همه چيز از غمهای كوچك شروع میشود ؛ همين ك دستتان بلرزد و ليوان آب سر بخورد ، همين ك درِ ورودی خانه را محكم ببندی ، همين ك يكی از دكمههای پيراهن هر روز جا بماند ، همين ك يادت نباشد كليد را كجا گذاشتی ، همين ك مدتی طولانی در جمع حرف نزنید . اين شروع فاصله است ، بينِ خودتان و اميد . مهم نیست چه اتفاقی در حال وقوع است ، شما نابودش كنيد .. زندگی بدون نشانههای وابستهاش ، شبيه به مرگی تدريجیست ! از چيزهای كوچك بيشتر بترسيم . بوسيدنِ هر روزِ قبل از خروج از در برای كارهای روزمره ، به اندازه فراموش نكردن سالگرد مهم است
#غوغا
@sickpeople
#غوغا
@sickpeople
"Saye"
Hushang Ebtehaj & Alireza Ghorbani
با این ترکیب صدای هوشنگ ابتهاج و علیرضا قربانی روحت زلال میشه.
قطعا یکی از زیباترین هاست برای دوست داران علیرضا قربانی
#غوغا
@sickpeople
قطعا یکی از زیباترین هاست برای دوست داران علیرضا قربانی
#غوغا
@sickpeople
برای ناهار فسنجون درست کردم
فسنجون دوست داشت
من بهش میگفتم غذای خوش اخلاقیاش
پنجشنبه بود و عجالتا باید زودتر از همیشه برمیگشت
اما هنوز نیومده بود
زنگ زدم
جواب نداد
۲باره و ۳باره
ولی بعدش رد داد آخرشم خاموش کرد..
نگران شدم ولی چون دلم شور نمیزد به کسی جز خودش با ۷۸ بار تماس از دست رفته به کسی زنگ نزدم
شب شده بود و فسنجون جا افتاده ی از دهن افتادهم روی اجاق گاز نقره ای جهازم دهن کجی می کرد که صدای چرخش کلیدش توی در اومد
رفتم استقبالش و سعی کردم یجوری رفتار نکنم که اوضاع بد شه
سلام کردم آروم;
نگام کرد
خسته ولی مصمم;
بی مقدمه پرسید: تو از زندگی چی میخوای؟
باخودم فک کردم این سوال،
مزخرف ترین حرف دنیاس وسط نگرانیا و بی خبریای امروزم
اما بازم طبق قاعده
خانمانه جواب دادم:
آرامش!
_ آرامش رو تو چی می بینی؟
نگاش کردم
میخواستم تو چشام بخونه آرامش من خود اونه و بس
اما انگار منو بلد نبود
چون منتظر نگام کرد
جواب دادم:تـــــو
سریع و خسته گفت:
اما آرامش من، تو نیستی!
گوشم اکو کرد جملهشو
نگاهمو تو خونه نقلیمون چرخوندم
همه جا تمیز بود مرتب بود
به خودم نگاه کردم
پیرهنم نو بود
رنگ موهام تازه بود
بوی پیازم نمی دادم
سر دیر اومدنش هم داد نزده بودم
آرامش غیر از این..؟
اون شب بی مقدمه شروع شد بی پایان هم تموم شد
چند وقت بعد فهمیدم من اجبار غیر تحمیلی زندگیشم که با تمام زنانگی هامم نتونستم حالشو عوض کنم و باید به اجبار و تحمیلا ازش جدا شم..
و امروز پنجمین ساله که هر پنجشنبه فسنجون درست میکنم و با هر لقمه ی بغض آلودی که فرو میدم
با خودم میگم
من عاشق او بودم وُ او ... عاشق او بود...
همین..
واسه فرو ریختن یه زندگی کافیه!
#نسرین_قنواتی
#غوغا
@sickpeople
فسنجون دوست داشت
من بهش میگفتم غذای خوش اخلاقیاش
پنجشنبه بود و عجالتا باید زودتر از همیشه برمیگشت
اما هنوز نیومده بود
زنگ زدم
جواب نداد
۲باره و ۳باره
ولی بعدش رد داد آخرشم خاموش کرد..
