ز سوز سینه، هر دم چند پوشم داغ هجران را؟
دگر طاقت ندارم، چاک خواهم زد گریبان را
بزن یک خنجر و از دردِ جان کندن خلاصم کن
چرا دشوار باید کرد بر من، کار آسان را ...؟!
#هلالی_جغتایی
#لوتوس
@sickpeople
دگر طاقت ندارم، چاک خواهم زد گریبان را
بزن یک خنجر و از دردِ جان کندن خلاصم کن
چرا دشوار باید کرد بر من، کار آسان را ...؟!
#هلالی_جغتایی
#لوتوس
@sickpeople
با غرور تمامش میکنیم،
بعد دلتنگ میشویم و بعدتر میفهمیم که حیف بود...
برمیگردیم، اما کسی نیست،
ما میمانیم و جای خالیای که پر نمیشود.
تنهایی نتیجهی همین ماجراست....
#غوغا 🚫
@sickpeople
بعد دلتنگ میشویم و بعدتر میفهمیم که حیف بود...
برمیگردیم، اما کسی نیست،
ما میمانیم و جای خالیای که پر نمیشود.
تنهایی نتیجهی همین ماجراست....
#غوغا 🚫
@sickpeople
🍁
چرا بعضی روزها غمگین هستیم، اما دلیلش را نمیدانیم؟ بر اساس ِیکی از افسانههای خیالانگیز، دلیلش این است: «انسانهایی هستند که میمیرند، اما کسی را ندارند که برایشان سوگواری کند؛ وظیفهٔ سوگواری برای این افراد، هر روز به صورت اتفاقی بر دوش یک نفر گذاشته میشود.» امروز نوبت شماست.
#ابراهیم_سلطانی
#بادیز
@sickpeople
چرا بعضی روزها غمگین هستیم، اما دلیلش را نمیدانیم؟ بر اساس ِیکی از افسانههای خیالانگیز، دلیلش این است: «انسانهایی هستند که میمیرند، اما کسی را ندارند که برایشان سوگواری کند؛ وظیفهٔ سوگواری برای این افراد، هر روز به صورت اتفاقی بر دوش یک نفر گذاشته میشود.» امروز نوبت شماست.
#ابراهیم_سلطانی
#بادیز
@sickpeople
گفتند مرد گریه نکند
دختر، پیشنهاد شروع رابطه را ندهد
پسر ابراز علاقه نکند
دختر بلند نخندد ...
آخرش که چه؟!
مگر آنهایی که اینکار هارا نکردند به کجا رسیده اند؟!
محض رضای خدا تمام کنید این حرفهارا
احساسی که ناگفته بماند
غصه هایی که اشک نشوند
خنده ای که پنهان شود
علاقه که ای پنهان بماند
همه اش میشود"درد"
دردی که بالاخره روزی ،جایی، کسی را از نفس خواهد انداخت!
#دیکلوفناک💊
@sickpeople
دختر، پیشنهاد شروع رابطه را ندهد
پسر ابراز علاقه نکند
دختر بلند نخندد ...
آخرش که چه؟!
مگر آنهایی که اینکار هارا نکردند به کجا رسیده اند؟!
محض رضای خدا تمام کنید این حرفهارا
احساسی که ناگفته بماند
غصه هایی که اشک نشوند
خنده ای که پنهان شود
علاقه که ای پنهان بماند
همه اش میشود"درد"
دردی که بالاخره روزی ،جایی، کسی را از نفس خواهد انداخت!
#دیکلوفناک💊
@sickpeople
دلم میخواد با قطار و دوتا کتاب و یکم پول برم سفر،مردمو نگاه کنم ،خیابون های ناشناخته رو قدم بزنم و طعم های تازه رو بچشم.تو کتاب فروشی ها وقت بگذرونم و زندگی کنم ..
دلم زندگی میخواد!
#زونا
@sickpeople
دلم زندگی میخواد!
#زونا
@sickpeople
🔸
نیک،
فراموش نکن باید کوتوله ی سرخ زندگیت رو بشناسی.
درباره میلنر قبلا بهت گفتم. میلنر و گروهش وقتی داشتن دنبال سیارهای قابل حیات میگشتن، به سیارهای مشابه زمین و نزدیک به یک کوتوله سرخ میرسن. کوتولههای سرخ ستارههایی کوچکتر و تاریکتر از خورشیدن، انرژی دارن و میتونن حیات ببخشن.
