نباید بیش از توانم تلاش میکردم. نباید در شرایط سخت هم لبخند میزدم، نباید وقتی زمین خورده، خسته یا غمگین بودم، همچنان نقاب میزدم، به هر قیمتی ادامه میدادم و خودم را از اینی که بود، خستهتر میکردم.
گاهی باید سری برگرداند و قاطعانه و بدون تعارف به آدمها گفت: فعلا خستهام، غمگینم، نمیتوانم! ترجیحا دست از دوست داشتنم نکشید تا خوب شوم، تا با خودم کنار بیایم و برگردم.
اینقدر زود از آدمها خسته نشویم، هیچ آدمی همیشه حالش خوب نیست و هیچ آدمی همیشه مطابق میل ما رفتار نمیکند.
باید کلیتِ آدمها را دوست داشت و از جزئیات گاه به گاهِ جهانشان نرنجید و برای آنها حقِ خستگی و کلافگی و اندوه قائل شد.
باید به آدمها حق داد گاهی بی حوصله و کلافه و اندوهگین باشند...
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@Sickpeople
گاهی باید سری برگرداند و قاطعانه و بدون تعارف به آدمها گفت: فعلا خستهام، غمگینم، نمیتوانم! ترجیحا دست از دوست داشتنم نکشید تا خوب شوم، تا با خودم کنار بیایم و برگردم.
اینقدر زود از آدمها خسته نشویم، هیچ آدمی همیشه حالش خوب نیست و هیچ آدمی همیشه مطابق میل ما رفتار نمیکند.
باید کلیتِ آدمها را دوست داشت و از جزئیات گاه به گاهِ جهانشان نرنجید و برای آنها حقِ خستگی و کلافگی و اندوه قائل شد.
باید به آدمها حق داد گاهی بی حوصله و کلافه و اندوهگین باشند...
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@Sickpeople
به خودت میآیی و میبینی دیگر هیچچیز برایت مهم نیست. نه آنها که رفتهاند، نه آنها که با تو بد کردند، نه آنها که زمینت زدند و نه آنها که دلت را بیانصافانه شکستند.
به خودت میآیی و میبینی بعد از سیل اتفاقات سهمگینی که پشت سرگذاشتی، آرامتر از همیشهای و در کمال ناباوری، به یک پذیرش عمیق و صلح درونی رسیدهای. به خودت میآیی و میبینی دیدگاهت نسبت به جهان و آدمها و اتفاقات، تغییر کرده و توقعی از هیچچیز و هیچکس نداری و بیش از اینکه کنشگری مدام باشی، تماشاگری و تا جایی که واقعا لازم ندانی، اقدامی نمیکنی و واکنشی نمیدهی و انرژی و زمانت را تلف نمیکنی و اجازه میدهی که جهان سیر طبیعی خودش را طی کند و تو خونسردانه زندگیات را بکنی.
به خودت میآیی و میبینی در دل التهابات و بحرانهایی که همه از آنها گلایه میکنند، خونسرد ایستادهای و داری نگاه میکنی، چرا که دریافتهای اصالت جهان به همین پستیها و بلندیها و نامرادیهاست، خصوصا در جغرافیایی که تو در آن زیست میکنی.
به خودت میآیی و میبینی که در عین جسارت و تجربه، انتخاب کردهای که آرام و ملو زندگیات را بکنی و از هیاهوی بینتیجه پرهیز کنی و آسمان کوتاه و خستهی جهانت را صاف و بدون تشویش نگه داری.
به خودت میآیی و میبینی دیگر حوصلهی تغییر و جنگیدن برای تحولهای شگرف را نداری و قانعی به همان چیزهای اندکی که داری و میان همانها دنبال خوشبختی و صلح میگردی.
به خودت میآیی و میبینی دیگر زیاد حرف نمیزنی و هرچیزی را نمیشنوی و چیزی را ثابت نمیکنی و به دل نمیگیری و درگیر نمیشوی و دل نمیبندی و از تمام تنشها و اضطرابها و هیجانات، فاصله میگیری.
