انتخاب گروه کامکارها برای اجرای موسیقی در مراسم نوبل، معرف تنوع فرهنگی-قومی جامعه ایرانی بود
@shirinebadioffitional ماه اکتبر، برای من یادآور خاطرات #جایزه_نوبل است. هر سال در این ماه مشتاقانه منتظرم ببینم کدام فرد (گروه، یا نهادی) برنده جایزه صلح میشود. زمانی که این جایزه در سال ۲۰۰۳ به من تعلق گرفت، سالهای کاری سختی را به عنوان وکیل پشت سر گذاشته بودم، قتلهای زنجیرهای و پروندهسازیها علیه دانشجویان، فعالان رسانهای و اجتماعی.
پس از این سالهای سخت، گمان بردم که نوبل اوقات شیرینتری را نه فقط برای شخص من، که برای بسیاری از فعالان، وکلا و مدافعان حقوق بشر به ارمغان میآورد. تا حدی چنین هم بود. توانستیم با اتکا به جایزه و با همکاری تعدادی از همکاران، برای کانون مدافعان حقوق بشر دفتری بخریم و کارمان را متمرکز کنیم روی دفاع رایگان از موکلانی که با اتهامهای سیاسی روبهرو بودند. همینطور بنیان گزارشگری مستمر حقوق بشر را در داخل کشور پیریزی کنیم.
چه شیرین بود نزدیک کردن گروههای مختلف در شورای ملی صلح، پروراندن رویای آزادی و امنیت در یک ائتلاف و اتحاد زیبا، جمع کردن افرادی با پیشینههای مختلف و باورهای متفاوت گرد یک موضوع: حقوق بشر برای همه.
اما در یک حکومت استبدادی چنین رویایی را به واقعیت تبدیل کردن، آسان نیست و این راه سخت و این مبارزه مداوم همچنان ادامه دارد و من همچنان بر این باورم که ما، همه ایرانیان با همه تفاوتهایمان باید بتوانیم دور هم جمع شویم، همدیگر را تحمل کنیم و باور داشته باشیم که آبادانی و آزادی ایران نیازمند همه گروههای قومی و مذهبی و سیاسی است.
این فقط باور امروزم نیست، همین باور را در سال ۱۳۸۲ نیز داشتم و وقتی برگزارکننده مراسم نوبل از من پرسید که از کدام گروه ایرانی برای اجرای موسیقی دعوت کنیم، پیشنهادم گروه کامکارها بود. میخواستم موسیقی زیبای کردی معرف فرهنگ ایرانی باشد. زیرا ایران کشوری است دارای تنوع فرهنگی و گوناگونی قومی و مذهبی. ولی متاسفانه بخش عمدهای از این جامعه متنوع، نه در قدرت سهم دارد و نه در رسانههای ملی.
جایزه صلح نوبل در ظرف چند روز آینده اهدا میشود و من هم مثل بسیاری از مردم دنیا مشتاقم بدانم امسال چه کسی به جمع برندگان این جایزه اضافه میشود. اما پیش از آن یادی میکنم از لحظهای که امیدوار بودم برای کشورم افتخار و سربلندی آوردهام. هرچند رئیس جمهوری وقت، این جایزه را ارزشمند ندانست و حکومت عزمش را جزم کرد تا آزار و اذیتش را بر من افزایش دهد و بالاخره تا همه دستاوردهای مادی این جایزه را مصادره نکرد، آرام ننشست! اما خوشحالم که بسیاری از فعالان جامعه مدنی و بهویژه فعالان حقوق زنان، برخلاف سیاستمداران، همراه من بودند و مراسم استقبالشان باعث دلگرمیام شد از اینکه در این راه تنها نیستم؛ راهی که هنوز به این مبارزه ادامه میدهم.
https://t.me/shirinebadioffitional
@shirinebadioffitional ماه اکتبر، برای من یادآور خاطرات #جایزه_نوبل است. هر سال در این ماه مشتاقانه منتظرم ببینم کدام فرد (گروه، یا نهادی) برنده جایزه صلح میشود. زمانی که این جایزه در سال ۲۰۰۳ به من تعلق گرفت، سالهای کاری سختی را به عنوان وکیل پشت سر گذاشته بودم، قتلهای زنجیرهای و پروندهسازیها علیه دانشجویان، فعالان رسانهای و اجتماعی.
