شکایت از مدیرمسوول کیهان و ترک اعتراض آمیز نسرین ستوده از دادگاه
شیرین عبادی
بخش اول
اخیرا فیلمی از خانم #نسرین_ستوده در شبکههای اجتماعی بازنشر شده که مربوط است به دادگاه شکایت من از روزنامه کیهان به دلیل بهتان و فحاشینویسی علیه من. این شکایت مربوط به سال ۸۷ بود و کیفرخواست علیه حسین شریعتمداری در دادگاه مطبوعات ثبت شد. پردهای از این بیدادگاه را در همین فیلم میتوانید مشاهده کنید.
این فیلم نمونه بارزی است از انواع اتهامهایی که به فعالان حقوق بشر زده میشودو محدودیتهای وکلا برای دفاع در بیدادگاههای جمهوری اسلامی که نشان میدهد چرخه فساد سیاسی چگونه در رسانهو قوه قضائیه علیه فعالان مدنی و سیاسی در ایران پرونده سازی میکند.
داستان این بود که من و عدهای دیگر از روزنامه کیهان به دلیل اینکه بارها در مورد ما بدون هیچ مدرک و سندی اراجیفی به دروغ و اتهام نوشته بود به طور جداگانه شکایت کردیم. شکایت من توهین، افترا و نشر اکاذیب، از شخص مدیرمسوول یعنی #حسین_شریعتمداری و فردی به نام #پیام_فضلینژاد بود که تخصصش در دروغنویسی به قصد تخریب امنیتی و سیاسی چهرههای مدنی و سیاسی است .
این اتهامها و افتراها آنقدر زیاد شده بود که ما بالاخره به فکر واکنش رسمی و طرح شکایت افتاده بودیم.
در این پرونده وکلای من #عبدالفتاح_سلطانی، #نسرین_ستوده و #مهناز_پراکند بودند. وقتی شکایت در دادگاه مطرح شد نه تنها اجازه دفاع به وکلای ما نمیدادند، بلکه به حسین شریعتمداری فرصتی داده شد تا به صورت یکجانبه همان اتهاماتی که یکبار در روزنامهاش نوشته بود را بدون اینکه به خودش زحمتی برای ارائه مدرک یا سندی بدهد یا حتی تلاشی برای اثبات آن ادعاهای دروغ کند، دوباره به صورت سخنرانی آنهم در جایگاه متهم به افتراء مطرح کند.
و او با وقاحت به جای دفاع از خودش دوباره شروع به گفتن اینکه عبادی جاسوس است و از دولت امریکا پول میگیرد و ... کرد.
هرچه هم وکلای پرونده از جمله خانم نسرین ستوده اصرار می کرد که برای این ادعا مدرکی ارائه شود، همانطور که در فیلم دیده میشود، دادگاه حتی به درخواست وکیل برای ارائه مدرک در مورد ادعاهای مطرح شده اعتنایی ندارد و در نهایت خانم ستوده در اعتراض به این روند دادگاه را ترک میکند.
اما عجیب اینجاست که داستان به اینجا ختم نشد. اتهامهایی که علیه من مطرح شده بود علاوه بر روزنامه کیهان و دادگاهی که شاکیاش خودم بودم، در برنامه ۲۰.۳۰ نیز به طور مفصل در حدود نیم ساعت پخش شد و در پرمخاطبترین رسانه ملی فرصت کافی در اختیار شریعتمداری قرار گرفت تا بتواند ادعاهای دروغ را دوباره مثل سخنران از پشت تریبون دادگاه مطرح کند بدون اینکه تلویزیون حتی اشارهای کند به این که شاکی کسی دیگر است و این فرد یعنی شریعتمداری متهم پرونده است نه مدعیالعموم یا شاکی.
شریعتمداری در دادگاه یکسره عنوان میکرد او (من شیرین عبادی) جاسوس امریکاست، پول گرفته، خیانت میکند و علاوه بر آن یک عکس جعلی هم نشان میدادند که پشت سر من پرچم سازمان مجاهدین بود و مردی هم در عکس دست مرا میبوسید! جالب این است که آنقدر هم در مونتاژ کردن این عکس ناشیانه عمل کردند که در تصویر به جای چهار انگشتی که از یک دست قابل رویت بود هشت انگشت دیده میشد.
عجیبترین بخش این دادگاه این بود که بر اساس اینکه نویسنده مطلب پیام فضلی نژاد بود که منطقا باید در روزنامه کیهان کار میکرد، شکایت از او را هم به آدرس روزنامه کیهان ارسال کردیم. در حالی که بعد اعلام شد این آدرس در مورد چنین فردی درست نیست و به همین بهانه مجهولالمکان بودن نام او از پرونده کنار رفت.
