متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
5.65K subscribers
253 photos
32 videos
12 files
1.81K links
کانال متن اشعار (غیررسمی)📝
حاج حسین سیب سرخی🎤
استفاده از متون با هدیه ۵ صلوات
به ساحت مقدس امام زمان (عج)
بلامانع می‌باشد
کپی متون در دیگر کانالها با ذکر منبع 👉
Download Telegram
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#عرفه
#واحد_پیشنهاد_دانلود
#کوفه_را_با_تو_حسین_جان
#هر_چه_گشتم_بخدا

كوفه را با تو حسين جان سر و پيماني نيست
هرچه گشتم به خدا صحبت مهماني نيست

به خدا نامه نوشتم به حضورت نرسيد
آن چه مانده ست مرا غيره پشيماني نيست

یا حسین و یا حسین ...

جگرم تشنه ي آب و لبِ من تشنه ي توست
بين كوفه به خدا مثل ِ من عطشاني نيست

من از اين وجه ِ شباهت به خودم ميبالم
قابل سنگ زدن هر لب و دنداني نيست

یا حسین و یا حسین

من رويِ بام چرا؟ تو لبِ گودال چرا؟
دلِ من راضي از اين شيوه يِ قرباني نيست

موي من را دم دروازه به ميخي بستند
همچو زلفم به خدا زلف پريشاني نيست

زرهم رفت ولي پيرهنم دست نخورد
روزيِ مسلمت انگار كه عرياني نيست

یاحسین و یاحسین

كاش ميشد لبِ گودال نبيند زينب
بر بدن پيرُهَن ِ يوسفِ كنعاني نيست

سوخت عمامه ام امروز ولي دور و برم
دختر ِ سوخته يِ شام غريباني نيست

حسین وای ...

هرچه شد باز زن و بچه كنارم نَبُوَد
كه عبور از وسط شهر به آساني نيست

دستِ سنگين، دلِ بي رحم، صفات اينهاست
كارشان جز زدن سنگ به پيشاني نيست

دخترم را بغلش كن به كنيزي نرود
چه بگويم كه در اين شهر مسلماني نيست
حسین وای ...

کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی :
@sibsorkhii_matn
📝 #هر_چه_گشتم_بخدا
🖊 #واحد
🖊 #ایام_مسلمیه
🖊 #هیات_روضة_العباس "ع"

كوفه را با تو حسين جان سر و پيمانی نيست
هرچه گشتم به خدا صحبت مهمانی نيست

به خدا نامه نوشتم به حضورت نرسيد
آن چه مانده ست مرا غيره پشيمانی نيست

یا حسین و یا حسین ...

جگرم تشنه ي آب و لبِ من تشنه ی توست
بين كوفه به خدا مثل ِ من عطشانی نيست

من از اين وجه ِ شباهت به خودم ميبالم
قابل سنگ زدن هر لب و دنداني نيست

یا حسین و یا حسین

من رويِ بام چرا؟ تو لبِ گودال چرا؟
دلِ من راضي از اين شيوه يِ قربانی نيست

موي من را دم دروازه به ميخی بستند
همچو زلفم به خدا زلف پريشانی نيست

زرهم رفت ولی پيرهنم دست نخورد
روزيِ مسلمت انگار كه عريانی نيست

یاحسین و یاحسین

كاش ميشد لبِ گودال نبيند زينب
بر بدن پيرُهَن ِ يوسفِ كنعانی نیست

سوخت عمامه ام امروز ولی دور و برم
دختر ِ سوخته یِ شام غريبانی نيست

حسین وای

هرچه شد باز زن و بچه كنارم نَبُوَد
كه عبور از وسط شهر به آسانی نيست

دستِ سنگين، دلِ بی رحم صفات اينهاست
كارشان جز زدن سنگ به پيشانی نيست

دخترم را بغلش كن به كنيزی نرود
چه بگويم كه در اين شهر مسلمانی نيست
حسین وای


🔗 @sibsorkhii_matn