#نرگس_صرافیان_طوفان
#غوغا
@sickpeople
به خودت میآیی و میبینی بعد از سیل اتفاقات سهمگینی که پشت سرگذاشتی، آرامتر از همیشهای و در کمال ناباوری، به یک پذیرش عمیق و صلح درونی رسیدهای. به خودت میآیی و میبینی دیدگاهت نسبت به جهان و آدمها و اتفاقات، تغییر کرده و توقعی از هیچچیز و هیچکس نداری و بیش از اینکه کنشگری مدام باشی، تماشاگری و تا جایی که واقعا لازم ندانی، اقدامی نمیکنی و واکنشی نمیدهی و انرژی و زمانت را تلف نمیکنی و اجازه میدهی که جهان سیر طبیعی خودش را طی کند و تو خونسردانه زندگیات را بکنی.
به خودت میآیی و میبینی در دل التهابات و بحرانهایی که همه از آنها گلایه میکنند، خونسرد ایستادهای و داری نگاه میکنی، چرا که دریافتهای اصالت جهان به همین پستیها و بلندیها و نامرادیهاست، خصوصا در جغرافیایی که تو در آن زیست میکنی.
به خودت میآیی و میبینی که در عین جسارت و تجربه، انتخاب کردهای که آرام و ملو زندگیات را بکنی و از هیاهوی بینتیجه پرهیز کنی و آسمان کوتاه و خستهی جهانت را صاف و بدون تشویش نگه داری.
به خودت میآیی و میبینی دیگر حوصلهی تغییر و جنگیدن برای تحولهای شگرف را نداری و قانعی به همان چیزهای اندکی که داری و میان همانها دنبال خوشبختی و صلح میگردی.
به خودت میآیی و میبینی دیگر زیاد حرف نمیزنی و هرچیزی را نمیشنوی و چیزی را ثابت نمیکنی و به دل نمیگیری و درگیر نمیشوی و دل نمیبندی و از تمام تنشها و اضطرابها و هیجانات، فاصله میگیری.
#نرگس_صرافیان_طوفان
#غوغا
@sickpeople
آرام باش ماهِ من! درست می شود...
نه هیچ شبی، و نه هیچ زمستانی دائمی نیست!
آفتاب می تابد،
شاخه ها جوانه می زنند و تمامِ شکوفه های در انتظار؛ متولد خواهند شد...
هیچ ابری تا همیشه در مقابلِ مهتاب، نمی ایستد و هیچ ماهی تا همیشه در حصار، نمی مانَد...
روزهای سخت، رو به پایان است ماهِ من؛
آرام باش...
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@sickpeople
نه هیچ شبی، و نه هیچ زمستانی دائمی نیست!
آفتاب می تابد،
شاخه ها جوانه می زنند و تمامِ شکوفه های در انتظار؛ متولد خواهند شد...
هیچ ابری تا همیشه در مقابلِ مهتاب، نمی ایستد و هیچ ماهی تا همیشه در حصار، نمی مانَد...
روزهای سخت، رو به پایان است ماهِ من؛
آرام باش...
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@sickpeople
لذتِ عمیقِ ابراز احساسات را برای تو آرزو میکنم و لذت وصفناشدنیِ مورد ابراز احساسات کسی واقع شدن.
اینکه کسی مقابلت بایستد و در نهایت صداقت و ناچاری از عشق و علاقهی حقیقی و بینظیرش نسبت به تو حرف بزند، علاقهای که چنین ناگزیر، او را به استیصال کشانده.
آدمی که از احساسات عمیقش بعد از مدتها سکوت، حرف میزند؛ به نهنگ دیوانهای میماند که به ساحل زده اما نمیمیرد. نهنگی که در لحظات آخر، امید را مییابد و به اعماق اقیانوس باز میگردد.
آدمی که احساسات خودش را به رسمیت میشناسد و خشم و اندوه و اضطراب و شادیش را انکار نمیکند، سادهتر با خودش و با حقایق جهان خودش کنار میآید.
