متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
5.58K subscribers
253 photos
32 videos
12 files
1.81K links
کانال متن اشعار (غیررسمی)📝
حاج حسین سیب سرخی🎤
استفاده از متون با هدیه ۵ صلوات
به ساحت مقدس امام زمان (عج)
بلامانع می‌باشد
کپی متون در دیگر کانالها با ذکر منبع 👉
Download Telegram
📝 کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی بروز شد.

📋 #گزارش_متنی_جلسات 📋
⚫️ شب چهارم محرم الحرام ۱۳۹۹
📢 هیات حضرت قاسم بن الحسن "علیه السلام"
🕌 ورامین ، پیشوا ، حسینیه حضرت قاسم بن الحسن "علیه السلام"
🔷 با نوای دلنـشیـن :
#حاج_حسین_سیب_سرخی

🔊 #روضه | #غم_اگر_در_دلم_هست_غم_توست
🔊 #زمینه | #غم_انگیزه_شبهای_بی_تو_بدون
🔊 #شور | #دنیا_اقبا_مست_امام_حسینه
🔊 #واحد | #به_نام_نامی_زینب_که_آیت_العظماست
🔊 #شور | #یا_شریکة_الحسین
🔊 #شور | #به_هوای_حرم_میتپه_باز_دلم
🔊 #مدح | #خورشید_پیش_گنبد_این_شاه_زرد_نیست

🏴 #شب_چهارم_محرم_۱۳۹۹ #پیشوا

کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
🔗 @sibsorkhii_matn
📝 #به_نام_نامی_زینب
🖊 #واحد
🖊 #شب_چهارم_محرم_الحرام_۱۴۴۲
🖊 #هیات_قاسم_بن_الحسن "علیه السلام" پیشوا

به نام نامی زینب که آیت العظماست
قسم به نام عقیله که اعلم الاسماست

بلند مرتبه بانوی فاطمی علی
تمامیه وجناتش تمامیه مولاست

زینب مدد زینب مدد

غلام زاده ایلش قببله مجنون
کنیز خادمه هایش عشیره لیلاست

زنی که دست خدا را در آستین دارد
زنی که یک تنه مرد آفرین کرببلاست

برای آل عبا بوده واجب التعظیم
حسین فاطمه احمد حسن علی زهراست

زینب مدد زینب مدد

🔗 @sibsorkhii_matn

عقیله ای که عقول از مقام او حیران
فقیه ای که فقاهت ز فهم او رسواست

ندیده سایه او را نگاه همسایه
اگر چه مدت سال سی سال پیش این دریاست

نسیم هم نرود سمت چادرش حتی
که این حریم حریم فرشته های خداست

هزار مرتبه شوید دهان به مشک جبرییل
هنوز بردن نامش برای او رویاست

زینب مدد زینب مدد

رکاب ناقه که سر قفلی علمداراست
ستون خیمه که قلب خیام عاشوراست

پناهگاه تپش های خسته سجاد
امام هاشمیان و شفیعه ی فرداست

اگر حسین در اعماق سینه ها جاریست
اگر حسینیه ای در تمامی دلهاست

ولی حسین خودش زینبیه ای دارد
که در تمامی افلاک بیرقش برپاست

رسید ظهر دهم فصل اوج غم اما
میان خیمه خود مانده وز دلش غوغاست

اگر چه پای به پای برادرش رفته
اگر چه بانوی غمگین خیمه شهداست

چقدر پیکر خونین بدست آورده
چقدر چادرش از خون لاله ها زیباست

دو شیر زاده او در کشاکش رزم اند
و در حوالی آوردگاه طوفان هاست

گرفته اند تمامی پهنه را با تیغ
شنید و گفت رجز هایشان عجب گیراست

صدا صدای نفس های مانده در سینه است
صدای چرخش شمشیر و مرکب هاست

میان ان همه فریاد و ناسزا فهمید
برای بردن سر ها به نیزه ها دعواست

شناخت پیکر زخمی سرو هایش را
اگرچه سر ز تن چاک خورده جداست

حرم اسیر حرامی و مادری می دید
که زلف تازه جان های او به نیزه هاست

🔗 @sibsorkhii_matn