متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
5.59K subscribers
253 photos
32 videos
12 files
1.81K links
کانال متن اشعار (غیررسمی)📝
حاج حسین سیب سرخی🎤
استفاده از متون با هدیه ۵ صلوات
به ساحت مقدس امام زمان (عج)
بلامانع می‌باشد
کپی متون در دیگر کانالها با ذکر منبع 👉
Download Telegram
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#شب_دوم
#محرم
#روضه
#سلام_میکنم_ازدور
اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سرالمستودع فیها ، بعدد ما احاط به علمک ــــــــــــــــــــ
اللهم کن الولیک الحجة ابن الحسن
صلواتک علیه ،و علی ابائه
فی هذه الساعة،وفی کل ساعة
ولیا و حافظا ، و قائدا و ناصرا
و دلیلا و عینا ، حتی تسکنه
ارضک طوعا ، و تمتعه فیها طویلا
یابن الحسن،یابن الحسن
٭شب دومه محرمه ها
ــــــــــــــــ
سلام میکنم از دور ، برتو و حرمت
اقا جانم
٭خوشبحال اونایی که الان کربلان،باید نالت بره کربلا،حسیــــــــن٭
سلام من به بلندای بیرق و علمت
اقا جانم
سروده ام فراوان برای تو اما
هنوز نقش کتیبه است شعر محتشم ام
اگر که سر به هوا هستم و پریشانم
زمین زدم دل خود را به احترام غمت
گدایی،در این خانه ، سربلندم کرد
٭کجا اومدی، سربلند نشدی در خونه حسین٭
مرا جدا نکن از خیمه های محترمت
حسیـــــــــن،ااای.
٭داد بزن ها،اه بکش ، زن و بچه ی حسین داره میاد ، فردا روزی میرسه کربلا
حسیـــــــن ااه میخوای دلتو ببرم یدفعه کربلا٭
قدم قدم،با یه علم
، ایشالله اربعین
میام سمت حرم
٭بزار این صدات برا حسین و بچه هاش بگیره ها اگه این صدا نگیره فایده نداره ها٭
چگونه نام تو را هر نفس صدا نکنم
که شاملم شده یک عمر دائما کرمت
همیشه جلو زن و بچم سرم بالاست
هر جا که گیر کردم تو ابرو داری کردی مرا
زمان مرگ به راهت دخیل میبندم
بیا که سر بگذارم به محضر قدمت
٭اقا جان هیچی ازت نمیخوام،همین اشکامو ، همین نوکری کردنارو برای من ذخیره کن،شب اول قبر برام بیار٭
در روز حشر ،حق چو بپرسد چه داشتی
سر برکشد حسین و بگوید حساب شد
٭میخوام بگم چه خاتون و چه خانومی داره میاد ،چه مجلله ای داره میاد وارد کربلا بشه
چه اولیا مخدره ای میخواد وارد کربلا بشه
چه با احترام وارد کربلا شد
ولی چه بی احترامی دید
با صد جلالت و شرف و عزت و وقار
امد به دشت ماریه ناموس کردگار
فرش زمین به عرش مباهات میکند
گر روی خاک پای گذارد ملک سوار
چه ناقه ای ، چه ناقه نشینی چه محملی
مریم رکاب گیرد و خدیجه از پر
به دار
حتی حسین تکیه بر این شانه میزند
خلقت زنی ندیده بدین گونه استوار
افرین بر زینب
بیش از همه خدای، مباهات میکند
که شاهکار خلقت او کرد شاهکار
٭قربونت بشم خانوم،
تا هست مستدام حسین است مستدام
تا هست پای دار حسین است پای دار
کوهی اگر مقابل او قد علم کند
مانند کاه میشود و میرود کنار
٭خانومم،خانومم
با خشم خویش میمنه را میزند زمین
با چشم خویش میسره را میکند شکار
انگونه که علی به نجف اعتبار داد
زینب به دشت کرببلا داد اعتبار
پنجاه سال فاطمه ی اهل بیت بود
زینب که هست فاطمه هم هست ماندگار
بی بی جانم
تا این که فرش راه کند بال خویش را
جبریل پای ناقه نشسته به انتظار
حتی هزار بار بیایند کربلا
زینب پی حسین میاید هزار بار
خانوم جان
کار تمام لشگریان زار میشود
زینب اگر قدم بگذارد به کارزار
خانوم ،
روز دهم ، قرار خدا با حسین بود
اما حسین زود تر امد سر قرار
٭کنایه فهم ها میفهمند چی میخوام،بگم
محمل که ایستاد ،جوانان هاشمی
زانو زدند یک به یک به افتخار
افتاد سایه ی قد و بالاش رو خاک
رفتند از کنار همین سایه هم کنار
طفلان کاروان همه والشمس و والقمر
مردان کاروان همه والیل و والنهار
عبدند ، عبد گوش به فرمان زینب اند
از پیرمرد قافله تا طفل شیر خوار
رفتند زیر سایه ی عباس یک به یک
با افتاب غنچه ی گل نیست سازگار
از این به بعد هیچ نمازی شکسته نیست
وقتی قدم گذاشته زینب به این دیار
از فرش تا به عرش چه خاکی به سر کنم
بر روی چادرش بنشیند اگر غبار
از خواهری چو زینب کبری بعید نیست
معجر به پای این تن عریان کند به زار
یک عده گوشواره ،ولی دختر علی
یک گوش پاره برد از اینجا به یادگار
خیلی زدند،خیلی زدند، تاشود اما
تکان نخورد ،
سر خم نمیکند به کسی کوه اقتدار
اوکه فرار کرد عدو از جلالتش فریاد میزند
که علیکن بالفرار
ترسم که انبیا ،بیفتندبر زمین
دستی اگر خدایی نکرده به گوشواره خورد
پرده نشین کوفه بیابان نشین شده
با دختر بتول چه ها کرد روزگار
امان امان امان
قومی که پاس محملشان جبرئیل داشت
گشتند بیماری و محمل شتر سوار
ان بانویی که سایه ی او هم حجاب داشت
با رفت و امد سر بازار ها چکار داشت
چشم طناب های اسارت به دست اوست
زینب به شام رفت ولی کرد به اختیار
در یک محله زخم زبان خورد بی عدد
در یک محله سنگ گران خورد بی شمار
دردی به درد طعنه شنیدن نمیرسد
یا رب مکن عزیز کسی را بدان دچار
@sibsorkhii_matn