باید حرف زد، باید گشت و شبیهترین کلمات ممکن به احساسات موجود را پیدا کرد و آنها را در قالب واژهها و استعارهها و گزارهها و نهادها به تصویر کشید. باید لذت آزادانه دوستداشتن و عمیقا دوست داشته شدن را چشید و چشاند و میان تمام زشتیها و ناخوشیها، حس و حالِ خوبِ کوچکی به جهان، سنجاق کرد.
#نرگس_صرافیان_طوفان
#آوان 🍃
@sickpeople
اینکه کسی مقابلت بایستد و در نهایت صداقت و ناچاری از عشق و علاقهی حقیقی و بینظیرش نسبت به تو حرف بزند، علاقهای که چنین ناگزیر، او را به استیصال کشانده.
آدمی که از احساسات عمیقش بعد از مدتها سکوت، حرف میزند؛ به نهنگ دیوانهای میماند که به ساحل زده اما نمیمیرد. نهنگی که در لحظات آخر، امید را مییابد و به اعماق اقیانوس باز میگردد.
آدمی که احساسات خودش را به رسمیت میشناسد و خشم و اندوه و اضطراب و شادیش را انکار نمیکند، سادهتر با خودش و با حقایق جهان خودش کنار میآید.
باید حرف زد، باید گشت و شبیهترین کلمات ممکن به احساسات موجود را پیدا کرد و آنها را در قالب واژهها و استعارهها و گزارهها و نهادها به تصویر کشید. باید لذت آزادانه دوستداشتن و عمیقا دوست داشته شدن را چشید و چشاند و میان تمام زشتیها و ناخوشیها، حس و حالِ خوبِ کوچکی به جهان، سنجاق کرد.
#نرگس_صرافیان_طوفان
#آوان 🍃
@sickpeople
باید دردهای عمیقتری از راه برسند، تا دردهای سطحیات را از یاد ببری و باید عمیقا زخم برداری تا خراشهای کوچکت را فراموش کنی.
رسم دنیاست که درد را با درد میشوید و زخم را با زخم میشوید و سیاهی را با سیاهیِ بیشتر...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#آوان 🍃
@sickpeople
رسم دنیاست که درد را با درد میشوید و زخم را با زخم میشوید و سیاهی را با سیاهیِ بیشتر...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#آوان 🍃
@sickpeople
باید کسی آرام در گوشم بگوید:
خیلی به رویاهای خود نزدیک هستی
طاقت بیاور، هیچ تا مقصد نمانده
خورشید میتابد اگر تاریک هستی...
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@Sickpeople
خیلی به رویاهای خود نزدیک هستی
طاقت بیاور، هیچ تا مقصد نمانده
خورشید میتابد اگر تاریک هستی...
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@Sickpeople
باید روزی برسد که بیدلانه به هم بگوییم: «بسیار گریه کردیم، حالا بیا بخندیم» و بخندیم و بخندیم و ناگهان و پس از خندههای سرخوشانه و بسیار، سکوت کنیم و به هم نگاه کنیم و به نظرمان احمقانه برسد که چرا یک انسان میبایست برای سادهترین حالات زیستن، اینهمه رنج میکشید و اینهمه میمرد و اینهمه از هم میپاشید؟
باید روزی برسد که در آزادترین و شادترین شرایط ممکن از خودمان بپرسیم: چرا اینقدر دیر؟ چرا اینقدر دشوار؟ مگر ما چه فرقی با ساکنانِ دیگرِ جهان داشتیم؟
مگر ما کجای جهان ایستادهبودیم که آزادی و لبخند و شادی، اینهمه بعید بود؟
#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@sickpeople
باید روزی برسد که در آزادترین و شادترین شرایط ممکن از خودمان بپرسیم: چرا اینقدر دیر؟ چرا اینقدر دشوار؟ مگر ما چه فرقی با ساکنانِ دیگرِ جهان داشتیم؟
مگر ما کجای جهان ایستادهبودیم که آزادی و لبخند و شادی، اینهمه بعید بود؟
#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@sickpeople
شب دوباره همانیم؛
آزرده،
غمگین،
تنها و ترسیده از دنیا.
حتی اگر تمام روز، در قویترین حالات ممکن یک انسان زیستهباشیم.
