📝 کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی بروز شد.
📋 #گزارش_متنی_جلسات 📋
⚫️ مراسم روضه هفتگی
🗓 تاریخ : شنبه ۵ مهرماه ۱۳۹۹
📢 هیئت روضة العباس "علیه السلام"
🕌 خیابان پیروزی ، خیابان کریمشاهیان ، حسینیه جوانان حسینی
🔷 با نوای دلنـشیـن :
#حاج_حسین_سیب_سرخی
🔊 #روضه | #با_اسمت_عالمو_دیوونه_کردی
🔊 #زمینه | #اگر_که_عمر_زیادم_دهد_خدای_حسین (ع)
🔊 #شور | #هستیش_را_داد_تا_محفوظ_باشد_معجرش
🔊 #شور | #چشامو_که_میبندم_حرمتو_میبینم
🔊 #واحد | #ما_رو_توی_بازار_شام_میگردونن
🔊 #واحد | #نام_مرتضی_بود_به_عرش_حق_زینت
🔊 #واحد | #عشق_یعنی_تا_نفس_باقیست_مثل_شهریار
🔊 #شور | #گره_های_زندگیم_توی_حرم_تو_وا_میشه
🔊 #شور | #ابروی_کجت_به_ذوالفقار_می_ماند
🔊 #شور | #من_برا_همین_به_دنیا_اومدم
🔊 #مدح_مولا | #یا_مظهر_العجائب_و_یا_مرتضی_علی (ع)
🏴 #مراسم_روضه_هفتگی_۵_مهرماه #هیات_روضة_العباس "علیه السلام"
📋 کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
🔗 @sibsorkhii_matn
📋 #گزارش_متنی_جلسات 📋
⚫️ مراسم روضه هفتگی
🗓 تاریخ : شنبه ۵ مهرماه ۱۳۹۹
📢 هیئت روضة العباس "علیه السلام"
🕌 خیابان پیروزی ، خیابان کریمشاهیان ، حسینیه جوانان حسینی
🔷 با نوای دلنـشیـن :
#حاج_حسین_سیب_سرخی
🔊 #روضه | #با_اسمت_عالمو_دیوونه_کردی
🔊 #زمینه | #اگر_که_عمر_زیادم_دهد_خدای_حسین (ع)
🔊 #شور | #هستیش_را_داد_تا_محفوظ_باشد_معجرش
🔊 #شور | #چشامو_که_میبندم_حرمتو_میبینم
🔊 #واحد | #ما_رو_توی_بازار_شام_میگردونن
🔊 #واحد | #نام_مرتضی_بود_به_عرش_حق_زینت
🔊 #واحد | #عشق_یعنی_تا_نفس_باقیست_مثل_شهریار
🔊 #شور | #گره_های_زندگیم_توی_حرم_تو_وا_میشه
🔊 #شور | #ابروی_کجت_به_ذوالفقار_می_ماند
🔊 #شور | #من_برا_همین_به_دنیا_اومدم
🔊 #مدح_مولا | #یا_مظهر_العجائب_و_یا_مرتضی_علی (ع)
🏴 #مراسم_روضه_هفتگی_۵_مهرماه #هیات_روضة_العباس "علیه السلام"
📋 کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی
🔗 @sibsorkhii_matn
📝 #با_اسمت_عالمو_دیوونه_کردی
🖊 #روضه
🖊 #مراسم_روضه_هفتگی_۵_مهرماه
🖊#هیات_روضة_العباس "علیه السلام"
با اسمت عالمو دیوونه کردی چقدر دل میبره آوازه تو
واست فرقی نداره خوب یا بد فدای لطف بی اندازه تو
همینکه اشک میریزم به یادت عزیز چهارده معصوم میشم
بدون تو به هم میریزم آقا صدات که میزنم آروم میشم
میدونم که فراموشم نکردی میگیرم کربلامو آخر از تو
منو مادر به دست تو سپرده خودمونیم آقا کی بهتر از تو
به این امید جون دادی گمونم که قلب مرده ما جون بگیره
بمیرم اونقده سختی کشیدی که این دنیا به ما آسون بگیره
حسین آه آه یا ابا عبدالله
بچه های امام حسین کتک خوردن صداشون در نمیاد شما که کتک نخوردین
حسین آه
یجوری دوست دارم که میخوام اگه نباشی تو دنیا نباشه
بعیده واسه بی سرپناها تو کشتی نجاتت جا نباشه
هنوزم تشنه ی یاری میدونم هنوزم باز راه خونت آقا
هنوزم خواهرت میخونه با اشک گلی گم کرده ام میجویم او را
ای حسین حسین حسین آی
از دم دروازه معلوم است بد تا میکنند خیره سر هایی که زینب را تماشا میکنند
گاه با شمشیر و نیزه گاه با رقص و طرب
دور بی بی های روی ناقه بلوا میکنند
حسین جان
شهر را مانند روز عید آذین بسته اند
با صدای پای هر رقاصه غوغا میکنند
من شرمنده مادرت نشم آقا جانم
تا که نرخ هر النگو بیشتر بالا رود
زرگران بالاتفاق این پا و آن پا میکنند
کاش تنها سنگ باشد روی پشت بام ها
میزنند آیینه را با هر چه پیدا میکنند
دخترا فاطمه با ذکر وا اماه خود
پای زهرا را میان کوچه ها وا میکنند
الهی بمیرم برای بچه هات آخ بمیرم برات بی بی جان
آستین پاره ای دارند جای روسری
با همان هم آه ناچارا مدارا میکنند
در میان این حراجی پیش چشمان رباب
بر سر گهواره شش ماهه دعوا میکنند
نی اگر که خم شود یکبار دیگر بچه ها
بوسه هایی هدیه بر لب های بابا میکنند
داغ پشت داغ تنها کار تیر و نیزه نیست
خیزران ها هم چکاری با جگر ها میکنند