اون کوتوله سرخ میتونست واسه سیاره جدید نقش خورشید رو بازی کنه اما یه مشکل داشت، یه مشکل خیلی بزرگ، به شدت بی ثبات بود، رفتارش تغییر میکرد. گاهی شعلههایی ازش خارج میشد که میتونست همه چیز رو نابود کنه.
واسه این میگم باید کوتوله سرخ زندگیت رو بشناسی چون وقتی خورشید زندگیت نیست، واسه زنده موندن چارهای نداری جز اینکه یه سرچشمه انرژی داشته باشی.
اگه می خوای به یک کوتولهی سرخ نزدیک شی، نزدیک شو!
ازش انرژی بگیر، اما روش حساب باز نکن.
کوتولهی سرخ رفتارش ثابت نیست، کوتوله ی سرخ ناپایداره. بهش دل نبند، وابستهش نشو!
« به هیچ چیز ناپایداری وابسته نشو تا بتونی قبل از اینکه شعلهای ازش سربکشه و همه چیز رو نابود کنه، رهاش کنی.»
📚 آنتارکتیکا هشتاد و نه درجه جنوبی #روزبه_معین
#آوان 🍃
@sickpeople
نیک،
فراموش نکن باید کوتوله ی سرخ زندگیت رو بشناسی.
درباره میلنر قبلا بهت گفتم. میلنر و گروهش وقتی داشتن دنبال سیارهای قابل حیات میگشتن، به سیارهای مشابه زمین و نزدیک به یک کوتوله سرخ میرسن. کوتولههای سرخ ستارههایی کوچکتر و تاریکتر از خورشیدن، انرژی دارن و میتونن حیات ببخشن.
اون کوتوله سرخ میتونست واسه سیاره جدید نقش خورشید رو بازی کنه اما یه مشکل داشت، یه مشکل خیلی بزرگ، به شدت بی ثبات بود، رفتارش تغییر میکرد. گاهی شعلههایی ازش خارج میشد که میتونست همه چیز رو نابود کنه.
واسه این میگم باید کوتوله سرخ زندگیت رو بشناسی چون وقتی خورشید زندگیت نیست، واسه زنده موندن چارهای نداری جز اینکه یه سرچشمه انرژی داشته باشی.
اگه می خوای به یک کوتولهی سرخ نزدیک شی، نزدیک شو!
ازش انرژی بگیر، اما روش حساب باز نکن.
کوتولهی سرخ رفتارش ثابت نیست، کوتوله ی سرخ ناپایداره. بهش دل نبند، وابستهش نشو!
« به هیچ چیز ناپایداری وابسته نشو تا بتونی قبل از اینکه شعلهای ازش سربکشه و همه چیز رو نابود کنه، رهاش کنی.»
📚 آنتارکتیکا هشتاد و نه درجه جنوبی #روزبه_معین
#آوان 🍃
@sickpeople
🍁
#هرشب_یک_جمله
گرفتن آزادی از مردمی که نمی خواهند برده باشند سخت است، اما آزادی دادن به مردمی که می خواهند برده بمانند سخت تر است ...
#مارتین_لوترکینگ
#بادیز
@sickpeople
#هرشب_یک_جمله
گرفتن آزادی از مردمی که نمی خواهند برده باشند سخت است، اما آزادی دادن به مردمی که می خواهند برده بمانند سخت تر است ...
#مارتین_لوترکینگ
#بادیز
@sickpeople
🍁
پیش از اینکه شروع به درمان کسی کنی،
از او بپرس آیا حاضر است چیزهایی را که بیمارش کردهاند، کنار بگذارد؟
#بقراط
#بادیز
@sickpeople
پیش از اینکه شروع به درمان کسی کنی،
از او بپرس آیا حاضر است چیزهایی را که بیمارش کردهاند، کنار بگذارد؟
#بقراط
#بادیز
@sickpeople
گاهی بین سمفونیِ شلوغ و پر سروصدای زندگیات قَد دو سه میزان سکوت کن!
از هرچه آدم روی این زمینِ گردِ خاکیست
فاصله بگیر
و خودت را بغل کن!
آدم هارا،ناامیدی هارا،فکر هارا
برای چند ساعت بگذار پشت سرت!