در حالی که به گفته یکی از وکلایم خانم مهناز پراکند او در روز دادگاه در جلسه حضور داشت. ( ادامه در پست بعدی )
شیرین عبادی
بخش اول
اخیرا فیلمی از خانم #نسرین_ستوده در شبکههای اجتماعی بازنشر شده که مربوط است به دادگاه شکایت من از روزنامه کیهان به دلیل بهتان و فحاشینویسی علیه من. این شکایت مربوط به سال ۸۷ بود و کیفرخواست علیه حسین شریعتمداری در دادگاه مطبوعات ثبت شد. پردهای از این بیدادگاه را در همین فیلم میتوانید مشاهده کنید.
این فیلم نمونه بارزی است از انواع اتهامهایی که به فعالان حقوق بشر زده میشودو محدودیتهای وکلا برای دفاع در بیدادگاههای جمهوری اسلامی که نشان میدهد چرخه فساد سیاسی چگونه در رسانهو قوه قضائیه علیه فعالان مدنی و سیاسی در ایران پرونده سازی میکند.
داستان این بود که من و عدهای دیگر از روزنامه کیهان به دلیل اینکه بارها در مورد ما بدون هیچ مدرک و سندی اراجیفی به دروغ و اتهام نوشته بود به طور جداگانه شکایت کردیم. شکایت من توهین، افترا و نشر اکاذیب، از شخص مدیرمسوول یعنی #حسین_شریعتمداری و فردی به نام #پیام_فضلینژاد بود که تخصصش در دروغنویسی به قصد تخریب امنیتی و سیاسی چهرههای مدنی و سیاسی است .
این اتهامها و افتراها آنقدر زیاد شده بود که ما بالاخره به فکر واکنش رسمی و طرح شکایت افتاده بودیم.
در این پرونده وکلای من #عبدالفتاح_سلطانی، #نسرین_ستوده و #مهناز_پراکند بودند. وقتی شکایت در دادگاه مطرح شد نه تنها اجازه دفاع به وکلای ما نمیدادند، بلکه به حسین شریعتمداری فرصتی داده شد تا به صورت یکجانبه همان اتهاماتی که یکبار در روزنامهاش نوشته بود را بدون اینکه به خودش زحمتی برای ارائه مدرک یا سندی بدهد یا حتی تلاشی برای اثبات آن ادعاهای دروغ کند، دوباره به صورت سخنرانی آنهم در جایگاه متهم به افتراء مطرح کند.
و او با وقاحت به جای دفاع از خودش دوباره شروع به گفتن اینکه عبادی جاسوس است و از دولت امریکا پول میگیرد و ... کرد.
هرچه هم وکلای پرونده از جمله خانم نسرین ستوده اصرار می کرد که برای این ادعا مدرکی ارائه شود، همانطور که در فیلم دیده میشود، دادگاه حتی به درخواست وکیل برای ارائه مدرک در مورد ادعاهای مطرح شده اعتنایی ندارد و در نهایت خانم ستوده در اعتراض به این روند دادگاه را ترک میکند.
اما عجیب اینجاست که داستان به اینجا ختم نشد. اتهامهایی که علیه من مطرح شده بود علاوه بر روزنامه کیهان و دادگاهی که شاکیاش خودم بودم، در برنامه ۲۰.۳۰ نیز به طور مفصل در حدود نیم ساعت پخش شد و در پرمخاطبترین رسانه ملی فرصت کافی در اختیار شریعتمداری قرار گرفت تا بتواند ادعاهای دروغ را دوباره مثل سخنران از پشت تریبون دادگاه مطرح کند بدون اینکه تلویزیون حتی اشارهای کند به این که شاکی کسی دیگر است و این فرد یعنی شریعتمداری متهم پرونده است نه مدعیالعموم یا شاکی.
شریعتمداری در دادگاه یکسره عنوان میکرد او (من شیرین عبادی) جاسوس امریکاست، پول گرفته، خیانت میکند و علاوه بر آن یک عکس جعلی هم نشان میدادند که پشت سر من پرچم سازمان مجاهدین بود و مردی هم در عکس دست مرا میبوسید! جالب این است که آنقدر هم در مونتاژ کردن این عکس ناشیانه عمل کردند که در تصویر به جای چهار انگشتی که از یک دست قابل رویت بود هشت انگشت دیده میشد.
عجیبترین بخش این دادگاه این بود که بر اساس اینکه نویسنده مطلب پیام فضلی نژاد بود که منطقا باید در روزنامه کیهان کار میکرد، شکایت از او را هم به آدرس روزنامه کیهان ارسال کردیم. در حالی که بعد اعلام شد این آدرس در مورد چنین فردی درست نیست و به همین بهانه مجهولالمکان بودن نام او از پرونده کنار رفت.
در حالی که به گفته یکی از وکلایم خانم مهناز پراکند او در روز دادگاه در جلسه حضور داشت. ( ادامه در پست بعدی )