#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@sickpeople
آزرده،
غمگین،
تنها و ترسیده از دنیا.
حتی اگر تمام روز، در قویترین حالات ممکن یک انسان زیستهباشیم.
#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@sickpeople
مگر چند بهار از عمرمان گذشته که اینقدر مصائب و اندوه از سر گذراندهایم و اینقدر تجربه در پستوی وجودمان تلنبار شده!؟
مگر ما چند سالمان بود که اینقدر زود پیر شدیم؟
مگر ما چقدر طاقت داشتیم که دائما در حال دویدن باشیم و نرسیدن؟ مگر ما چقدر قوی بودیم؟
که تا یادمان هست، قصهی مدارا بود و رنج بود و خشم بود و قصهی آرزوهای محال بود و دلخوشیهای دست نیافتنی!
مگر ما چند سالمان بود که اینقدر خاطرات تلخ و تجربههای ناخوشایند برای تعریف کردن داریم و در همزیستی با اندوه اینقدر حاذقیم؟
ما کجای این داستانیم که موهامان اینقدر زود سفید شده؟!
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@Sickpeople
مگر ما چند سالمان بود که اینقدر زود پیر شدیم؟
مگر ما چقدر طاقت داشتیم که دائما در حال دویدن باشیم و نرسیدن؟ مگر ما چقدر قوی بودیم؟
که تا یادمان هست، قصهی مدارا بود و رنج بود و خشم بود و قصهی آرزوهای محال بود و دلخوشیهای دست نیافتنی!
مگر ما چند سالمان بود که اینقدر خاطرات تلخ و تجربههای ناخوشایند برای تعریف کردن داریم و در همزیستی با اندوه اینقدر حاذقیم؟
ما کجای این داستانیم که موهامان اینقدر زود سفید شده؟!
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@Sickpeople
"جاده" بهترین تسکین است...
آدم تمامِ دردهایش را فراموش میکند!
انگار سرتاسرِ اتوبان ها، گردِ بی خیالی پاشیده اند...
گاهی با خودم فکر میکنم؛
اگر ماشین اختراع نشده بود؛
آدم ها با این همه دردِ تلنبار شده چه می کردند؟!
اگر موسیقی نبود،
اگر خیابان نبود،
اگر سفر نبود...
بدونِ این ها که چیزی از آدم نمی مانَد!
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@sickpeople
آدم تمامِ دردهایش را فراموش میکند!
انگار سرتاسرِ اتوبان ها، گردِ بی خیالی پاشیده اند...
گاهی با خودم فکر میکنم؛
اگر ماشین اختراع نشده بود؛
آدم ها با این همه دردِ تلنبار شده چه می کردند؟!
اگر موسیقی نبود،
اگر خیابان نبود،
اگر سفر نبود...
بدونِ این ها که چیزی از آدم نمی مانَد!
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@sickpeople
حق بدهیم !
یک وقت هایی آدم ها حوصله ی خودشان را هم ندارند .
نباید توقعی داشت ،
وگرنه دیوارِ حرمت ها فرو می ریزد ...
کاری به کارِ بی حوصلگیِ آدم ها نداشته باشیم ،
بابتِ حالِ بدشان توضیح نخواهیم ...
هر آدمی حق دارد گاهی از قوی بودن انصراف دهد و خلوتی بی واسطه بخواهد ،
جایی که خبری از هیاهویِ هیچ کس نباشد ،
جایی که در سکوت و تنهایی بنشیند و خودش را پیدا کند !
صبرِ آدم ها که لبریز شد ؛
نسبت به همه چیز ، بی حس می شوند ،
دنبالِ غارِ ساکتِ تنهاییِشان می گردند ...
آدم است دیگر !
یک وقت هایی کم می آورد ...
کم آوردنِ آدم ها را جدی بگیریم ،
درک کنیم ،
دورتر بایستیم ،
گاهی همین به حالِ خود رها کردن ؛
همین سکوت و حق دادن ؛
بهترین حالتِ دوست داشتن است ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#غوغا
@sickpeople
یک وقت هایی آدم ها حوصله ی خودشان را هم ندارند .
