#حاج_حسین_سیب_سرخی
#محرم_97
#شب_ششم
#واحد
#بی_تو
بی تو در بین حرم بانگ عزا افتاده
" وای قاسم " ، عوضِ " وا عطشا " افتاده
چاره ای کن که نمانند به روی دستم
عمه ات از نفس و نجمه ز پا افتاده
گیسوی مادر تو باز شده در خیمه
تا که گیسوی تو در دست بلا افتاده
کار ، کار نظر شوم حرامی ها بود
اگر این لاله ی انگشت نما افتاده
به دلم ماند عمو نَه، که بگویی بابا
لبت از زمزمه و خنده چرا افتاده ؟
خیز شاید کمکِ لرزش پایم باشی
کارم از رفتن اکبر به عصا افتاده
شده دشوار تماشای تو از سمت حرم
چقدر سنگ میان تو و ما افتاده
لشگری قصد طواف تو رسید و رد شد
بدنی حال در این سعی و صفا افتاده
داماد دشت کربلا قاسم بن الحسن
می برم تا در خیمه قد و بالایت را
چند عضوی ز تو ای وای کجا افتاده ؟
شیشه یِ عمرِ من آرام نفس کِش بدجور
استخوان های شکسته به صدا افتاده
داماد دشت کربلا قاسم بن الحسن
ای ...
ای ضریحِ حسنم ، زود مُشبّک شده ای
در حرم با تو دم " واحسنا " افتاده
داماد دشت کربلا قاسم بن الحسن
هر کجا تاخته اسبی کمی از تو رفته
لخته خونت همه جا در همه جا افتاده
داماد دشت کربلا قاسم بن الحسن
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn
#محرم_97
#شب_ششم
#واحد
#بی_تو
بی تو در بین حرم بانگ عزا افتاده
" وای قاسم " ، عوضِ " وا عطشا " افتاده
چاره ای کن که نمانند به روی دستم
عمه ات از نفس و نجمه ز پا افتاده
گیسوی مادر تو باز شده در خیمه
تا که گیسوی تو در دست بلا افتاده
کار ، کار نظر شوم حرامی ها بود
اگر این لاله ی انگشت نما افتاده
به دلم ماند عمو نَه، که بگویی بابا
لبت از زمزمه و خنده چرا افتاده ؟
خیز شاید کمکِ لرزش پایم باشی
کارم از رفتن اکبر به عصا افتاده
شده دشوار تماشای تو از سمت حرم
چقدر سنگ میان تو و ما افتاده
لشگری قصد طواف تو رسید و رد شد
بدنی حال در این سعی و صفا افتاده
داماد دشت کربلا قاسم بن الحسن
می برم تا در خیمه قد و بالایت را
چند عضوی ز تو ای وای کجا افتاده ؟
شیشه یِ عمرِ من آرام نفس کِش بدجور
استخوان های شکسته به صدا افتاده
داماد دشت کربلا قاسم بن الحسن
ای ...
ای ضریحِ حسنم ، زود مُشبّک شده ای
در حرم با تو دم " واحسنا " افتاده
داماد دشت کربلا قاسم بن الحسن
هر کجا تاخته اسبی کمی از تو رفته
لخته خونت همه جا در همه جا افتاده
داماد دشت کربلا قاسم بن الحسن
کانال متن اشعار حاج حسین سیب سرخی:
@sibsorkhii_matn