Phobia
1.51K subscribers
10.9K photos
479 videos
182 files
94 links
فوبیا :
ترس شدید یا بیمارگونه که در روانشناسی به هراس‌زدگی یا فوبیا شهرت دارد عبارت است از نوعی بیمارگونه و پایدار از ترس در فرد که باعث اختلال در زندگی روزمره وی می‌شود.

باشد که رستگار شویم
ارتباط با ما:
@phobia_manager
Download Telegram
بعضی شبا خیلی نامردن،
اینقدر نامرد که حتی گفتنش هم سخته...
لعنتیا اصلا دلشون نمیخواد به سحر برسن،
دوست دارن تو همون ظلمت و تاریکی محض بمونن و تو رو هم نابود کنن.
این شبا معلوم نیست چته...
نه ناراحتی، نه عصبی، نه خوشحالی و نه آروم‌...
آشفته ای و اما دلیل آشفتگیت رو هم نمیدونی...
نمیدونی با خودت چند چندی!
‌تو این شبا هیچ رقمه آروم نمیشی.
نه آهنگ گوش دادن و نه شعر خوندن... نه از خونه زدن بیرون و نه دوش آب داغ!
نه حتی شعر گفتن، آرومت نمیکنه.
همش تو فکری، اما وقتی خودت میایی نمیدونی تو چه فکری بودی.
تو آینه به خودت زُل میزنی و هیچی نمیبینی
از هیچ چیز سر در نمیاری و این شبم بازیش گرفته...
به نظرم این شبا هستن که ما آدما رو پیر میکنن،
چون هیج جوره نمیشه باهاشون تا کرد فقط باید به سازشون بِسازی...
این شب ها لعنتی ترین شب هان!

#غوغا
@sickpeople
Tekyegah
Amin Habibi
هر آهنگی امضای خاطره ایست
بی شک هر آهنگی که قبلا گوش میکردیم و بعد خاطره ای ساخته
فراموش نشدنیست
#غوغا
@sickpeople
چون مرا دوست داری ، دنیا بزرگ‌‌تر ، آسمان وسیع‌‌تر ، دریا آبی‌‌تر ، گنجشک‌ها آزادتر ، و من هزاران بار زیباتر شده‌ام💙

#غوغا
@sickpeople
گاهی به من فکر کن
من حتی گاهی به بودن در فکرت هم راضیم..

#حامــــــے

@sickpeople
این جملات رضوی عاشور رو همه احتیاج داریم بشنویم:

‏«تو شایسته‌ی آنی که "نه فقط" در شرایط خاص، بلکه "همیشه" دوست داشته شوی و این عشق از تمام قلب عاشق برخیزد نه تکه‌های باقیمانده‌ی آن...»
✍️دیکتاتورحانیه
#آوان 🍃
@sickpeople
@sickpeople

ای که خزان دلِ ما با تو بهار می‌شود..
🫠🫀



#بادیز
در آرزوی انسانی بود که معمای پیچیده وجودش را به سادگی حل کند و آن‌قدر او را بفهمد که دیگر نیاز نباشد خود را برایش توضیح دهد.
#آوان 🍃
@sickpeople
ما آد‌م‌ها، عجیب به گُلهای گلدان شباهت داریم! یکی هر روز آب میخواهد، دیگری را زیاد آب بدهی می‌خُشکد، آن یکی آفتاب میخواهد، و دیگری در سایه جان می‌گیرد. بلد نباشی، گُلت را باختی. ما آدم‌ها اگر خشکیدیم، دلیلش این بود که دستِ نااهلان افتادیم، و اگر روزی ریشه‌ای کوچک بودیم، و الان گلی سرزنده هستیم، دلیلش این است که همراهی مهربان و دلسوز داشته‌ایم. اما ما آدم‌ها یک فرق بزرگ با گلهای گلدان‌ داریم، آن هم اینکه ما پا برای رفتن داریم، و نباید که با نا‌اهلش بسازیم و بسوزیم، و آخرش بخُشکیم. نااهل را باید رها کرد، اگر دنبال سرسبزی، شادابی، و زندگی هستیم …

