@shirinebadiofficial
مادران در سوگ سیاووشان
خانم #شهناز_اکملی که پسرش #مصطفی_کریمبیگی را در وقایع #۸۸ ادر خیابان کشتند، به دیدار مادر #پویا_بختیاری که در #آبان_۹۸ رفته است.
جمهوری اسلامی بر خشونت بنا شده است. مرگ این همه جوان در چهار دهه فقط همین معنی را میدهد. اما سوگواری #مادران_خاوران که فریاد دادخواهی بود تا امروز ادامه یافته و این صدا تا به عدالت نرسد خاموش نمیشود.
همانطور که خانم اکملی در صفحه شخصیاش نوشته: «مادر بودن را زندگي ميكنم، او پسر كسي بود و من مادر همه يشان، كنار مادر پويا آنچنان زخمم تازه شد كه انگار ديروز جسد بي جان پسرم را بوسه باران كردم، به ديدن مادر پويا رفتم تا بداند پرچم دادخواهي چهل سال است كه از مادران خاوران به ما رسيده و اكنون دست مادران ٩٨ هم رسيد.»
https://t.me/shirinebadiofficial
مادران در سوگ سیاووشان
خانم #شهناز_اکملی که پسرش #مصطفی_کریمبیگی را در وقایع #۸۸ ادر خیابان کشتند، به دیدار مادر #پویا_بختیاری که در #آبان_۹۸ رفته است.
جمهوری اسلامی بر خشونت بنا شده است. مرگ این همه جوان در چهار دهه فقط همین معنی را میدهد. اما سوگواری #مادران_خاوران که فریاد دادخواهی بود تا امروز ادامه یافته و این صدا تا به عدالت نرسد خاموش نمیشود.
همانطور که خانم اکملی در صفحه شخصیاش نوشته: «مادر بودن را زندگي ميكنم، او پسر كسي بود و من مادر همه يشان، كنار مادر پويا آنچنان زخمم تازه شد كه انگار ديروز جسد بي جان پسرم را بوسه باران كردم، به ديدن مادر پويا رفتم تا بداند پرچم دادخواهي چهل سال است كه از مادران خاوران به ما رسيده و اكنون دست مادران ٩٨ هم رسيد.»
https://t.me/shirinebadiofficial
🔹سکوت خانوادههای زندانیان و قربانیان سرکوب از اعتراض خطرناکتر است
✍️ چند سال از دهه شصت گذشته است؟ چه کسانی صدای اعدام شدگان آن دهه سیاه را زنده نگه داشتند و اجازه ندادند که زمان آن فاجعه را از یاد ببرد؟
بدون شک #مادران_خاوران و خانوادههای قربانیان آن استبداد سیاه نام جانباختگان دهه شصت را زنده نگه داشتند.
حکومت جبار جمهوری اسلامی این شیوه را فراموش نکرده و اعدام و سرکوب سیاسی تا همین امروز به شیوههای مختلف ادامه داشته است.
شاید اگر مردم یکصدا و متحد در برابر افراد بازداشت شده میایستادند و از حق فعالیتهای مدنی و سیاسی خود دفاع میکردند، امروز ایران ما سرنوشت دیگری داشت و موضوع بازداشتها، اعدامها و شکنجهها در گذر زمان و بلایای سیاسی پشت هم فراموش نمیشد.
خانوادهها همیشه به محض دستگیری یک عضو خانواده با انواع ارعاب و تهدید برای خاموش ماندن و پیگیری نکردن پرونده عزیزانشان روبهرو بودهاند. و متاسفانه سایر کسانی که باید طبق مسوولیتی که پذیرفتهاند این فجایع را پیگیری میکردند، در مورد آن کوتاهی کردهاند و اگر صدایی از خانوادهای بلند نشده، معمولا زندانی یا قربانی فراموش شده و کسی خبرش را دنبال نکرده است، مگر در مورادی استثناء.
