احسان رجبی زبان آموز 16 ساله از تهران
که با تهیه بسته VIP Plus ما به راحتی انگلیسی صحبت میکنه
با بسته VIP Plus شما هم میتونید

👈 برای اطلاعات بیشتر و دریافت مشاوره رایگان نام و شماره تماس تون رو به آیدی زیر ارسال کنید
👇
http://T.me/Reza_Arashnia_admin
با دوره های ما میتوانید با قدرت حرف بزنید
و با اعتماد به نفس در هر آزمونی شرکت کنید.

به احسان 16 ساله نمره چند میدین؟
چطور انگلیسی صحبت میکنه؟

نمره 20 ❤️
نمره 15 👍
نمره 10 🔥
زیر 10 👎
صفرم، متوجه نمیشم 💔
یه صفر کله گنده 🤣

بمناسبت تولد ادمین امروز میتوانید تمام سریالهارو با قیمت 350هزارتومن بگیرین جهت استفاده از این فرصت مناسب عدد 88رو بفرستید 👇👇
@FriendsAdminn
کد تخفیف ferends1234

Mrs Jones did not have a husband
((خـانـم جـونـز هـمسـر نداشـت👩‍🦰))
But she had two sons
((امـا دو تـا پسـر 👱‍♂👱‍♂ داشـت))
They were big ,strong boys
((انهـا پسـرهـای قـوی💪 و بـزرگی بـودنـد))
But they were lazy
((امـا انـها تنـبل بـودنـد😦🙄))
On Saturday they did not go to school
((روز شنـبه 📆انـها بـه مـدرسـه🏫 نـرفتـد))
And then their mother always said
((و بـعد مـادرشـان همیشـه میگـفت💬👩‍🦰))
Please cut the grass in the garden this afternoon boys
((پسـرا لطفا امروز عصر علف های 🍃🌱باغچـه را بـرش دهـید✂️))
The boys did not like it but they always did it
((پسـرها این کـار را دوسـت نـداشتند😣امـا همـیشه انجامش میـدادنـد🙂😉))
Then somebody gave one of the boys a magazine
((سپـس کسـی [یـا فـردی] بـه یـکی از پسـرهـا یـک مجـله داد📑))
@shortstoryenglishclub🌸
And he saw a picture of a beautiful lawn_mower in it
((و او یـک عـکس از یـک ماشـین چمن زنی🚜 زیـبا در ان دیـد))
There was a seat on it
((یک صندلی روی ان بــود))
And there was a woman on the seat
((و یـک خانـم روی صـندلی بـود👱‍♀))
The boy took the picture to his mother and brother
((پسر عکـس را برای مادر و بـرادرش برد🏃‍♂))
And said to them
((و بــه انــهــا گــفــت🗯))
Look that woman is siting on the lawn-mower
((نـگاه کنید ایـن زن روی ماشـین چمـن زنی نشسته است👱‍♀🚜))
And driving it and cutting the grass
((و ان را رانده است و علف هارا🌱🍃برش میدهد✂️))
We want one of thoes
((مـا یکـی از انهـارا میخواهیـم😇))
One of those lawn-mowers?his mother asked
((مادرش پرسیـد 🤔یکـی از ان مـاشیـن های چمن زنـی ??))
No the boy said
((پسـر گفـت نـــه😕❌))
We want one of those women
((😁😁مـا یکـی از ان زنـها را میخــواهیــم😁😁😜))
Then she can cut the grass every week
((سپـس او میتـوانـد هـر هفـته چمـن هارا بـرش دهـد🌱))
@shortstoryenglishclub🌸

تــرجــمـه فــیــلـم..........پــارت اول........
Not here not there
((نـه ایـنجـا,نـه انجـا☹️))
So wher have you gone
((پـس کجـا بـودی?))
Not on the sofa not unther the bed either
((نـه روی مبل🛋 نـه زیـر تخـت🛏))
Not in the box nor under my sister's dress
((نه در جعبه📦 نه زیر لباس خواهـرم👫))
Not even under the pillow
((نـه حتـی زیـر بـالشـم🛌))
and not in my bag
((و نـه در کیـفم🎒))
I cry while wondering
((درحـالی که تعـجب میکنم گریه میکنم😭 ))
Where have you gone?
((کجـا بودی😭🤔))
I have looked in every room
((من همـه اتـاق را گـشته ام👀))
I have looked under every book
((من زیر هـر کـتابی📕 را گشته ام))
I have looked under the chair
((من زیـر صنـدلی را گشته ام👀))
I have looked under the stool
((من زیر چارپایه را گشتـه ام👀))
But where have you gone
((پـس کجـا بودی🤔🥺))
@shortstoryenglishclub🌸