#غوغا
@sickpeople
تو رفتن رو چجوری معنی میکنی؟ اینکه یکی دم دمای صبح بعد از خوردن صبحانه و یک فنجان چای چمدونش رو ببنده و بره؟ نه، اینطور نیست. من خیلی وقته ندارمت انکار نکن، میدونی چرا؟ چون حواسم بهت هست و حواست بهم نیست. صدای احساست رو میشنوم اما تو چشمت رو بستی رو احساس و علاقم. با حرفام خنده رو لبات میارم اما تو با حرفات به زخمای کهنسالم تازگی می‌بخشی. حواست به تموم آدمای دورت هست جز من. اره؛ تو خیلی وقته از پیشم رفتی و حضورت رو حس نمیکنم.

#غوغا
@sickpeople
یه روزم به اونایی که ازت میپرسن چه جوری تونستی آخه؟» برمیگردی و میگی اون روزایی که شما از ترس شکست و قضاوت سایرین دست به چیزی نمی زدین من صد بار خودم رو از کف زمین با کاردک جمع کردم و پا شدم و باز دویدم تا تهش بالاخره شد!»

#غوغا
#شبتون_بهشت
@sickpeople
لأنك شديد الصبر ، ظنوا أنك لا تشعر.

چون صبرت زیاد بود،
گمان کردند چیزی حس نمیکنی...



#ونوس
@sickpeople
چند نفرمان دیگر آن آدمِ قبل نشدیم؟
پس از یک آدم و یک اتفاق و یک فروپاشی ناخواسته؟
چند نفرمان پس از ضربه‌ای مهلک و زخمی عمیق، سکوت را برگزیدیم و به تنهایی و خلوتمان پناه بردیم و از آدم‌ها فاصله گرفتیم؟ چند نفرمان لبخندهای از ته دل را از یاد برده و از اعتماد کردن و دوست داشتن و صمیمی شدن ترسیده؟ چند نفرمان احساس را کاملا رها کرده و از کوچه‌های سادگی گریخته و در جاده‌ی مستقیم منطق ادامه می‌دهد و به هیچ اتفاق عاشقانه‌ای فکر نمی‌کند؟!
چند نفرمان تصمیم گرفته تا ابد با فاصله‌‌ی ایمن از حوالی آدم‌ها عبور کند که آسیب نبیند؟
چند نفرمان بیش از تاب و طاقتش رنجیده؟
چند نفرمان از یک جایی به بعد محافظه‌کار شده و حول احساسات خودش حصار کشیده؟!

