
@sm_javaheri
♦️ایران برنده جنگ است
این مقاله در یکی از سایت های میانه رو و لیبرال آمریکایی به نام the free press پس از ترورسردار زاهدی منتشر شده و نویسندگان معتبری دارد:
۱) روئل مارک گرچت (افسر سابق اهداف ایرانی Iranian-targets در سیا CIA، محقق مقیم بنیاد دفاع از دموکراسی)
۲) ری تکیه (عضو ارشد شورای روابط خارجی)
♦️به تیتر آن دقت کنید.
این نتیجه گیری، از تفکیک تاکتیک های موقت و مزیت های بلند مدت بدست آمده.
در قسمتی از متن مقاله آمده:
... But these short-term tactical victories don’t fundamentally alter the Islamic Republic’s advantages. And those advantages, alas, are many.
ترجمه:
... اما این پیروزی های تاکتیکی کوتاه مدت، اساساً مزیت های جمهوری اسلامی را تغییر نمی دهد. و این مزایا، نگرانی یا افسوس، بسیار زیادی را همراه خواهد داشت.
🌐 لینک مقاله
@sm_javaheri
این مقاله در یکی از سایت های میانه رو و لیبرال آمریکایی به نام the free press پس از ترورسردار زاهدی منتشر شده و نویسندگان معتبری دارد:
۱) روئل مارک گرچت (افسر سابق اهداف ایرانی Iranian-targets در سیا CIA، محقق مقیم بنیاد دفاع از دموکراسی)
۲) ری تکیه (عضو ارشد شورای روابط خارجی)
♦️به تیتر آن دقت کنید.
این نتیجه گیری، از تفکیک تاکتیک های موقت و مزیت های بلند مدت بدست آمده.
در قسمتی از متن مقاله آمده:
... But these short-term tactical victories don’t fundamentally alter the Islamic Republic’s advantages. And those advantages, alas, are many.
ترجمه:
... اما این پیروزی های تاکتیکی کوتاه مدت، اساساً مزیت های جمهوری اسلامی را تغییر نمی دهد. و این مزایا، نگرانی یا افسوس، بسیار زیادی را همراه خواهد داشت.
🌐 لینک مقاله
@sm_javaheri
Forwarded from بیژن عبدالکریمی
اینجانب، بیژن عبدالکریمی، به عنوان عضو بسیار کوچکی از جامعۀ فلسفی و دانشگاهی کشور، از حملۀ اخلاقی، عادلانه بسیار سنجدیده و عاقلانۀ نیروهای دفاعی کشور عزیزمان، ایران، با تمام وجود و به نحو تمام قد دفاع کرده، از خداوند بزرگ سلامت، عزت و مؤفقیت همۀ نیروهای نظامی و دفاعی کشورم را آرزومندم و هر گونه سخن یا حرکتی در جهت تضعیف آنان یا تعمیق شکاف های اجتماعی در شرایط تاریخی کنونی، از هر دو قطب اجتماعی، را خیانت به این سرزمین و مردم مظلوم و رنج کشیدۀ آن می دانم.
یکشنبه 26 فروردین ماه 1403
یکشنبه 26 فروردین ماه 1403
🕯 وضع الفاظ برای روح المعانی و حقایق
(حقیقت نبوت و خواستگاه اصلی الفاظ از دیدگاه امام خمینی (ره))
🔰سید مجتبی امین جواهری
♦️خواستگاه الفاظ حقایق ملکوتی و عالم اسماء و صفات الهی است که نازل شده به عالم طبیعت. من گمان می کردم ما در تلاشیم که با الفاظ و معانی زمینی حقایق آسمانی را بفهمیم ولی امام خمینی (ره) در این عبارت خواستگاه لفظ را اسماء و صفات الهی می خوانند که ما آن را تنزل داده و به پدیده های طبیعی تطبیق کرده ایم. کاملا عکس آنچه فکر می کردم.
🔘«الم تر الی ربک کیف مد الظلّ»
🔘«و انزل من السماء مائا»
در نگاه امام منشأ این الفاظ سایه، آسمان و آب عالم طبیعت در ذهن ما نبوده و نیست (👈🏻التعلیقة علی الفوائد الرضویه ص66ـ67)
درک این مطلب فهم ما را از حقیقت نبوت و باطن قرآن متفاوت خواهد کرد:
نبوت در هر مرتبه محقق است و عبارتست از تجلی به تناسب همان مرتبه. بنابراین انسان کامل و نفس نبی در مراتب مثال و عقل نیز شأن نبوت دارد چون سرچشمه تجلی اسماء الهی است.