تـــرجــمه فــیلـم......پـارت دوم[ اخــر ]...
Soon granny comes back from her walk
((به زودی مادربزرگ 👵از قدم زدنش🏃‍♀ برمیگردد))
Look what I found in the park
((ببینید در پارک چی پیدا کردم🎡))
It can @shortstoryenglishclub can bounce
((میتواند تاب بخورد میتواند برگردد))
It can spin it can dangle
((میتواند بچرخد🙃میتواند اویزان شود))
Ha ha ha said granny with giggle
((هاهاها مادربزرگ با خنده گفت😁))
Oh granny thank you so much
(( اوه مادر بزرگ خییــــلی ممنونم😃))
You have found my dear yo-yo
(( تو یو یو عزیزمو پیداکردی🤪))
Yo-yo? What a funny name
((یـو یـو چه اسم بامزه ای🥺))
What a funny toy
((چـه اسـباب بازی بامزه ای🥺😻))
I want to play with it
((میخواهم با این بازی کنم😃))
It gives me so much joy giggling loudly
((با صدای بلند خدید .این منو خیلی خوشحال میکنه🥰))
Gray plays with my little toy
((مـادر بزرگ با اسباب بازی کوچکم بازی میکند👵😶))
For the rest of the day
((برای بـاقی روز😊))
@shortstoryenglishclub🌸

Things end
همه چیز تـمام میشود
People change
مردم تغییر میکنند🙃
And you know what?
و میدونی چـیه?
Life goes on
زنــدگی ادامـه دارد🙌
@shortstoryenglishclub

تــرجــمـه فــیــلـم..........پــارت اول........
Not here not there
((نـه ایـنجـا,نـه انجـا☹️))
So wher have you gone
((پـس کجـا بـودی?))
Not on the sofa not unther the bed either
((نـه روی مبل🛋 نـه زیـر تخـت🛏))
Not in the box nor under my sister's dress
((نه در جعبه📦 نه زیر لباس خواهـرم👫))
Not even under the pillow
((نـه حتـی زیـر بـالشـم🛌))
and not in my bag
((و نـه در کیـفم🎒))
I cry while wondering
((درحـالی که تعـجب میکنم گریه میکنم😭 ))
Where have you gone?
((کجـا بودی😭🤔))
I have looked in every room
((من همـه اتـاق را گـشته ام👀))
I have looked under every book
((من زیر هـر کـتابی📕 را گشته ام))
I have looked under the chair
((من زیـر صنـدلی را گشته ام👀))
I have looked under the stool
((من زیر چارپایه را گشتـه ام👀))
But where have you gone
((پـس کجـا بودی🤔🥺))
@shortstoryenglishclub🌸

تـــرجــمه فــیلـم......پـارت دوم[ اخــر ]...
Soon granny comes back from her walk
((به زودی مادربزرگ 👵از قدم زدنش🏃‍♀ برمیگردد))
Look what I found in the park
((ببینید در پارک چی پیدا کردم🎡))
It can @shortstoryenglishclub can bounce
((میتواند تاب بخورد میتواند برگردد))
It can spin it can dangle
((میتواند بچرخد🙃میتواند اویزان شود))
Ha ha ha said granny with giggle
((هاهاها مادربزرگ با خنده گفت😁))
Oh granny thank you so much
(( اوه مادر بزرگ خییــــلی ممنونم😃))
You have found my dear yo-yo
(( تو یو یو عزیزمو پیداکردی🤪))
Yo-yo? What a funny name
((یـو یـو چه اسم بامزه ای🥺))
What a funny toy
((چـه اسـباب بازی بامزه ای🥺😻))
I want to play with it
((میخواهم با این بازی کنم😃))
It gives me so much joy giggling loudly
((با صدای بلند خدید .این منو خیلی خوشحال میکنه🥰))
Gray plays with my little toy
((مـادر بزرگ با اسباب بازی کوچکم بازی میکند👵😶))
For the rest of the day
((برای بـاقی روز😊))
@shortstoryenglishclub🌸

Things end
همه چیز تـمام میشود
People change
مردم تغییر میکنند🙃
And you know what?
و میدونی چـیه?
Life goes on
زنــدگی ادامـه دارد🙌
@shortstoryenglishclub