نگران شدم ولی چون دلم شور نمیزد به کسی جز خودش با ۷۸ بار تماس از دست رفته به کسی زنگ نزدم
شب شده بود و فسنجون جا افتاده ی از دهن افتادهم روی اجاق گاز نقره ای جهازم دهن کجی می کرد که صدای چرخش کلیدش توی در اومد
رفتم استقبالش و سعی کردم یجوری رفتار نکنم که اوضاع بد شه
سلام کردم آروم;
نگام کرد
خسته ولی مصمم;
بی مقدمه پرسید: تو از زندگی چی میخوای؟
باخودم فک کردم این سوال،
مزخرف ترین حرف دنیاس وسط نگرانیا و بی خبریای امروزم
اما بازم طبق قاعده
خانمانه جواب دادم:
آرامش!
_ آرامش رو تو چی می بینی؟
نگاش کردم
میخواستم تو چشام بخونه آرامش من خود اونه و بس
اما انگار منو بلد نبود
چون منتظر نگام کرد
جواب دادم:تـــــو
سریع و خسته گفت:
اما آرامش من، تو نیستی!
گوشم اکو کرد جملهشو
نگاهمو تو خونه نقلیمون چرخوندم
همه جا تمیز بود مرتب بود
به خودم نگاه کردم
پیرهنم نو بود
رنگ موهام تازه بود
بوی پیازم نمی دادم
سر دیر اومدنش هم داد نزده بودم
آرامش غیر از این..؟
اون شب بی مقدمه شروع شد بی پایان هم تموم شد
چند وقت بعد فهمیدم من اجبار غیر تحمیلی زندگیشم که با تمام زنانگی هامم نتونستم حالشو عوض کنم و باید به اجبار و تحمیلا ازش جدا شم..
و امروز پنجمین ساله که هر پنجشنبه فسنجون درست میکنم و با هر لقمه ی بغض آلودی که فرو میدم
با خودم میگم
من عاشق او بودم وُ او ... عاشق او بود...
همین..
واسه فرو ریختن یه زندگی کافیه!
#نسرین_قنواتی
#غوغا
@sickpeople
ﺗﻮ به ﺁﺩﻡﺑﺮﻓﯽ ﻣﯽﻣﺎﻧﯽ
ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻭﺭدست، ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ
ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺭﻭﯼ!
"نزار قبانی"
#غوغا
@sickpeople
ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻭﺭدست، ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ
ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺭﻭﯼ!
"نزار قبانی"
#غوغا
@sickpeople
عصرِ جمعه ،
دستِ کم ده سال طول می کشد
عصرِ جمعه ،
دورانِ جنگِ سرد ،
دورانِ طوفان های خُردِ خاکستر شده،
در زیر پوست است...
عصرِ جمعه ،
یک ایستِ بازرسی در کشوری کمونیستیست
رودخانه ایست که به صخره ای بزرگ ،
سریست که به سنگ خورده
عصرِ جمعه ،
تابلوی هیس در بیمارستان
شماره ایست که از صبح تا حالا در دسترس نیست!
سیبیست فراتر از شاخه ها
عصرِ جمعه تویی،
که نه آمده ای نه می روی.
#حسین_شکربیگی
#سایکو 🔥
@sickpeople
دستِ کم ده سال طول می کشد
عصرِ جمعه ،
دورانِ جنگِ سرد ،
دورانِ طوفان های خُردِ خاکستر شده،
در زیر پوست است...
عصرِ جمعه ،
یک ایستِ بازرسی در کشوری کمونیستیست
رودخانه ایست که به صخره ای بزرگ ،
سریست که به سنگ خورده
عصرِ جمعه ،
تابلوی هیس در بیمارستان
شماره ایست که از صبح تا حالا در دسترس نیست!
سیبیست فراتر از شاخه ها
عصرِ جمعه تویی،
که نه آمده ای نه می روی.
#حسین_شکربیگی
#سایکو 🔥
@sickpeople
و شاید دنیا را بدی گرفته باشد
که اگر روزی خوبی را یافتیم
بفهمیم با چه پدیده باشکوهی
روبه رو هستیم
و آن را محکم در آغوش بگیریم...