♦️عبارت امام از مصباح 40 کتاب مصباح الهدایه👇🏻
📎 «هل بلغک من تضاعیف إشارات الأولیاء، علیهم السلام، و کلمات العرفاء، رضی اللّه عنهم، أنّ الألفاظ وضعت لأرواح المعانی و حقائقها؟ و هل تدبّرت فی ذلک؟ و لعمری، أنّ التدبّر فیه من مصادیق قوله(ع): تَفَکُّرُ سَاعَةٍ خَیرٌ مِن عِبَادَةِ سِتّینَ سَنَةً. فإنّه مفتاح مفاتیح المعرفة و أصل أصول فهم الأسرار القرآنیة. »
♦️بدون این تأمل بهره ما از حقیقت نبوت و قرآن بسیار اندک است:
📎و من ثمرات ذلک التدبّر کشف حقیقة الإنباء و التعلیم فی النشآت و العوالم. فإنّ التعالیم و الإنباآت فی عالم الروحانیّات و عالم الأسماء و الصفات غیر ما هو شاهد عندنا، أصحاب السجون و القیود وجهنام الطبیعة و أهل الحجاب عن أسرار الوجود. »
♦️و در آخر؛ درک عمیق این مطلب نیاز به خروج از زندان تاریک نفسانیات دارد. که نویسنده از خداوند آن را طلب می کند:
📎«فاخرج نفسک أیّها الکاتب الغیر المجاهد و المطرود و الملعون المعاند عن هذا السجن المظلم؛ و ابعثها عن ذاک القبر الموحش؛ و قل: اللّهمّ، یا باعث من فی القبور، و یا ناشر یوم النشور، ابعث قلوبنا عن هذه القبور الداثرة، و ارحل راحلتنا عن تلک القریة الظالمة، لنشاهد من أنوار معرفتک، و تسمع قلوبنا أنباء نبیّک فی النشأة القلبیّة، لئلّا یکون حظّنا من نبوّته(ص) فقط حفظ دمائنا و أموالنا بإجراء الکلمة علی اللسان، و لا من أحکامه الإجزاء الفقهی و الوفاق الصوری، و لا من کتابه جودة القراءة و تعلّم تجویده، فنکون ممّن قال تعالی فیهم: «وَ عَلَی سَمعِهِم وَ عَلَی أَبصارِهِم غِشاوَةٌ.»و قال تعالی: «فی قُلُوبِهِم مَرَضٌ»و قال تعالی: «وَ إن مِنهُم لَفریقاً یلوُونَ ألسِنَتَهُم بالکِتابِ . . . .» الآیة. »
〰️〰️〰️〰️
✍️سید مجتبی امین جواهری
ملاحظات و محاکمات
🌐 @sm_javaheri
(حقیقت نبوت و خواستگاه اصلی الفاظ از دیدگاه امام خمینی (ره))
🔰سید مجتبی امین جواهری
♦️خواستگاه الفاظ حقایق ملکوتی و عالم اسماء و صفات الهی است که نازل شده به عالم طبیعت. من گمان می کردم ما در تلاشیم که با الفاظ و معانی زمینی حقایق آسمانی را بفهمیم ولی امام خمینی (ره) در این عبارت خواستگاه لفظ را اسماء و صفات الهی می خوانند که ما آن را تنزل داده و به پدیده های طبیعی تطبیق کرده ایم. کاملا عکس آنچه فکر می کردم.
🔘«الم تر الی ربک کیف مد الظلّ»
🔘«و انزل من السماء مائا»
در نگاه امام منشأ این الفاظ سایه، آسمان و آب عالم طبیعت در ذهن ما نبوده و نیست (👈🏻التعلیقة علی الفوائد الرضویه ص66ـ67)
درک این مطلب فهم ما را از حقیقت نبوت و باطن قرآن متفاوت خواهد کرد:
نبوت در هر مرتبه محقق است و عبارتست از تجلی به تناسب همان مرتبه. بنابراین انسان کامل و نفس نبی در مراتب مثال و عقل نیز شأن نبوت دارد چون سرچشمه تجلی اسماء الهی است.