پس از این سالهای سخت، گمان بردم که نوبل اوقات شیرینتری را نه فقط برای شخص من، که برای بسیاری از فعالان، وکلا و مدافعان حقوق بشر به ارمغان میآورد. تا حدی چنین هم بود. توانستیم با اتکا به جایزه و با همکاری تعدادی از همکاران، برای کانون مدافعان حقوق بشر دفتری بخریم و کارمان را متمرکز کنیم روی دفاع رایگان از موکلانی که با اتهامهای سیاسی روبهرو بودند. همینطور بنیان گزارشگری مستمر حقوق بشر را در داخل کشور پیریزی کنیم.
چه شیرین بود نزدیک کردن گروههای مختلف در شورای ملی صلح، پروراندن رویای آزادی و امنیت در یک ائتلاف و اتحاد زیبا، جمع کردن افرادی با پیشینههای مختلف و باورهای متفاوت گرد یک موضوع: حقوق بشر برای همه.
اما در یک حکومت استبدادی چنین رویایی را به واقعیت تبدیل کردن، آسان نیست و این راه سخت و این مبارزه مداوم همچنان ادامه دارد و من همچنان بر این باورم که ما، همه ایرانیان با همه تفاوتهایمان باید بتوانیم دور هم جمع شویم، همدیگر را تحمل کنیم و باور داشته باشیم که آبادانی و آزادی ایران نیازمند همه گروههای قومی و مذهبی و سیاسی است.
این فقط باور امروزم نیست، همین باور را در سال ۱۳۸۲ نیز داشتم و وقتی برگزارکننده مراسم نوبل از من پرسید که از کدام گروه ایرانی برای اجرای موسیقی دعوت کنیم، پیشنهادم گروه کامکارها بود. میخواستم موسیقی زیبای کردی معرف فرهنگ ایرانی باشد. زیرا ایران کشوری است دارای تنوع فرهنگی و گوناگونی قومی و مذهبی. ولی متاسفانه بخش عمدهای از این جامعه متنوع، نه در قدرت سهم دارد و نه در رسانههای ملی.
جایزه صلح نوبل در ظرف چند روز آینده اهدا میشود و من هم مثل بسیاری از مردم دنیا مشتاقم بدانم امسال چه کسی به جمع برندگان این جایزه اضافه میشود. اما پیش از آن یادی میکنم از لحظهای که امیدوار بودم برای کشورم افتخار و سربلندی آوردهام. هرچند رئیس جمهوری وقت، این جایزه را ارزشمند ندانست و حکومت عزمش را جزم کرد تا آزار و اذیتش را بر من افزایش دهد و بالاخره تا همه دستاوردهای مادی این جایزه را مصادره نکرد، آرام ننشست! اما خوشحالم که بسیاری از فعالان جامعه مدنی و بهویژه فعالان حقوق زنان، برخلاف سیاستمداران، همراه من بودند و مراسم استقبالشان باعث دلگرمیام شد از اینکه در این راه تنها نیستم؛ راهی که هنوز به این مبارزه ادامه میدهم.
https://t.me/shirinebadioffitional
در مورد من ناسزا و شایعه کم نوشته نشده. که این هم فقط شامل من نمیشود. هر فعال مدنی و سیاسی و فرهنگی به محض اینکه موضع انتقادیاش را علیه موضوعی ابراز میکند، به خصوص اگر این موضوع مربوط به حکومتی ستمگر مثل حکومت ایران باشد، بلافاصله تیر غیب از راه میرسد تا با نیرنگ و شایعه و ناسزا او را از اعتبار ساقط کنند. اگر نشد، او را #حذف_فیزیکی کنند.