نباید توقعی داشت ،
وگرنه دیوارِ حرمت ها فرو می ریزد ...
کاری به کارِ بی حوصلگیِ آدم ها نداشته باشیم ،
بابتِ حالِ بدشان توضیح نخواهیم ...
هر آدمی حق دارد گاهی از قوی بودن انصراف دهد و خلوتی بی واسطه بخواهد ،
جایی که خبری از هیاهویِ هیچ کس نباشد ،
جایی که در سکوت و تنهایی بنشیند و خودش را پیدا کند !
صبرِ آدم ها که لبریز شد ؛
نسبت به همه چیز ، بی حس می شوند ،
دنبالِ غارِ ساکتِ تنهاییِشان می گردند ...
آدم است دیگر !
یک وقت هایی کم می آورد ...
کم آوردنِ آدم ها را جدی بگیریم ،
درک کنیم ،
دورتر بایستیم ،
گاهی همین به حالِ خود رها کردن ؛
همین سکوت و حق دادن ؛
بهترین حالتِ دوست داشتن است ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#غوغا
@sickpeople
میبینی بیاعصاب و بیحوصله شده اما هنوز برای تو وقت دارد.
میبینی کم حرف میزند و کم ارتباط میگیرد، اما تو در خط مقدم توجه و ارتباطاتش ایستادهای.
میبینی از دنیا و آدمها بریده و تو آن رشتهی اتصال باریکش به جهان هستی...
واقعا زیباست!
اینکه کسی در نهایتِ بیحوصلگیهاش هم حوصلهی تو یک نفر را داشتهباشد.
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@sickpeople
میبینی کم حرف میزند و کم ارتباط میگیرد، اما تو در خط مقدم توجه و ارتباطاتش ایستادهای.
میبینی از دنیا و آدمها بریده و تو آن رشتهی اتصال باریکش به جهان هستی...
واقعا زیباست!
اینکه کسی در نهایتِ بیحوصلگیهاش هم حوصلهی تو یک نفر را داشتهباشد.
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@sickpeople
باید کسی در آغوشم میکشید، باید کسی آرامم میکرد. من قوی بودم اما دردها از من قویتر شدهبودند، من جسور بودم اما روزگار از من جسورتر شده بود، سیل اندوه را به سمتم روانه میکرد و میخواست بایستم و قوی باشم، اما دوام آوردن و ایستادگی در نهایت اندوه محال بود! من باید تنهی درختی را محکم میگرفتم تا دوام بیاورم، و حوالی من هیچ درختی برای پناه بردن نبود!
همهی ما از یک جایی به بعد از شدت بیچارگی، ریشه در زمین میکوبیم و درخت میشویم، سنگ میشویم، سخت میشویم و میایستیم.
حقیقت این است که ما قوی بودیم؛ چون چارهای به جز قوی بودن نداشتیم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@sickpeople
همهی ما از یک جایی به بعد از شدت بیچارگی، ریشه در زمین میکوبیم و درخت میشویم، سنگ میشویم، سخت میشویم و میایستیم.
حقیقت این است که ما قوی بودیم؛ چون چارهای به جز قوی بودن نداشتیم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@sickpeople
همین حوالی اند؛
شِمرهایی که ستم می کنند،
حسین هایی که قربانی می شوند،
و مختارهایی که دیر می رسند...
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@Sickpeople
شِمرهایی که ستم می کنند،
حسین هایی که قربانی می شوند،
و مختارهایی که دیر می رسند...
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
#سایکو 🔥
@Sickpeople
دیگر نه دل میبندم، نه امیدوار میشوم، نه توقع دارم همه چیز خوب پیش برود. دیگر جهان و اتفاقاتش را به حال خود رها کردهام و بدون هیچ احتمال و پیشفرضی فقط اقدام میکنم، کنار میایستم و منتظر میمانم و آمادگیِ این را دارم که نتیجه، کاملا خلاف آنچه انتظار داشتهام پیش برود!
حس میکنم نهایت تلاشهایم را کردهام و بیش از این تقلا نمیکنم و بیش از این امید ندارم با اصرار کردن و جنگیدن چیزی درست بشود.
