سیمین ساق | شعر فارسی
30.9K subscribers
4.16K photos
346 videos
16 files
270 links
شعر نو
و
شعر کهن
همین
siminsagh.net
Download Telegram
@siminsagh

دلم ز نازکی خود شکست در غم عشق

وگرنه از تو نیاید که دل‌شکن باشی



#هوشنگ_ابتهاج 🌿
@siminsagh

تو می‌روی و
دل ز دست می‌رود
مرو!
که با تو هر چه هست می‌رود

شب غم تو نيز بگذرد
ولی...
درين ميان
دلی ز دست می‌رود…


#هوشنگ_ابتهاج 🌿
@siminsagh

قصه پیداست ز خاکستر خاموشی ما
خرمن سوختگان را به سخن حاجت نیست ...


#هوشنگ_ابتهاج 🌿
@siminsagh

در کنجِ قفس می‌کُشَدَم حسرتِ پرواز
با بال و پرِ سوخته پرواز چه سازم؟

گفتم که دل از مهرِ تو برگیرم و هیهات
با این همه افسونگری و ناز چه سازم؟

#هوشنگ_ابتهاج 🌿
سیمین ساق | شعر فارسی
هیچ قلبی ، صرفا به واسطه ی هماهنگی، با قلب دیگری وصل نیست. زخم است ! که قلبها را عمیقا به هم پیوند می دهد. پیوند درد با درد ، شکنندگی با شکنندگی ... #هاروکی_موراکامی 🌿
.
ای غم نمی‌دانم
‏ روزِ رسیدن روزیِ گامِ که خواهد بود
‏ اما درین کابوس خون آلود
‏ در پیچ و تاب این شب بن‌بست
بنگر چه جان‌های گرامی رفته‌اند از دست
‏دردی‌ست چون خنجر
‏یا خنجری چون درد
‏ این من که در من
‏ پیوسته می‌گرید
‏ در من کسی آهسته می‌گرید..

#هوشنگ_ابتهاج 🌿
۱۷۶مسافر پرواز اوکراین 🥀
@siminsagh

غم اگر به کوه گویم بگریزد و بریزد…

#هوشنگ_ابتهاج 🌿
نگاه کن هنوز آن بلندِ دور
آن سپیده، آن شکوفه زارِ انفجارِ نور
کهربای آرزوست
سپیده ای که جان آدمی هماره در هوای اوست
به بوی یک نفس در آن زلال دم زدن
سزد اگر هزار بار بیفتی از نشیب راه
و باز
رو نهی به آن فراز...

#هوشنگ_ابتهاج 🌿
@siminsagh

غم اگر به کوه گویم بگریزد و بریزد…
#هوشنگ_ابتهاج 🌿

ملیکا امروز در کلاس غایب بود. #متروپل 💔
@siminsagh

ارغوان خوشه خون
بامدادان که کبوترها
بر لب پنجره باز سحر غلغله می آغازند
جان گل رنگ مرا
بر سر دست بگیر
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غم هم پروازند
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش؛
تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من...

#هوشنگ_ابتهاج 🌿
روزگاری شُد و کَس مَردِ رَهِ عشق ندید
حالیا چشمِ جهانی نِگرانِ من و توست❄️

#هوشنگ_ابتهاج
با آن همه نیاز که من داشتم به تو
پرهیز عاشقانه ی من ناگزیر بود
من بارها به سوی تو باز آمدم، ولی
هر بار
دیر بود!


#هوشنگ_ابتهاج

@siminsagh 🌿
می از جام موّدت نوش و در کار محبّت کوش
به مستی بی‌خمارست این میِ نوشین اگر نوشی

#هوشنگ_ابتهاج

@siminsagh 🌿
من تما‌شای تو می‌کردم و غافل بودم
کز تماشای تو خلقی به تماشای منند...

#هوشنگ_ابتهاج
@siminsagh 🌿
شبی
کدام شب ؟
شبی ،
شبی ستاره ای دهان گشود
چه گفت ؟
...نگفت ، از لبش چکید
سخن چکید ؟
سخن نه ، اشک ....
ستاره می گریست
ستاره ی کدام کهکشان ؟
ستاره ای که کهکشان نداشت
سپیده دم که خاک
در انتظار روز خرّم است
ستاره ای که در غم شبانه اش غروب کرد
نهفته در نگاه شبنم است

#هوشنگ_ابتهاج 🌙

@siminsagh 🌿
کز برایش می‌توان از جان گذشت...

#هوشنگ_ابتهاج
@siminsagh 🌿
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هنوز آیا
در گوشه‌ای ازین دنیا
زمین به رقصِ خرامیدن تو می‌نگرد؟
به‌ ناز می‌روی و گل به ‌سبزه می‌گوید؛
ببین که می‌گذرد!

#هوشنگ_ابتهاج

@siminsagh 🌿
جز مِحنت‌و‌غم نيستی
اما خوشی ای عشق

#هوشنگ_ابتهاج
@siminsagh 🍂
عشق شادیست
عشق آزادیست
عشق آغاز آدمیزادیست

#هوشنگ_ابتهاج

@siminsagh 🍂
گاهی چنان درین شب تب‌ کرده عبوس
پای زمان به قیر فرومی‌رود که مرد
اندیشه می‌کند:
شب را گذار نیست!
اما به چشم‌های تو ای چشمه امید
شب پایدار نیست!

#هوشنگ_ابتهاج

@siminsagh ❄️
تو از کدام راه میرسی ؟
جوانی ام در این امید پیر شد نیامدی و دیر شد!

#هوشنگ_ابتهاج🌿