#غوغا
@sickpeople
اگه فردا بی‌من شروع شد ، اگه بودی دیدی نبودم ، اگه دادی شنیدی همونم ، از سیگارت دودی دیدی همونم .
اگه بادی درختارو رقصوند ، پیچید تو بند و رختا رو رقصوند ، خنک شد گونه‌های خیست ، لاله‌های گوشت ، شونه‌های تیزت‌ .
اومدم عطر موهاتو بدزدم ، آخرین عکس نگاتو بدزدم ، بخند خنده‌هات خوبه برام ، اومدم کوه غماتو بدزدم .
تو منو ندیدی و دیدم تورو ، از هر مسیری رسیدم تورو ، تا همین دیشب تموم عمرمُ توی رویاهام ، بوسیدم تورو .
اگه فردا بی من شروع شد ، همون آدم قبلی بمون ، با کولی برقص با اهلی بخون ، رام نشو وحشی بمون.
اگه فردا بی من شروع شد ، مثِ تموم دیروزای بی‌من ، رام نشو ، اشک نریز ، غصه نخور ، قوی بمون .
فقط یه دفعه دیگه موهاتو همونقدری کن که دوس داشتمشون ، بعدش بازم به میل خودت ، از اینم کوتاه‌ترشون کن .
من همون یه تصویرُ شعر نوشتم تا خواب ابد ، این یکی‌ام می‌کارم تو سخره‌ی سینم از آغاز ابد .
گرمِ بازارِ زمستون ، سکه شده کارِ زمستون ، سلامِ خرگوشای چاغو به آدم برفیای بی‌دماغ برسون .
لقمه بگیر واسه بچه‌ی کار ، از آذوغه‌های فصل شکار ، از شونه‌ی چوبه‌ی دار یه شرم بردار بگیر جلو قلب تزار .
من هرچی بگی کم بلدم ، جز غم ، هرچی بگی غم بلدم ، نفرتُ خشمم یکم بلدم ، چیکار کنم ؟ دیدم ، غلطم .
نشونی کلید زندون تنمو می‌ذارم تو آخرین صفحه‌ی سپید .
به پوست رنگیه حیاط دست نزنی ، دلِ سیاهِ پاییز زیرِ برگِ بنویس ؛ که فردای بی منو لا چین‌چینِ دامنِ تماشایی شدنت می‌رقصی بزن که امضا حضورِتِ امروزُ نیست ، اَ فردا که بودی یه حرفی بزن .
گلی که قطار انداخت زیر پل ، تو رودخونه خوابِ به موت بزنش ، تو غروبت طلوع یه جای دیگه بود ، یه دروغِ نابِ اگه خوب بگنش ؛ ریل تنمو پیچ کردی زمین ، که خورشیدت کنه مرز و مکان ! این نردبونِ افقی می‌خواست تو غروب بهت برسه ، از ترسِ زمان ، هی قطار رو سریع‌تر هل دادمش هی ، نسبیتی به دادم نرسید و زمین قورتت داد شب منو برد .
اگه فردا کسی صدامم نشنید ، اگه فردا بی من شروع شد ، داد خیابون من شنیدی ، دودِ سیگارتُ من می‌دیدی ، نور نتابونی رو شب می‌بینیم .
قصه نرسیدنِ ما چه خوشگل‌تره از همه‌ی رسیدنیا .
کشیده به خوابِ کنارِ تو زد دست سنگین و زشتِ دیدنیا

#غوغا
@sickpeople
ما نسل بدبختی هستیم
دستمان به مقصر اصلی نمیرسد،
از همدیگر انتقام میگیریم...

عباس‌معروفی
#غوغا
@sickpeople
#در‌باب‌عشق‌و‌چیز‌های‌دیگر🩵🦋

عشقم را در سرم دفن کردم
و مردم پرسيدند
چرا سرم گل داده‌ است؟
چرا چشم‌هايم مثل ستاره‌ها می‌درخشند!؟
و چرا لب‌هايم،
از صبح روشن‌ترند؟!
کسی نمی‌تواند عشق را بکشد
اگر در خاک دفنش کنی
دوباره می‌رويد...
👤
#هالینا_پوشویاتوسکا

#غوغا
@sickpeople
#دربا‌عشق‌و‌چیزهای‌دیگر♥️🦋

تو بلد بودی بینِ گریه کاری کنی که قهقهه بزنم، با وجودِ بی‌خوابی تا خودِ صبح حرف بزنم، با تمومِ خستگی چندساعت قدم بزنم، با یه موزیکِ غمگین برقصم، وسط گریه لبخند بزنم، با سردرد عمیق بخوابم، تو تنها کسی بودی که منو بلد بودی.

#غوغا
@sickpeople
وقتی کسی سعی می‌ کند
چیزی را فراموش کند
یعنی فراموش کردن برایش
آسان نیست
یعنی به آنچه می‌خواهد فراموش کند
علاقه دارد.

#بهرام_بیضایی
#آوان 🍃
@sickpeople
گفتی بیا زندگی خیلی زیباست ، دویدم...



#آوان 🍃
@sickpeople
به آخرش فکر می‌کنی و با خودت می‌گویی:
«همه می‌میریم» و بر «همه»‌اش تاکید می‌کنی،
چرا که تحمل درد به صورت جمعی راحت‌تر است.
#آوان 🍃
@sickpeople