#ترور_شخصیت و حذف فیزیکی چنان در جمهوری اسلامی عادی شده که خبر آدمرباییهایشان را خودشان منتشر و به آن افتخار هم میکنند.
من عادت ندارم به هر شایعه و تهمت یا ناسزایی جواب بدهم. وقت نازنین را نباید صرف هرزهنگاری عدهای مغرض کرد و از این طریق به هر فکر ناپاکی اعتبار بخشید. اما گاهی حرفها بیشتر از اینکه تاسفبار باشد، خندهدار است. مثلا اینکه بنده اگر انقلاب نمیشد اعتباری نداشتم و سر دفتر فلانجا بودم ... این هرزهنویسان حتی آنقدر سواد تاریخی ندارند که بدانند من جز اولین زنان قاضی در آن کشور بودهام و انقلاب جامه قضاوت را از تن من در آورد. آنقدر بیخبرند که نمیدانند من در دوران ریاست جمهوری #سید_محمد_خاتمی به زندان رفتم و در همان دوران نامم در فهرست مرگ قتلهای زنجیرهای قرار داشت که البته این را هم بگویم در همان دوران هم تیم اجرایی این قتلها در #وزارت_اطلاعات_ایران لو رفت.
در مورد سرمایه زندگی من هم اگر زخمتی به خودتان بدهید و ببینید حقوق یک قاضی در دوران پیش از انقلاب چقدر بود، متوجه میشوید که انقلاب چه چیزی به من اضافه کرد! #جایزه_نوبل را هم خدا را هزار بار شکر میکنم که مردم نروژ به من دادند وگرنه اگر قرار بود این جایزه را از یک نهاد وطنی دریافت میکردم همین هرزهنگاران تاحالا صدبار به اعتبار جایزه و من و #حقوق_بشر با هم شلیک کرده بودند! و البته این به معنای بیارزش بودن جوایز وطنی نیست بلکه به معنی طلبکار بودن عده ای از هموطنان است که روزیشان از فحاشی به هر کسی که با زحمت خودش اعتبار یا تخصصی کسب کرده تامین میشود.
اگر چه پول جایزه نوبل را هم که بخش عمدهای از آن صرف خرید ساختمان #کانون_مدافعان_حقوق_بشر کرده بودم، توام با کلیه اموالم ، حتی ارثیه پدری ، دولت ایران غاصبانه از من گرفت.
اگر به من بد و بیراه میگویید چیزی از کار یا تخصص یا آنچه انجام دادهام کم نمیشود. ولی اگر نام خود را نویسنده، فعال یا روزنامهنگار میگذارید حداقل قدری مطالعه کنید و قبل از اینکه قلمتان را به دروغ آلوده کنید، کمی تاریخ بخوانید.
امیدوارم وطنمان روزی به جای این همه پلیدی روی راستی و درستی ببیند.
https://t.me/shirinebadiofficial
#ترور_شخصیت و حذف فیزیکی چنان در جمهوری اسلامی عادی شده که خبر آدمرباییهایشان را خودشان منتشر و به آن افتخار هم میکنند.
من عادت ندارم به هر شایعه و تهمت یا ناسزایی جواب بدهم. وقت نازنین را نباید صرف هرزهنگاری عدهای مغرض کرد و از این طریق به هر فکر ناپاکی اعتبار بخشید. اما گاهی حرفها بیشتر از اینکه تاسفبار باشد، خندهدار است. مثلا اینکه بنده اگر انقلاب نمیشد اعتباری نداشتم و سر دفتر فلانجا بودم ... این هرزهنویسان حتی آنقدر سواد تاریخی ندارند که بدانند من جز اولین زنان قاضی در آن کشور بودهام و انقلاب جامه قضاوت را از تن من در آورد. آنقدر بیخبرند که نمیدانند من در دوران ریاست جمهوری #سید_محمد_خاتمی به زندان رفتم و در همان دوران نامم در فهرست مرگ قتلهای زنجیرهای قرار داشت که البته این را هم بگویم در همان دوران هم تیم اجرایی این قتلها در #وزارت_اطلاعات_ایران لو رفت.