شدهام شبیه به مادری که ۱۰۰۰ فرزند سقط کرده و هیچ اشتیاق و امیدی به تولد فرزندی که در شکم دارد، ندارد و احتمال این را میدهد که هر لحظه اتفاق ناخوشایندی بیفتد و عادت دارد از آرزوهایش دست بردارد و به ناملایمتیهای تکراری روزگار، اعتراضی نکند.
آدمها از یک جایی به بعد خسته میشوند و ترجیح میدهند عقبنشینی کنند، گوشهای دست به سینه بایستند و فقط نگاه کنند.
#نرگس_صرافیان_طوفان
#آوان 🍃
@sickpeople
حس میکنم نهایت تلاشهایم را کردهام و بیش از این تقلا نمیکنم و بیش از این امید ندارم با اصرار کردن و جنگیدن چیزی درست بشود.
شدهام شبیه به مادری که ۱۰۰۰ فرزند سقط کرده و هیچ اشتیاق و امیدی به تولد فرزندی که در شکم دارد، ندارد و احتمال این را میدهد که هر لحظه اتفاق ناخوشایندی بیفتد و عادت دارد از آرزوهایش دست بردارد و به ناملایمتیهای تکراری روزگار، اعتراضی نکند.
آدمها از یک جایی به بعد خسته میشوند و ترجیح میدهند عقبنشینی کنند، گوشهای دست به سینه بایستند و فقط نگاه کنند.
#نرگس_صرافیان_طوفان
#آوان 🍃
@sickpeople
میبینی آقای رونالدو؟ اینها هموطنهای منند! مردم غمگین و بیانگیزهای که امروز با دیدن تو دارند خوشحالی میکنند، میدوند، بغض میکنند و عمری شادیِ نزیسته را فریاد میزنند و به خیالشان بودن با تو در زیر یک آسمان، اتفاق خوشایندیست.
اینها هموطنهای منند، تشنهی قدری حالِ خوب! حتی اگر برای پیدا کردنش، به هدفهای اشتباهی چنگ بزنند، حتی اگر بیش از حالت معمولِ یک انسان، تقلا کنند و دلشان بخواهد به هر قیمتی به آن دلخوشیِ کوچکِ لغزنده و فرّار دست پیدا کنند.
اینها هموطنهای منند که دنبال آرزوهای محالشان در قامت یک انسان موفق میدوند و فکر میکنند دیدن تو و عکس گرفتنِ با تو چیزی را عوض میکند.
اینها هموطنهای منند آقای رونالدو و اینکه رفتارشان کمی فراتر از علاقمندی به یک چهرهی محبوب جهانی به نظر میرسد را پای آنها ننویس! مردم من عمریست بیش از توانشان در حال جنگیدن و تلاشند برای رسیدن و در ضمیر ناخودآگاهشان همیشه دنبال نجاتدهنده میگردند. شاید تصور کردهاند حضور تو در این خاک ارزشمند فراموش شده، قرار است چیزی را عوض کند!
اینها هموطنهای منند! مردمِ آرزوهای بلند و دستهای کوتاه و قرار نبود اوضاعشان اینجوری باشد و برای هرچیزی، بیش از حالت معمول ذوق کنند!
من ویدئوی دویدنشان به دنبال تو را که دیدم، کودکانی را دیدم که آنقدر از مهر و عاطفهی والدینشان ناامید شدهاند که در کوچه و خیابان به دنبال غریبهای میگردند که برایشان از جیبش دلخوشی بیرون بیاورد و شاید امنیت و شادیِ نداشته و نزیسته را به آنها برساند، حالا به هر قیمتی...
تعجب نکن که اینقدر پر شور به استقبال تو آمدهاند، تو آن لحظه برایشان مصداق حقیقیِ شکوفایی و موفقیتی بودی که همیشه آرزویش را داشتهاند و این چیز عجیبی نیست، خصوصا اگر در مسیر زندگیات، کمتر احساس خوشبختی کردهباشی!