حسین حسین یا صاحب الزمان حالا بردن این زن و بچه رو کجا بردن دروازه ها رو آذین بستن دستور دادن گفتن چجوری دل خانم زینبو بسوزنن
دستور دادن یه مشت رقاصه آوردن جلو محمل زینب یا صاحب الزمان اقا جان
تو این میون یه دختر سه ساله هی از این ور و اونور میدود عمه همش دارن منو میزنن بابا
دل را که بی گدار به دریا نمیزنند
هر کس که پدر نداشت که اورا نمیزنند
دختر اگر به فرض که تنبیه هم شود
او را دگر شبیه پسر ها نمیزنند
حسین آی
بی جرم و بی گناه یتیمی سه ساله را
پای برهنه در دل صحرا نمیزنند
جرمش مگر چه بود فقط گفتن حسین
یک طفل را به خاطر بابا نمیزنند
حسین جانم حسین حسین حسین
دستور دادن سر مقدس ابا عبدالله رو آوردن جلو محمل زینب هر کی رسید سنگ و خاکستر ریخت خانم صبرش تموم شد یا صاحب الزمان
راوی میگه دیدم آنچنان خانم سر به چوبه محمل زد ای حسین جانم
اذیتت نمیکنم
به اون دستایی که اومد بالای گودال بنی قتلوه عطشانا بلند صدا بزن حسین (ع)
🔗 @sibsorkhii_matn
🖊 #روضه
🖊 #مراسم_روضه_هفتگی_۵_مهرماه
🖊#هیات_روضة_العباس "علیه السلام"
با اسمت عالمو دیوونه کردی چقدر دل میبره آوازه تو
واست فرقی نداره خوب یا بد فدای لطف بی اندازه تو
همینکه اشک میریزم به یادت عزیز چهارده معصوم میشم
بدون تو به هم میریزم آقا صدات که میزنم آروم میشم
میدونم که فراموشم نکردی میگیرم کربلامو آخر از تو
منو مادر به دست تو سپرده خودمونیم آقا کی بهتر از تو
به این امید جون دادی گمونم که قلب مرده ما جون بگیره
بمیرم اونقده سختی کشیدی که این دنیا به ما آسون بگیره
حسین آه آه یا ابا عبدالله
بچه های امام حسین کتک خوردن صداشون در نمیاد شما که کتک نخوردین
حسین آه
یجوری دوست دارم که میخوام اگه نباشی تو دنیا نباشه
بعیده واسه بی سرپناها تو کشتی نجاتت جا نباشه
هنوزم تشنه ی یاری میدونم هنوزم باز راه خونت آقا
هنوزم خواهرت میخونه با اشک گلی گم کرده ام میجویم او را
ای حسین حسین حسین آی
از دم دروازه معلوم است بد تا میکنند خیره سر هایی که زینب را تماشا میکنند
گاه با شمشیر و نیزه گاه با رقص و طرب
دور بی بی های روی ناقه بلوا میکنند
حسین جان
شهر را مانند روز عید آذین بسته اند
با صدای پای هر رقاصه غوغا میکنند
من شرمنده مادرت نشم آقا جانم
تا که نرخ هر النگو بیشتر بالا رود
زرگران بالاتفاق این پا و آن پا میکنند
کاش تنها سنگ باشد روی پشت بام ها
میزنند آیینه را با هر چه پیدا میکنند
دخترا فاطمه با ذکر وا اماه خود
پای زهرا را میان کوچه ها وا میکنند
الهی بمیرم برای بچه هات آخ بمیرم برات بی بی جان
آستین پاره ای دارند جای روسری
با همان هم آه ناچارا مدارا میکنند
در میان این حراجی پیش چشمان رباب
بر سر گهواره شش ماهه دعوا میکنند
نی اگر که خم شود یکبار دیگر بچه ها
بوسه هایی هدیه بر لب های بابا میکنند
داغ پشت داغ تنها کار تیر و نیزه نیست
خیزران ها هم چکاری با جگر ها میکنند
حسین حسین یا صاحب الزمان حالا بردن این زن و بچه رو کجا بردن دروازه ها رو آذین بستن دستور دادن گفتن چجوری دل خانم زینبو بسوزنن
دستور دادن یه مشت رقاصه آوردن جلو محمل زینب یا صاحب الزمان اقا جان
تو این میون یه دختر سه ساله هی از این ور و اونور میدود عمه همش دارن منو میزنن بابا
دل را که بی گدار به دریا نمیزنند
هر کس که پدر نداشت که اورا نمیزنند
دختر اگر به فرض که تنبیه هم شود
او را دگر شبیه پسر ها نمیزنند
حسین آی
بی جرم و بی گناه یتیمی سه ساله را
پای برهنه در دل صحرا نمیزنند
جرمش مگر چه بود فقط گفتن حسین
یک طفل را به خاطر بابا نمیزنند
حسین جانم حسین حسین حسین
دستور دادن سر مقدس ابا عبدالله رو آوردن جلو محمل زینب هر کی رسید سنگ و خاکستر ریخت خانم صبرش تموم شد یا صاحب الزمان
راوی میگه دیدم آنچنان خانم سر به چوبه محمل زد ای حسین جانم
اذیتت نمیکنم
به اون دستایی که اومد بالای گودال بنی قتلوه عطشانا بلند صدا بزن حسین (ع)
🔗 @sibsorkhii_matn
Telegram
attach 📎