در مورد سرمایه زندگی من هم اگر زخمتی به خودتان بدهید و ببینید حقوق یک قاضی در دوران پیش از انقلاب چقدر بود، متوجه میشوید که انقلاب چه چیزی به من اضافه کرد! #جایزه_نوبل را هم خدا را هزار بار شکر میکنم که مردم نروژ به من دادند وگرنه اگر قرار بود این جایزه را از یک نهاد وطنی دریافت میکردم همین هرزهنگاران تاحالا صدبار به اعتبار جایزه و من و #حقوق_بشر با هم شلیک کرده بودند! و البته این به معنای بیارزش بودن جوایز وطنی نیست بلکه به معنی طلبکار بودن عده ای از هموطنان است که روزیشان از فحاشی به هر کسی که با زحمت خودش اعتبار یا تخصصی کسب کرده تامین میشود.
اگر چه پول جایزه نوبل را هم که بخش عمدهای از آن صرف خرید ساختمان #کانون_مدافعان_حقوق_بشر کرده بودم، توام با کلیه اموالم ، حتی ارثیه پدری ، دولت ایران غاصبانه از من گرفت.
اگر به من بد و بیراه میگویید چیزی از کار یا تخصص یا آنچه انجام دادهام کم نمیشود. ولی اگر نام خود را نویسنده، فعال یا روزنامهنگار میگذارید حداقل قدری مطالعه کنید و قبل از اینکه قلمتان را به دروغ آلوده کنید، کمی تاریخ بخوانید.
امیدوارم وطنمان روزی به جای این همه پلیدی روی راستی و درستی ببیند.
https://t.me/shirinebadiofficial
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این فیلم خبر از نامزد شدن آخرین #شاه_ایران برای #جایزه_نوبل در سال ۱۹۶۴ به نقل از رادیو سوئد میدهد و گفته شده این اطلاعات پس از پنجاه سال منتشر میشود.
امروز بعد از گذشت چهل و سه سال از انقلاب اسلامی کشور چنان به ویرانی و عقبماندگی دچار شده که بسیاری از این دستاوردها حتی از زمان خودش ارزشمندتر به نظر میرسد. از جمله زنان قدرتمندی که از فضای رشد برای زنان استفاده کردند و تغییرات زیادی را موجب شدند.
اما موضوعی که توجهم را جلب کرد و در این فیلم پاسخی برای آن پیدا نکردم دلایلی بود که چرا این جایزه به شاه ایران داده نشد؟
شاید یکی از این دلایل عدم رشد سیاسی بود. کشور ایران اگر همپای پیشرفت اقتصادی و عمرانی و فرهنگی از نظر سیاسی و آزادی بیان و اندیشه هم رشد میکرد شاید امروز شاهد روزگار دیگری بودیم.
وقتی به تاریخ مینگریم باید همه واقعیتها را ببینیم. نه میشود پیشرفت چشمگیر و تغییرات مثبت آن دوران و نقش یک شاه تحصیلکرده را در این تحولات نادیده گرفت و نه میشود تکصدایی، تکحزبی و استبداد سیاسی را از دید مردم پنهان کرد.
https://t.me/shirinebadiofficial
امروز بعد از گذشت چهل و سه سال از انقلاب اسلامی کشور چنان به ویرانی و عقبماندگی دچار شده که بسیاری از این دستاوردها حتی از زمان خودش ارزشمندتر به نظر میرسد. از جمله زنان قدرتمندی که از فضای رشد برای زنان استفاده کردند و تغییرات زیادی را موجب شدند.