فیلم مورد علاقه ات را برای دوهزار و یکامين بار(!) پِلِی کن
با لباس راحتیات روی مبل لم بده،
زل بزن به صفحهی تلویزیون
دستت را دور لیوان مخصوصِ قهوهات حلقه کن
و کِیفِ گرمای قشنگش را ببر!
زندگی یک وقتهایی همینطوری میچسبد
همینطوری بیخیال
همینطوری ساکت
همینطوری تنها...
#غوغا 🚫
@sickpeople
از هرچه آدم روی این زمینِ گردِ خاکیست
فاصله بگیر
و خودت را بغل کن!
آدم هارا،ناامیدی هارا،فکر هارا
برای چند ساعت بگذار پشت سرت!
فیلم مورد علاقه ات را برای دوهزار و یکامين بار(!) پِلِی کن
با لباس راحتیات روی مبل لم بده،
زل بزن به صفحهی تلویزیون
دستت را دور لیوان مخصوصِ قهوهات حلقه کن
و کِیفِ گرمای قشنگش را ببر!
زندگی یک وقتهایی همینطوری میچسبد
همینطوری بیخیال
همینطوری ساکت
همینطوری تنها...
#غوغا 🚫
@sickpeople
🍁
«من برایت نان میپزم، به صحرا میآورم. ظهرها روی تپه مینشینیم، تو آواز میخوانی، من نانها را لقمه میکنم، باهم نان و شبدر میخوریم.» چه خوابهای خوشی! در این خوابها به هر چه خواستیم رسیدیم؛ هرچند همه را در بیداری از دست دادیم.
#محمدصالح_علاء
#بادیز
@sickpeople
«من برایت نان میپزم، به صحرا میآورم. ظهرها روی تپه مینشینیم، تو آواز میخوانی، من نانها را لقمه میکنم، باهم نان و شبدر میخوریم.» چه خوابهای خوشی! در این خوابها به هر چه خواستیم رسیدیم؛ هرچند همه را در بیداری از دست دادیم.
#محمدصالح_علاء
#بادیز
@sickpeople
🔹
هردومون میدونیم که هیچوقت
با چادر سفیدی که روی سرم بدقلقی میکنه کنارت نمیشینم،
هیچ قرآنی فاصله بین دستامونو پر نمیکنه و هیچ آینهای روبهرومون قرار نمیگیره تا محل تلاقی نگاه های زیر چشمیمون بشه.
که تو هیچ شب قشنگ و پرستارهای ، بابام پیشونیمو نمیبوسه ، دستامو نمیزاره تو دستات و با صدای خش دار از دلتنگی،بغض و ترسکنار گوشت نمیگه:
مواظب دنیای من باش، مبادا باعث خیسیه چشماش و گره پیشونیش بشی!
و تو دستامو فشار نمیدی و نمیگی: از جونم بیشتر حواسم به دنیامون هست!
من هیچ وقت غذای مورد علاقمو با دستپخت مادرت تو جشن پاگشام نمیخورم
و
تو هرگز پات به خونه پدرم باز نمیشه تا دستاتو بگیرم و ببرم پشت پنجره هایی که از قابشون به ماه زل زدم،شعر خوندم و به تو فکر کردم.
هیچ وقت از پله هایی که بخاطر رسیدن به تماس تو از روشون سر خوردم بالا نمیری و به دیوارهایی که شبهای دلتنگیم تکیهگاه و شونه برای گریه هام بودن تکیه نمیدی و منم نمیشینم کنارت تا تو گوشم بگی:
》ما سهم هم شدیم اینو بهت قول داده بودم《
ما میدونیم این راهی که میریم جز جدایی و نرسیدن مقصدی نداره اما با این حال ما الان تو یه چادر سفید وسط درختهای بلند دالخانی کنار هم غرق آرامش دراز کشیدیم، سرمو رو بازوهات تکون میدم و دستتو دور از چشم حسود همهی مردم شهر تو دستم دارم.چشممو از قاب ورودی چادر نقلیمون دور میکنم به چشمهای تو نزدیک و برات از حمید مصدق میخونم:
تو مثل خورشیدی که شرق شب زده را غرق نور خواهی کرد
تو مثل معجزه در وقت یاس و نومیدی ظهور خواهی کرد.
