متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
5.53K subscribers
249 photos
28 videos
12 files
1.77K links
کانال متن اشعار (غیررسمی)📝
حاج حسین سیب سرخی🎤
استفاده از متون با هدیه ۵ صلوات
به ساحت مقدس امام زمان (عج)
بلامانع می‌باشد
کپی متون در دیگر کانالها با ذکر منبع 👉
Download Telegram
📝 کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی بروز شد.

📋 #گزارش_متنی_جلسات 📋
⚫️ شب هفتم محرم الحرام ۱۳۹۹
📢 هیات حضرت قاسم بن الحسن "علیه السلام"
🕌 ورامین ، پیشوا ، حسینیه حضرت قاسم بن الحسن "علیه السلام"
🔷 با نوای دلنـشیـن :
#حاج_حسین_سیب_سرخی

🔊 #روضه | #اولین_روز_است_که_بی_گهواره_میگردی_علی (ع)
🔊 #شور | #رو_به_کسی_نمیزنم_بجز_امام_حسین (ع)
🔊 #شور | #عشق_خدادادی_من
🔊 #واحد | #بس_کن_رباب_خوشی_به_ما_نیومده
🔊 #واحد | #الا_ای_اهل_حرم
🔊 #شور | #هر_روز_مادرم
🔊 #شور_لطمه_زنی
🔊 #مدح_امیرالمؤمنین (ع)

🏴 #شب_هفتم_محرم_۱۳۹۹ #پیشوا

کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
🔗 @sibsorkhii_matn
📝 #اولین_روز_است_که_بی_گهواره_میگردی_علی
🖊 #روضه
🖊 #شب_هفتم_محرم_الحرام_۱۴۴۲
🖊 #هیات_قاسم_بن_الحسن "علیه السلام" پیشوا

یا مظلوم یا عطشان
حـسـیـن (ع)
یا رحمة الله الواسعه و یا باب النجاة و الامه حسین "علیه‌السلام"
اصلا حسین (ع) جنس غمش فرق میکند
این راه عشق پیچ و خم اش فرق میکند
یه خسته نباشید به خانوم رباب "سلام‌الله‌علیها" بگیم خیلی برای این بچه‌ش امیدوار بود انقدر امید بسته بود علی جان یه روز دومادت میکنم علی جانم علی جانم
این جا گدا همیشه طلبکار میشود
اینجا که آمدی کَرَمَش فرق میکند
صد مرده زنده می‌شود از ذکر یا حسین "علیه‌السلام"
عیسی خانواده دمش فرق میکند
آقام آقام آقام آقام
تنها نه این که جنس غمش جنس ماتمش
حتی سیاهی علمش فرق میکند
با پای نیزه روی زمین راه می‌رود
خورش
خورشید کاوران قدمش فرق میکند
حــســـین جانم حــسـیـن حـسـیـن (ع)
حالا میخوای خودتو برای نازدانه ی ابی عبدالله (ع) خرج کنی بسم الله
مادر میفهمه حال بچه‌ش رو یا اباعبدالله (ع) امروز متعلق به شیرخواره ی اباعبدالله (ع) باب الحوائج نکنه از این خیمه بیرون بری دستات خالی باشه نه امروز بخوا
آبی که مهریه ی مادرش زهرا بوده
یه آقایی که آب مهریه مادرش زهرا "سلام الله علیها" بوده راوی میگه روز عاشورا اومد جلو لشکر به من منت بزارید یه قطره آب به این بچه بدید آی حسین (ع) جان امام حسین علیه السلام ساکت نباشیا تو با این ناله‌ات اینجا رو پرشور میکنی تو با این حسین گفتنت دل مادرش زهرا "سلام الله علیها" رو به‌دست میاری دل مادش رباب "سلام الله علیها " رو به به دست میاری
اولین روز است که بی گهواره میگردی علی
یک شب مادر برای خود شدی مردی علی
آی آخرین باری که بستم بند این قنداق را
بر دلم افتاد دیگر بر نمیگردی علی
ای آقا
جانم زبون بگیرا
خنده ات شرمنده میسازد پدر را گریه کن
بس کن این لبخند اشکم را در آوردی علی
زانویت را جمع کردی پس که پیچیدی ز تیغ
دست ها را مشت کردی پس که پر دردی علی
سادات امام زمان "عج" آقاجان
بی تعادل هستی و ماندم چگونه با سرت حجم تیر حرمله را تاب آوردی علی ای
بس کن رباب نیمه ای از شب گذشته است
بخواب دیگر نیمه ای از شب گذشته است
کم خیره شو به نیزه علی را نشان نده
گهواره نیست دست خودت را تکان نده
با دستهای بسته مزن چنگ بر رخت
با ناخن شکسته مزن چنگ بر رخت

بس کن رباب حرمله بیدار میشود
سهمت دوباره خنده ی انظار میشود
هر سمت که نیزه دار کمی جا به جا شود
از روی نیزه راس عزیزم رها شود
حسـیـن جانم
گر چه امید چشم ترت نا امید شد
بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد
پیراهنی که تازه خریدی نشان مده
گهواره نیست دست خودت را تکان نده😔😔😔
بس کن رباب زخم گلو را نشان مده
گنداقه نیست دست خودت را تکان نده
باورت میشه امروز روز هفتم این مجلسه ببین عمر داره چجوری میگذره یک سال منتظر بودی تا دهه عاشورای حسین را ببینی هفت روز این جلسه گذشت نکنه کم حسین بزاری آره والا خوش به حالت ممنون خانوم زهرا "سلام الله علیها"باش که ما رو دعوت کرده مجلس پسرش ما جایی نداریم از زیر این خیمه بریم بیرون همه چیمون حسینه زندگیمون حسینه دغدغمون حسینه یا اباعبدالله (ع)
یا علی مدد هر کاری کردی بسم الله

گفت وقایع عاشورا گذشت خانوم ام البنین "سلام الله علیها" مخدرات و جمع کرد تو مدینه مجلس روضه ای برپا کرد صدر مجلس خانوم زینب "سلام الله علیها" نشسته همه مخدرات نشسته اند یه وقت خانوم ام البنین تا وارد شد همه مخدرات و دید دارن گریه میکنن هر چی نگاه کرد دید مابین مخدرات خانوم رباب "سلام الله علیها" نیست گفت خانوم زینب خانوم رباب چرا نیست گفت نمیدونم ام البنین برو ببین کجاست همه جا رو گشت تو مجلس هر جایی که سراغ گرفت پیدا نشد رفت بیرون از مدینه آی گریه گنا میخوای گریه کنی بسم الله
رفت بیرون از مدینه دید یه خانومی زیر آفتاب نشسته یا صاحب الزمان "عج" نزدیک شد دید رباب زیر افتاب نشسته یا صاحب الزمان هی یه چیزی زیر چادرت تکون میده نزدیک شد خانوم الهی دورت بگردم بخدا عباس رفت برا بچه ات آب بیاره نا امیدش کرد یا صاحب الزمان (عج) روضه ی من همین باشه و ایشالله نوکری کنیم یا صاحب الزمان (عج) گفت غروب عاشورا که شد ابی اباعبدالله (ع) ورداشت یا اباعبدالله (ع) خودت کمک کن من بتونم این چند دقیقه رو عرض ادب کنم حق این روضه رو ادا کنم یا علی مدد گفت بچه رو ورداشت این سر و آورد پشت خیمه یک قبری کند سر و گذاشت ما بین این دفن کردن گفت نمیخوام بعد از این که من رفتم گودال اینا قصد جسارت دارن قراره سر را رو بزنن بالای نیزه ها😔