♦️عبارت امام از مصباح 40 کتاب مصباح الهدایه👇🏻
📎 «هل بلغک من تضاعیف إشارات الأولیاء، علیهم السلام، و کلمات العرفاء، رضی اللّه عنهم، أنّ الألفاظ وضعت لأرواح المعانی و حقائقها؟ و هل تدبّرت فی ذلک؟ و لعمری، أنّ التدبّر فیه من مصادیق قوله(ع): تَفَکُّرُ سَاعَةٍ خَیرٌ مِن عِبَادَةِ سِتّینَ سَنَةً. فإنّه مفتاح مفاتیح المعرفة و أصل أصول فهم الأسرار القرآنیة. »
♦️بدون این تأمل بهره ما از حقیقت نبوت و قرآن بسیار اندک است:
📎و من ثمرات ذلک التدبّر کشف حقیقة الإنباء و التعلیم فی النشآت و العوالم. فإنّ التعالیم و الإنباآت فی عالم الروحانیّات و عالم الأسماء و الصفات غیر ما هو شاهد عندنا، أصحاب السجون و القیود وجهنام الطبیعة و أهل الحجاب عن أسرار الوجود. »
♦️و در آخر؛ درک عمیق این مطلب نیاز به خروج از زندان تاریک نفسانیات دارد. که نویسنده از خداوند آن را طلب می کند:
📎«فاخرج نفسک أیّها الکاتب الغیر المجاهد و المطرود و الملعون المعاند عن هذا السجن المظلم؛ و ابعثها عن ذاک القبر الموحش؛ و قل: اللّهمّ، یا باعث من فی القبور، و یا ناشر یوم النشور، ابعث قلوبنا عن هذه القبور الداثرة، و ارحل راحلتنا عن تلک القریة الظالمة، لنشاهد من أنوار معرفتک، و تسمع قلوبنا أنباء نبیّک فی النشأة القلبیّة، لئلّا یکون حظّنا من نبوّته(ص) فقط حفظ دمائنا و أموالنا بإجراء الکلمة علی اللسان، و لا من أحکامه الإجزاء الفقهی و الوفاق الصوری، و لا من کتابه جودة القراءة و تعلّم تجویده، فنکون ممّن قال تعالی فیهم: «وَ عَلَی سَمعِهِم وَ عَلَی أَبصارِهِم غِشاوَةٌ.»و قال تعالی: «فی قُلُوبِهِم مَرَضٌ»و قال تعالی: «وَ إن مِنهُم لَفریقاً یلوُونَ ألسِنَتَهُم بالکِتابِ . . . .» الآیة. »
〰️〰️〰️〰️
✍️سید مجتبی امین جواهری
ملاحظات و محاکمات
🌐 @sm_javaheri
Audio
👆در تدریس اصول فقه مرحوم مظفر بعد از هر فصل تلاش کردم اشاره هایی به مبنای امام هم داشته باشم. به همین دلیل در این صوت پس از بیان نظریه ترتب به متن حضرت امام در کتاب مناهج الوصول پرداختیم تا نظریه #خطابات_قانونی را بصورت مختصر بررسی کنیم.
نظریه خطابات قانونی امام (ره) اگر به درستی تعقل شود، مبدأ یک تحول بنیادین در علم اصول است.
این نظریه شریعت اسلام را از سطح رابطه عبد و مولای عرفی به سطح قانون گذار و شهروند ارتقا می دهد.
در این صوت درباره فقه حکومتی و بحث خطابات قانونی اشاره هایی کردم. مبانی امام در فقه حکومتی با تصور دولت مدرن بدیهی به نظر می رسد
مبانی انسان شناسی و الهیاتی این نظریه تصور ما را از طرح کلی و معرفتی اسلام در اندیشه امام خمینی (ره) روشن می کند.
#بشنوید
〰️〰️〰️〰️
✍️سید مجتبی امین جواهری
ملاحظات و محاکمات
🌐 @sm_javaheri
نظریه خطابات قانونی امام (ره) اگر به درستی تعقل شود، مبدأ یک تحول بنیادین در علم اصول است.