و به آینده ای که قراره سر زن دیگهای رو بازوهات جابهجا بشه حسودی نمیکنم ، به جای فکر به آینده، بودن و داشتنتو توی این لحظه ها با تموم وجود زندگی و ثانیه ثانیه هاشو برای یک عمر تنها و بی خبر از تو بودن ذخیره میکنم که قایق تن من تا ابد، تو آغوش هیچ مردی جز تو لنگر نمیندازه.
#ناشناس
#آوان 🍃
@sickpeople
هردومون میدونیم که هیچوقت
با چادر سفیدی که روی سرم بدقلقی میکنه کنارت نمیشینم،
هیچ قرآنی فاصله بین دستامونو پر نمیکنه و هیچ آینهای روبهرومون قرار نمیگیره تا محل تلاقی نگاه های زیر چشمیمون بشه.
که تو هیچ شب قشنگ و پرستارهای ، بابام پیشونیمو نمیبوسه ، دستامو نمیزاره تو دستات و با صدای خش دار از دلتنگی،بغض و ترسکنار گوشت نمیگه:
مواظب دنیای من باش، مبادا باعث خیسیه چشماش و گره پیشونیش بشی!
و تو دستامو فشار نمیدی و نمیگی: از جونم بیشتر حواسم به دنیامون هست!
من هیچ وقت غذای مورد علاقمو با دستپخت مادرت تو جشن پاگشام نمیخورم
و
تو هرگز پات به خونه پدرم باز نمیشه تا دستاتو بگیرم و ببرم پشت پنجره هایی که از قابشون به ماه زل زدم،شعر خوندم و به تو فکر کردم.
هیچ وقت از پله هایی که بخاطر رسیدن به تماس تو از روشون سر خوردم بالا نمیری و به دیوارهایی که شبهای دلتنگیم تکیهگاه و شونه برای گریه هام بودن تکیه نمیدی و منم نمیشینم کنارت تا تو گوشم بگی:
》ما سهم هم شدیم اینو بهت قول داده بودم《
ما میدونیم این راهی که میریم جز جدایی و نرسیدن مقصدی نداره اما با این حال ما الان تو یه چادر سفید وسط درختهای بلند دالخانی کنار هم غرق آرامش دراز کشیدیم، سرمو رو بازوهات تکون میدم و دستتو دور از چشم حسود همهی مردم شهر تو دستم دارم.چشممو از قاب ورودی چادر نقلیمون دور میکنم به چشمهای تو نزدیک و برات از حمید مصدق میخونم:
تو مثل خورشیدی که شرق شب زده را غرق نور خواهی کرد
تو مثل معجزه در وقت یاس و نومیدی ظهور خواهی کرد.
و به آینده ای که قراره سر زن دیگهای رو بازوهات جابهجا بشه حسودی نمیکنم ، به جای فکر به آینده، بودن و داشتنتو توی این لحظه ها با تموم وجود زندگی و ثانیه ثانیه هاشو برای یک عمر تنها و بی خبر از تو بودن ذخیره میکنم که قایق تن من تا ابد، تو آغوش هیچ مردی جز تو لنگر نمیندازه.
#ناشناس
#آوان 🍃
@sickpeople
🍁
#هرشب_یک_جمله
خالی کن
ذهنت را ،از افکارِ منفی
دلت را ، از احساساتِ پوچ
و اطرافت را ، از آدم هایِ بلاتکلیف
بگذار کمی هم برایِ خودت باشی
برای خودت نفس بکشی و
برای خودت زندگی کنی ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#بادیز
@sickpeople
#هرشب_یک_جمله
خالی کن
ذهنت را ،از افکارِ منفی
دلت را ، از احساساتِ پوچ
و اطرافت را ، از آدم هایِ بلاتکلیف
بگذار کمی هم برایِ خودت باشی
برای خودت نفس بکشی و
برای خودت زندگی کنی ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#بادیز
@sickpeople
آدم رؤیایی، خاکستر رویاهای گذشتهاش را بیخودی بهم می زند، به این امید که در میانشان حداقل جرقهٔ کوچکی پیدا کرده و فوتش کند تا دوباره جان بگیرند، تا این آتش احیا شده قلب سرمازدهٔ او را گرم کند و همهٔ آنهایی که برایش عزیز بودند، برگردند...
📚#شبهای_روشن
👤 #فیودور_داستایوفسکی
#سایکو 🔥
@sickpeople
📚#شبهای_روشن
👤 #فیودور_داستایوفسکی
#سایکو 🔥
@sickpeople