اما موضوعی که توجهم را جلب کرد و در این فیلم پاسخی برای آن پیدا نکردم دلایلی بود که چرا این جایزه به شاه ایران داده نشد؟
شاید یکی از این دلایل عدم رشد سیاسی بود. کشور ایران اگر همپای پیشرفت اقتصادی و عمرانی و فرهنگی از نظر سیاسی و آزادی بیان و اندیشه هم رشد میکرد شاید امروز شاهد روزگار دیگری بودیم.
وقتی به تاریخ مینگریم باید همه واقعیتها را ببینیم. نه میشود پیشرفت چشمگیر و تغییرات مثبت آن دوران و نقش یک شاه تحصیلکرده را در این تحولات نادیده گرفت و نه میشود تکصدایی، تکحزبی و استبداد سیاسی را از دید مردم پنهان کرد.
https://t.me/shirinebadiofficial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوبل صلح در استکهلم؟!
🔸خبرگزاری #تسنیم وابسته به #سپاه_پاسداران ، با انتشار ویدیویی در دفاع از #حمیدنوری، مدعی شده که حمید نوری، در سوئد شکنجه شده، و حقوقش نقض شده است!
🔸فارغ از این ماجرا ویدیو با تصویری از مدال جایزه نوبل آغاز میشود که به دنبال آن تیتر «در سرزمین صلح چه میگذرد» و «استکهلم نامه» پدیدار میشود!
🔸سازندگان این ویدیوها، مزد بگیران کم سواد خبرگزاری سپاه پاسداران حتی نمیدانند که #جایزه_نوبل_صلح توسط کمیته نوبل نروژ اهدا میشود، نه سوئد!
🔸احتمال دریافت مجدد جایزه نوبل صلح توسط یک ایرانی، آقایان را به تکاپو انداخته تا جهت بیاعتبار کردن جایزه نوبل به کوشش بیفایده بپردازند!
🔸دادگاه حمید نوری به صورت علنی در استکهلم برگزار شده و جلسات صوتی ضبط شده هنوز در فضای مجازی موجود است. آقایان صلح طلب نگران #حقوق_بشر، اگر جرات دارند در یک برنامه زنده به #نرگس_محمدی تنها ۵ دقیقه تریبون بدهند تا ایشان هم بگوید در سرزمین ولی امر مسلمین جهان چه میگذرد!
تا سیه روی شود آنکه در او غش باشد!
@ShirinEbadiofficial
🔸خبرگزاری #تسنیم وابسته به #سپاه_پاسداران ، با انتشار ویدیویی در دفاع از #حمیدنوری، مدعی شده که حمید نوری، در سوئد شکنجه شده، و حقوقش نقض شده است!
🔸فارغ از این ماجرا ویدیو با تصویری از مدال جایزه نوبل آغاز میشود که به دنبال آن تیتر «در سرزمین صلح چه میگذرد» و «استکهلم نامه» پدیدار میشود!
🔸سازندگان این ویدیوها، مزد بگیران کم سواد خبرگزاری سپاه پاسداران حتی نمیدانند که #جایزه_نوبل_صلح توسط کمیته نوبل نروژ اهدا میشود، نه سوئد!
🔸احتمال دریافت مجدد جایزه نوبل صلح توسط یک ایرانی، آقایان را به تکاپو انداخته تا جهت بیاعتبار کردن جایزه نوبل به کوشش بیفایده بپردازند!
🔸دادگاه حمید نوری به صورت علنی در استکهلم برگزار شده و جلسات صوتی ضبط شده هنوز در فضای مجازی موجود است. آقایان صلح طلب نگران #حقوق_بشر، اگر جرات دارند در یک برنامه زنده به #نرگس_محمدی تنها ۵ دقیقه تریبون بدهند تا ایشان هم بگوید در سرزمین ولی امر مسلمین جهان چه میگذرد!
تا سیه روی شود آنکه در او غش باشد!
@ShirinEbadiofficial