هر فردی که با اتهامهای سیاسی دستگیر شده، اگر خانواده مصرانه پیگیر وضعیت او باشد، در یادها میماند و رسانهها هم ناگزیر از درپرداختن به موضوع آنها هستند. و اگر خانواده ها از ترس بدتر شدن پرونده سیاسی علیه عزیزانشان سکوت کنند یا تهدید به سکوت شوند، کسی صدای آنها را بلند نخواهد کرد و هیچ خبرنگاری هم به خودش زحمت دنبال کردن پروندههای انان را نمیدهد. هیچ وکیلی هم پا پیش نمیگذارد و خودش را با سیستم قضایی که کارش به آن وابسته است درگیر نمیکند.
فقط خانوادهها و وابستگان جانباختگان یا بازداشتشدگان و سرکوبشدگان هستند که میتوانند همچنان توجه افکار عمومی را به پرونده خطرناک عزیزانشان جلب کنند و خبرساز شوند و جمهوری اسلامی را در مقابل چشمان پرسشگر دنیا قرار بدهند و سازمانهای حقوق بشری را برای کمک گرفتن و دادخواهی بسیج کنند. اما چند خانواده آگاهی یا توان و ارتباطات لازم برای این کار را دارند؟
باید همگی پشت خانوادهها بایستیم. باید از رسانهها و وکلا بخواهیم که از حقوق تضییع شده متهمان سیاسی دفاع کنند. تا خانوادهها در تنهایی سرکوب نشده و موضوع به فراموشی سپرده نشود. زیرا سکوت برای زندانیان همیشه خطرناکتر از اعتراض است.
باید به خانوادهها کفت که وقتی فرزندان و عزیزانتان جز شما کسی را برای پیگیری ندارند، درباره آنها هر روز و هر هفته حرف بزنید! این دادخواهی بدون حضور شما پیش نمیرود.
باید از رسانه ها خواست که چرا خبرهای زندانیان را مستقلا دنبال نمیکنند و سرکوب حکومت ایران را به راحتی فراموش میکنند. خبرهای مربوط به ویروس کرونا که بسیار مهم است و مربوط به سلامتی کل جامعه در جای خود، اما اتفاقات سیاه سیاسی سال گذشته یکی یکی فراموش شدند؟
خبرها فقط وقتی دنبال میشود که خانوادهای صدای فریادش به آسمان برسد؟ پس رسالت خبرنگاری این است؟
آبان خونین و سیاه ۹۸ به این راحتی از یادها رفت؟
با همکاران خودم هم سخنی دارم. چرا اجازه دادهایم خفقان بر کار ما مستولی شود؟ چرا اجازه دادهایم قوه قضائیه و وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران همه کاره روند دادخواهی شوند؟
چرا صدا از کسی در نمیآید؟ اگر همه اعتراض کنیم، آیا حکومت میتواند به این شیوههای غیرانسانی، دادرسی مردم را سرکوب کند؟
اگر سر در لاک خودمان فرو نکنیم و این همه بله قربانگوی حکومت نباشیم، عدالت این همه مهجور و دادخواهان اینقدر تنها نبودند. 🔺
https://t.me/shirinebadiofficial
✍️ چند سال از دهه شصت گذشته است؟ چه کسانی صدای اعدام شدگان آن دهه سیاه را زنده نگه داشتند و اجازه ندادند که زمان آن فاجعه را از یاد ببرد؟
بدون شک #مادران_خاوران و خانوادههای قربانیان آن استبداد سیاه نام جانباختگان دهه شصت را زنده نگه داشتند.
حکومت جبار جمهوری اسلامی این شیوه را فراموش نکرده و اعدام و سرکوب سیاسی تا همین امروز به شیوههای مختلف ادامه داشته است.
شاید اگر مردم یکصدا و متحد در برابر افراد بازداشت شده میایستادند و از حق فعالیتهای مدنی و سیاسی خود دفاع میکردند، امروز ایران ما سرنوشت دیگری داشت و موضوع بازداشتها، اعدامها و شکنجهها در گذر زمان و بلایای سیاسی پشت هم فراموش نمیشد.
خانوادهها همیشه به محض دستگیری یک عضو خانواده با انواع ارعاب و تهدید برای خاموش ماندن و پیگیری نکردن پرونده عزیزانشان روبهرو بودهاند. و متاسفانه سایر کسانی که باید طبق مسوولیتی که پذیرفتهاند این فجایع را پیگیری میکردند، در مورد آن کوتاهی کردهاند و اگر صدایی از خانوادهای بلند نشده، معمولا زندانی یا قربانی فراموش شده و کسی خبرش را دنبال نکرده است، مگر در مورادی استثناء.