#نرگس_صرافیان_طوفان
#دیکلوفناک💊
@sickpeople
اینها هموطنهای منند، تشنهی قدری حالِ خوب! حتی اگر برای پیدا کردنش، به هدفهای اشتباهی چنگ بزنند، حتی اگر بیش از حالت معمولِ یک انسان، تقلا کنند و دلشان بخواهد به هر قیمتی به آن دلخوشیِ کوچکِ لغزنده و فرّار دست پیدا کنند.
اینها هموطنهای منند که دنبال آرزوهای محالشان در قامت یک انسان موفق میدوند و فکر میکنند دیدن تو و عکس گرفتنِ با تو چیزی را عوض میکند.
اینها هموطنهای منند آقای رونالدو و اینکه رفتارشان کمی فراتر از علاقمندی به یک چهرهی محبوب جهانی به نظر میرسد را پای آنها ننویس! مردم من عمریست بیش از توانشان در حال جنگیدن و تلاشند برای رسیدن و در ضمیر ناخودآگاهشان همیشه دنبال نجاتدهنده میگردند. شاید تصور کردهاند حضور تو در این خاک ارزشمند فراموش شده، قرار است چیزی را عوض کند!
اینها هموطنهای منند! مردمِ آرزوهای بلند و دستهای کوتاه و قرار نبود اوضاعشان اینجوری باشد و برای هرچیزی، بیش از حالت معمول ذوق کنند!
من ویدئوی دویدنشان به دنبال تو را که دیدم، کودکانی را دیدم که آنقدر از مهر و عاطفهی والدینشان ناامید شدهاند که در کوچه و خیابان به دنبال غریبهای میگردند که برایشان از جیبش دلخوشی بیرون بیاورد و شاید امنیت و شادیِ نداشته و نزیسته را به آنها برساند، حالا به هر قیمتی...
تعجب نکن که اینقدر پر شور به استقبال تو آمدهاند، تو آن لحظه برایشان مصداق حقیقیِ شکوفایی و موفقیتی بودی که همیشه آرزویش را داشتهاند و این چیز عجیبی نیست، خصوصا اگر در مسیر زندگیات، کمتر احساس خوشبختی کردهباشی!
#نرگس_صرافیان_طوفان
#دیکلوفناک💊
@sickpeople
تو از مشکلات روزگارت به چی پناه میبری؟
گاهی به یک فنجان قهوهی داغ کنار پنجره یا ایوانی که میتوان از آن به رفت و آمد آدمها نگاه کرد.
گاهی به یک کنج آرام و دنج که میتوان در سکوت و آرامش آن لمید و چند خط کتاب خواند.
گاهی به یک موسیقی تازه، آرام یا شاد.
من گاهی به صدای شجریان و بنان پناه میبرم با چاشنی یک استکان چای کمر باریک و کنجی خلوت.
من گاهی به عشق پناه میبرم، به خاطرات کسی که نیست و حرفهای کسی که نیست و تصور اینکه کسی هنوز لابلای هیاهوی آدمها هست که مرا بیشتر از هرکسی دوست دارد...
من گاهی به خودم پناه میبرم، به رویاهایی که در سر دارم و به تلاشی که میتوانم برای بهتر شدن جهانم به کار بگیرم.
من گاهی به جهان خیالیِ آرزوهای محققیافتهی خودم پناه میبرم؛ به روزهای خوبی که هنوز نرسیدهاند، آدمهای خوبی که هنوز نشناختهام و احساسات خوبی که هنوز نیافتهام.
من گاهی از روزگار، به خودِ روزگار پناه میبرم. به این احتمال که اگر امروز، روز من نبود، به فردا امید داشته باشم و به این خیال که زمانه همیشه به کام دیگران نیست و نوبت به ما هم خواهد رسید...
تو به چی پناه میبری؟ به کی؟ وقتی بینهایت بیحوصله و غمگینی و دلیل موجهی برای آرام گرفتن و لبخند زدن و بیخیال بودن نداری...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#آوان 🍃
@sickpeople
گاهی به یک فنجان قهوهی داغ کنار پنجره یا ایوانی که میتوان از آن به رفت و آمد آدمها نگاه کرد.