#پوریا_کریمی
#غوغا
@sickpeople
که اگر روزی خوبی را یافتیم
بفهمیم با چه پدیده باشکوهی
روبه رو هستیم
و آن را محکم در آغوش بگیریم...
#پوریا_کریمی
#غوغا
@sickpeople
غم به شما عمق میدهد و شادی ارتفاع.
غم ریشههایتان را گسترده میکند و شادی شاخههایتان را.
شادی مثل درختی است که به سمت آسمان میرود
و غم مانند ریشههایی که تا بطن زمین پایین میروند.
هر دو مورد نیازند.
و هرچه درختی بلندتر شود،
همزمان ریشههایش عمیقتر میشوند.
👤#اوشو
#سایکو 🔥
@sickpeople
غم ریشههایتان را گسترده میکند و شادی شاخههایتان را.
شادی مثل درختی است که به سمت آسمان میرود
و غم مانند ریشههایی که تا بطن زمین پایین میروند.
هر دو مورد نیازند.
و هرچه درختی بلندتر شود،
همزمان ریشههایش عمیقتر میشوند.
👤#اوشو
#سایکو 🔥
@sickpeople
از خودم برایت بگویم؟
از خانه، از خیابان
شهر، صدای پایِ ما، شب؟
از کجا برایت بگویم
عشق من!
جایی که تو نیستی، گفتن دارد؟
#غوغا
@sickpeople
از خانه، از خیابان
شهر، صدای پایِ ما، شب؟
از کجا برایت بگویم
عشق من!
جایی که تو نیستی، گفتن دارد؟
#غوغا
@sickpeople
فراموش نکن #محبوب_من؛
که زندگی،
نخستین سطر
از یک عاشقانهی غمگین است.
#احمد_ارحان
#شبم_به_خیر 🌙
#غوغا
@sickpeople
که زندگی،
نخستین سطر
از یک عاشقانهی غمگین است.
#احمد_ارحان
#شبم_به_خیر 🌙
#غوغا
@sickpeople
-سلام بر آنها که وقتی تو را خاموش از «نور زندگی» یافتند،
رهایت نکردند،
مگر بعد از آنکه «نور و روشنایی زندگی» را به تو بازگرداندند.
#صبحتون_پر_نور
#غوغا
@sickpeople
رهایت نکردند،
مگر بعد از آنکه «نور و روشنایی زندگی» را به تو بازگرداندند.
#صبحتون_پر_نور
#غوغا
@sickpeople
تمام آدمهایی رو که میبینید سالهاست کنار هم موندن؛
در طول رابطشون، مدت زیادی با هم سازش کردن، اشتباهاتی رو بخشیدن که بخشیدنشون کار آسونی نبوده و دقیقا جایی متعهد موندن که وسوسه بر انگیزترین انتخاب ها جلوشون بوده..
فقط ویترین روابط رو نبینید!
رابطه ی موندگار نیاز به گذشت، سازش و تعهد قوی داره!
#غوغا
@sickpeople
در طول رابطشون، مدت زیادی با هم سازش کردن، اشتباهاتی رو بخشیدن که بخشیدنشون کار آسونی نبوده و دقیقا جایی متعهد موندن که وسوسه بر انگیزترین انتخاب ها جلوشون بوده..
فقط ویترین روابط رو نبینید!
رابطه ی موندگار نیاز به گذشت، سازش و تعهد قوی داره!
#غوغا
@sickpeople
Phobia
@sickpeople تو زبون ترکی یه قربون صدقه هس که میگه؛ "گوزلرین منیم اورَییمه بسدی" یعنی چشمات واسه قلبم کافیه🫀 #واژهها #بادیز 🫠
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@sickpwople
یه کلمه دیدم به اسم بیسورکسیا یا باسورکسیا "Basorexia" که به معنی تمایل شدید و عطش تموم نشدنی نسبت به بوسیدنه
🫀♾
#واژهها
#بادیز
یه کلمه دیدم به اسم بیسورکسیا یا باسورکسیا "Basorexia" که به معنی تمایل شدید و عطش تموم نشدنی نسبت به بوسیدنه
🫀♾
#واژهها
#بادیز