هر فردی که با اتهامهای سیاسی دستگیر شده، اگر خانواده مصرانه پیگیر وضعیت او باشد، در یادها میماند و رسانهها هم ناگزیر از درپرداختن به موضوع آنها هستند. و اگر خانواده ها از ترس بدتر شدن پرونده سیاسی علیه عزیزانشان سکوت کنند یا تهدید به سکوت شوند، کسی صدای آنها را بلند نخواهد کرد و هیچ خبرنگاری هم به خودش زحمت دنبال کردن پروندههای انان را نمیدهد. هیچ وکیلی هم پا پیش نمیگذارد و خودش را با سیستم قضایی که کارش به آن وابسته است درگیر نمیکند.
فقط خانوادهها و وابستگان جانباختگان یا بازداشتشدگان و سرکوبشدگان هستند که میتوانند همچنان توجه افکار عمومی را به پرونده خطرناک عزیزانشان جلب کنند و خبرساز شوند و جمهوری اسلامی را در مقابل چشمان پرسشگر دنیا قرار بدهند و سازمانهای حقوق بشری را برای کمک گرفتن و دادخواهی بسیج کنند. اما چند خانواده آگاهی یا توان و ارتباطات لازم برای این کار را دارند؟
باید همگی پشت خانوادهها بایستیم. باید از رسانهها و وکلا بخواهیم که از حقوق تضییع شده متهمان سیاسی دفاع کنند. تا خانوادهها در تنهایی سرکوب نشده و موضوع به فراموشی سپرده نشود. زیرا سکوت برای زندانیان همیشه خطرناکتر از اعتراض است.
باید به خانوادهها کفت که وقتی فرزندان و عزیزانتان جز شما کسی را برای پیگیری ندارند، درباره آنها هر روز و هر هفته حرف بزنید! این دادخواهی بدون حضور شما پیش نمیرود.
باید از رسانه ها خواست که چرا خبرهای زندانیان را مستقلا دنبال نمیکنند و سرکوب حکومت ایران را به راحتی فراموش میکنند. خبرهای مربوط به ویروس کرونا که بسیار مهم است و مربوط به سلامتی کل جامعه در جای خود، اما اتفاقات سیاه سیاسی سال گذشته یکی یکی فراموش شدند؟
خبرها فقط وقتی دنبال میشود که خانوادهای صدای فریادش به آسمان برسد؟ پس رسالت خبرنگاری این است؟
آبان خونین و سیاه ۹۸ به این راحتی از یادها رفت؟
با همکاران خودم هم سخنی دارم. چرا اجازه دادهایم خفقان بر کار ما مستولی شود؟ چرا اجازه دادهایم قوه قضائیه و وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران همه کاره روند دادخواهی شوند؟
چرا صدا از کسی در نمیآید؟ اگر همه اعتراض کنیم، آیا حکومت میتواند به این شیوههای غیرانسانی، دادرسی مردم را سرکوب کند؟
اگر سر در لاک خودمان فرو نکنیم و این همه بله قربانگوی حکومت نباشیم، عدالت این همه مهجور و دادخواهان اینقدر تنها نبودند. 🔺
https://t.me/shirinebadiofficial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔶خانوادههای اعدامیان دهه شصت و کشتار تابستان ۶۷:
تغییرات در گورستان خاوران مغایر حرمت انسانی است
✍️جمعی از خانوادههای اعدامیان دهه شصت و کشتار تابستان ۶۷ با انتشار نامهای خطاب به شهردار و اعضای شورای شهر تهران، نسبت به «تغییرات در خاوران به منظور از بین بردن محل خاکسپاری اعدامشدگان» اعتراض کردند. در این نامه که به امضای ۷۹نفر از اعضای خانوادههای اعدام شدگان دههی شصت و کشتار تابستان ۶۷ در ایران رسیده آمده است: «این حقوق شهروندی و انسانی ما خانوادههاست که از محل دقیق خاکسپاری عزیزانمان با خبر باشیم و بتوانیم با حضور بر سر مزارشان، یاد عزیزانمان را گرامی بداریم. اکنون پس از حدود چهل سال محرومیت از این حق، ما خواهان عدم تعرض و تغییرات در این گورستان هستیم.»