این نظریه شریعت اسلام را از سطح رابطه عبد و مولای عرفی به سطح قانون گذار و شهروند ارتقا می دهد.
در این صوت درباره فقه حکومتی و بحث خطابات قانونی اشاره هایی کردم. مبانی امام در فقه حکومتی با تصور دولت مدرن بدیهی به نظر می رسد
مبانی انسان شناسی و الهیاتی این نظریه تصور ما را از طرح کلی و معرفتی اسلام در اندیشه امام خمینی (ره) روشن می کند.
#بشنوید
〰️〰️〰️〰️
✍️سید مجتبی امین جواهری
ملاحظات و محاکمات
🌐 @sm_javaheri
Audio
👤آیا ذهن ما می تواند وحدت غلیظ وجود را تصور کند؟
♦️بت پرستی در زبان عرفا پرستش خدای متصوری است که مخلوق خود انسان است.
عرفان نظری بدون همراهی با مراقبه علمی و عملی حجاب بر حجاب هاست.
♦️علم حصولی با ماهیات مأنوس است و ما از همین علم حصولی میان وجود و ماهیات تمایز را تصدیق می کنیم اگرچه نتوانیم تصور کنیم.
♦️فلسفه و حکمت متعالیه یک ظرفیت و فرصت برای رشد معنویت طلاب است.
♦️عین ثابت در فلسفه و عرفان نمونه ترجمان ناصحیح علم حضوری به علم حصولی است.
♦️تعبیر امام خمینی (ره) درباره شرح ملاهادی سبزواری (ره) بر یکی از ابیات مرحوم مولانا
#بشنوید
#مشاوره
〰️〰️〰️〰️
✍️سید مجتبی امین جواهری
ملاحظات و محاکمات
🌐 @sm_javaheri
♦️بت پرستی در زبان عرفا پرستش خدای متصوری است که مخلوق خود انسان است.
عرفان نظری بدون همراهی با مراقبه علمی و عملی حجاب بر حجاب هاست.
♦️علم حصولی با ماهیات مأنوس است و ما از همین علم حصولی میان وجود و ماهیات تمایز را تصدیق می کنیم اگرچه نتوانیم تصور کنیم.
♦️فلسفه و حکمت متعالیه یک ظرفیت و فرصت برای رشد معنویت طلاب است.
♦️عین ثابت در فلسفه و عرفان نمونه ترجمان ناصحیح علم حضوری به علم حصولی است.
♦️تعبیر امام خمینی (ره) درباره شرح ملاهادی سبزواری (ره) بر یکی از ابیات مرحوم مولانا
#بشنوید
#مشاوره
〰️〰️〰️〰️
✍️سید مجتبی امین جواهری
ملاحظات و محاکمات
🌐 @sm_javaheri
دو نمونه از نقدهای برخی روحانیون معظم و عزیز به برنامه حسینیه معلی رو اینجا ببینید.
من کاری ندارم برداشتی که از دین یا مسائل تربیتی در این دو ویدیو ارائهشده درسته یا نه. باشه سرجاش.
مطلب من چیز دیگری است
این دو تحلیل هیچ کدام مسأله یا دردی که برنامه ساز اتفاقا متدین صداوسیما را به حسینیه معلی رسانده تقریر نمی کند. یک الگوی مشخص دارند و خروج از آن را با تلخی و تندی هشدار می دهند بدون هیچ ریشه یابی، درک مسأله و ارائه راه حل ایران شمول.
انتظار داریم نقدها از پس درک عمیق موقعیت اجتماعی برخیزد نه تک بعدی.
فعلا #همین
من کاری ندارم برداشتی که از دین یا مسائل تربیتی در این دو ویدیو ارائهشده درسته یا نه. باشه سرجاش.
مطلب من چیز دیگری است
این دو تحلیل هیچ کدام مسأله یا دردی که برنامه ساز اتفاقا متدین صداوسیما را به حسینیه معلی رسانده تقریر نمی کند. یک الگوی مشخص دارند و خروج از آن را با تلخی و تندی هشدار می دهند بدون هیچ ریشه یابی، درک مسأله و ارائه راه حل ایران شمول.
انتظار داریم نقدها از پس درک عمیق موقعیت اجتماعی برخیزد نه تک بعدی.
فعلا #همین