گاهی به یک کنج آرام و دنج که میتوان در سکوت و آرامش آن لمید و چند خط کتاب خواند.
گاهی به یک موسیقی تازه، آرام یا شاد.
من گاهی به صدای شجریان و بنان پناه میبرم با چاشنی یک استکان چای کمر باریک و کنجی خلوت.
من گاهی به عشق پناه میبرم، به خاطرات کسی که نیست و حرفهای کسی که نیست و تصور اینکه کسی هنوز لابلای هیاهوی آدمها هست که مرا بیشتر از هرکسی دوست دارد...
من گاهی به خودم پناه میبرم، به رویاهایی که در سر دارم و به تلاشی که میتوانم برای بهتر شدن جهانم به کار بگیرم.
من گاهی به جهان خیالیِ آرزوهای محققیافتهی خودم پناه میبرم؛ به روزهای خوبی که هنوز نرسیدهاند، آدمهای خوبی که هنوز نشناختهام و احساسات خوبی که هنوز نیافتهام.
من گاهی از روزگار، به خودِ روزگار پناه میبرم. به این احتمال که اگر امروز، روز من نبود، به فردا امید داشته باشم و به این خیال که زمانه همیشه به کام دیگران نیست و نوبت به ما هم خواهد رسید...
تو به چی پناه میبری؟ به کی؟ وقتی بینهایت بیحوصله و غمگینی و دلیل موجهی برای آرام گرفتن و لبخند زدن و بیخیال بودن نداری...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#آوان 🍃
@sickpeople
یهو به خودت میای و میبینی؛ یه روزی برای یکی میمردی که الان نه تنها هیچ حسی بهش نداری، بلکه به زور چهره و اسم و خاطراتش رو به یاد میاری...
بسپار به گذر زمان، همه چی رو درست میکنه. حتی سیاهِ الآن، سفیدِ سالهای بعدته. میفهمی که چی میگم؟!
#نرگس_صرافیان_طوفان
#آوان 🍃
@sickpeople
بسپار به گذر زمان، همه چی رو درست میکنه. حتی سیاهِ الآن، سفیدِ سالهای بعدته. میفهمی که چی میگم؟!
#نرگس_صرافیان_طوفان
#آوان 🍃
@sickpeople
وقتش رسیدهبود برای خواستههای خودش اقدام کند. تا امروز در ذهنش جنگیدهبود و حالا نوبت به آن رسیدهبود که در واقعیت بجنگد و پیروز میدان شود و سرش را در مقابل بلندپروازیهای خودش بالا نگه دارد. فهمیدهبود که از هیچکس جز خودش برای بهبود شرایطش، کاری ساخته نیست و جز خودش، نباید روی هیچکس حساب کند.
اینها رویاهای او بودند، نه رویای آدمهای دیگر!
#نرگس_صرافیان_طوفان
#دیکلوفناک💊
@sickpeople
اینها رویاهای او بودند، نه رویای آدمهای دیگر!
#نرگس_صرافیان_طوفان
#دیکلوفناک💊
@sickpeople
من زیاد تلاش میکنم، من زیاد میدوم، من دستاوردهای زیادی داشتهام؛ ولی صادقانه میگویم که دلم لک زده برای یک اتفاقِ خوبِ بدونِ تلاش، برای یک داشتهی ارزشمند که بیهیچ رنج و زحمتی به آن رسیدهباشم، برای یک معجزه، یک حالِ خوبِ ناگهانی.
من خستهام از خوشحالیهای معوق و اقساطی و چیزهای خوشایند مشروطه! دلم میخواهد یکبار بدون شرط و منت برسم، بیآنکه کف پای خواستنم تاول زدهباشد و از صرافتِ داشتن و رسیدن و دوست داشتن، افتادهباشم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#دیکلوفناک💊
@sickpeople
من خستهام از خوشحالیهای معوق و اقساطی و چیزهای خوشایند مشروطه! دلم میخواهد یکبار بدون شرط و منت برسم، بیآنکه کف پای خواستنم تاول زدهباشد و از صرافتِ داشتن و رسیدن و دوست داشتن، افتادهباشم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#دیکلوفناک💊
@sickpeople