در روزهای اخیر و با اعلام ممنوعیت دفن اجساد شهروندان #بهایی در گورستان #بهائیان، خاکسپاری چندینتن از شهروندان بهایی با اجبار نهادهای مسئول، در محل گورهای دستهجمعی اعدامشدگان دهه شصت در خاوران انجام شده است.
ویدئو: صحبتهای زندهیاد #فروغ_تاجبخش از #مادران_خاوران در مورد آنچه بر خانوادههای اعدامیان گذشته است.
https://t.me/shirinebadiofficial
تغییرات در گورستان خاوران مغایر حرمت انسانی است
✍️جمعی از خانوادههای اعدامیان دهه شصت و کشتار تابستان ۶۷ با انتشار نامهای خطاب به شهردار و اعضای شورای شهر تهران، نسبت به «تغییرات در خاوران به منظور از بین بردن محل خاکسپاری اعدامشدگان» اعتراض کردند. در این نامه که به امضای ۷۹نفر از اعضای خانوادههای اعدام شدگان دههی شصت و کشتار تابستان ۶۷ در ایران رسیده آمده است: «این حقوق شهروندی و انسانی ما خانوادههاست که از محل دقیق خاکسپاری عزیزانمان با خبر باشیم و بتوانیم با حضور بر سر مزارشان، یاد عزیزانمان را گرامی بداریم. اکنون پس از حدود چهل سال محرومیت از این حق، ما خواهان عدم تعرض و تغییرات در این گورستان هستیم.»
در روزهای اخیر و با اعلام ممنوعیت دفن اجساد شهروندان #بهایی در گورستان #بهائیان، خاکسپاری چندینتن از شهروندان بهایی با اجبار نهادهای مسئول، در محل گورهای دستهجمعی اعدامشدگان دهه شصت در خاوران انجام شده است.
ویدئو: صحبتهای زندهیاد #فروغ_تاجبخش از #مادران_خاوران در مورد آنچه بر خانوادههای اعدامیان گذشته است.
https://t.me/shirinebadiofficial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔶مادران دادخواه: نشان رنجی چهل ساله
✍️«من مادرم. این بچه رو من به دنیا آوردم. اگه جرات داشت مادرش منم. سهم بچهی من تو وطن من ۵ تا گلوله بود. ولی من #محبوبه_رمضانی، مادر پژمان قلیپور قسم خوردم که هر گلوله میشه یک انگشت دست من و پنج تا گلوله زدی شد یک مشت توی دهان کسی که زور گفت و کشت.»
در روزهای خفقانآلود دههی شصت، زمانی که اعدام و خون بر جامعه سایه افکنده بود، #مادران_خاوران مهمترین صدای اعتراض در جامعه و در راس مبارزه علیه وضعیت بودند. صدایی که با مقاومت، به فریاد میلیونها ایرانی بدل شد.
اکنون نیز #مادران_دادخواه، تا به نتیجه رسیدن راه فرزندانشان و دادخواهی ایستادهاند...
https://t.me/shirinebadiofficial
✍️«من مادرم. این بچه رو من به دنیا آوردم. اگه جرات داشت مادرش منم. سهم بچهی من تو وطن من ۵ تا گلوله بود. ولی من #محبوبه_رمضانی، مادر پژمان قلیپور قسم خوردم که هر گلوله میشه یک انگشت دست من و پنج تا گلوله زدی شد یک مشت توی دهان کسی که زور گفت و کشت.»
در روزهای خفقانآلود دههی شصت، زمانی که اعدام و خون بر جامعه سایه افکنده بود، #مادران_خاوران مهمترین صدای اعتراض در جامعه و در راس مبارزه علیه وضعیت بودند. صدایی که با مقاومت، به فریاد میلیونها ایرانی بدل شد.
اکنون نیز #مادران_دادخواه، تا به نتیجه رسیدن راه فرزندانشان و دادخواهی ایستادهاند...
https://t.me/shirinebadiofficial