حکومت نظامی در اراک
🔸چیزی جز چهلمهای پیدرپی در تقویمها نمانده. آنقدر #خون ریختهاید که تا سالها از چشم و قلب و جانمان #خشم فوران میکند.
🔸امروز و همزمان با چهلم #مهرشاد_شهیدی، نیروهای امنیتی با تمام توان و در اوج ترس به سطح شهر آمدهاند تا از برپایی مراسم جلوگیری کنند. حتی جلوی منزل مهرشاد هم تعداد زیادی مأمور ایستادهاند.
🔸جو شهر #اراک به شدت امنیتی است. جمهوری اسلامی آنقدر ضربههای متعدد خورده که از یک مراسم #سوگواری هم بیم دارد. از یک تجمع ساده، از چند بوق ممتد و شعارهای #دانشآموزان هم لرزه بر اندامش میافتد.
🔸به پایان سلام کن #فرمانده.
#خیزش_سراسری
#مهسا_امینی
#دفاع_مشروع
#زن_زندگی_آزادی
@ShirinEbadiofficial
🔸چیزی جز چهلمهای پیدرپی در تقویمها نمانده. آنقدر #خون ریختهاید که تا سالها از چشم و قلب و جانمان #خشم فوران میکند.
🔸امروز و همزمان با چهلم #مهرشاد_شهیدی، نیروهای امنیتی با تمام توان و در اوج ترس به سطح شهر آمدهاند تا از برپایی مراسم جلوگیری کنند. حتی جلوی منزل مهرشاد هم تعداد زیادی مأمور ایستادهاند.
🔸جو شهر #اراک به شدت امنیتی است. جمهوری اسلامی آنقدر ضربههای متعدد خورده که از یک مراسم #سوگواری هم بیم دارد. از یک تجمع ساده، از چند بوق ممتد و شعارهای #دانشآموزان هم لرزه بر اندامش میافتد.
🔸به پایان سلام کن #فرمانده.
#خیزش_سراسری
#مهسا_امینی
#دفاع_مشروع
#زن_زندگی_آزادی
@ShirinEbadiofficial
نامهای از محمد نجفی، وکیل شریف در دوران مرخصی درمانی
🔸بیمارستان یا قبرستان؟
✍️امروز با مساعدتی که با بنده شده، روند درمانِ بیماری های متعدد را از طریق پزشک قانونی آغاز کردم ولی مانده بودم با کدام درد و از کجا آغاز کنم؟
از بیمارستان یا قبرستان!؟
اولین دردی که نمیگذاشت به سایر درد هایم برسم، عذابِ وجدان بود که چرا سر قبرِ #مهرشاد_شهیدی نرفتم!
تنها رفتم...
گورستان خلوت بود، دستی برای دوربینِ امنیتیِ مسلّط بر آنجا تکان دادم و افتادم به خاک مهرشاد و یک دل سیر گریه کردم. من با چشمان خود دیدم نه قرصِ نان که قرص ماه به گرد مهرشاد می چرخید.
ماه! به گردِ ماه میچرخید. رویِ ماه را بوسیدم!
پیرزنی ، به من تسلیت گفت، سرم را از سنگ برداشتم و او دعا کرد خدا بیامرزدش.!
گفتم خدا ما را بیامرزد که ما مُرده ایم او و سایر جانفدایان زنده اند!
وجدانم آرام گرفت و رفتم از قبرستان به بیمارستان!
و حالا با وجدانِ آسوده به سایر دردهای خود میپردازم!
سال گذشته بر همه و از جمله من و خانواده ام، جانفرسا گذشت. محبوبه ام گیسویِ امیر حسین را شانه میکند و میبافد ،دلم آتش میگیرد!
نکته دوم؛
ارسال فایل صوتی از زندان اراک در حمایت ازجنبش #زن_زندگی_آزادی، علاوه بر اتهامات متعدد برای خواهر و پسرم، برای من یک پرونده و دو دادنامه قطعی در پی داشت.
شعبه ۱۰۶ کیفری دو اراک، به اتهام نشراکاذیب به تحمل دوسال حبس و پانزده میلیون جریمه نقدی محکوم شدم.
و در شعبه دوم دادگاه انقلاب اراک با اتهام تبلیغ علیه نظام به تحمل یک سال حبس.
در دادگاه شرکت نکردم و به آراء صادره نه اعتراض کردم نه تسلیم به رای نوشتم.
از سال ۸۸ تا کنون این حدودا سیزده چهاردهمین پرونده است که علیه من تشکیل شده.
در پایان از تمام کسانی که مساعدت کردند و امکان پرداختن به درمانِ بیماری هایم را فراهم کردند سپاسگزارم.!
محمدنجفی وکیل دادگستری
قلم اگر ننویسد از بیداد، قلم باد!
یکشنبه ۲۰/۱/۱۴۰۲
شازند. مرخصی درمانی
🍃🍃
@ShirinEbadiofficial
🔸بیمارستان یا قبرستان؟
✍️امروز با مساعدتی که با بنده شده، روند درمانِ بیماری های متعدد را از طریق پزشک قانونی آغاز کردم ولی مانده بودم با کدام درد و از کجا آغاز کنم؟
از بیمارستان یا قبرستان!؟
اولین دردی که نمیگذاشت به سایر درد هایم برسم، عذابِ وجدان بود که چرا سر قبرِ #مهرشاد_شهیدی نرفتم!
تنها رفتم...
گورستان خلوت بود، دستی برای دوربینِ امنیتیِ مسلّط بر آنجا تکان دادم و افتادم به خاک مهرشاد و یک دل سیر گریه کردم. من با چشمان خود دیدم نه قرصِ نان که قرص ماه به گرد مهرشاد می چرخید.
ماه! به گردِ ماه میچرخید. رویِ ماه را بوسیدم!
پیرزنی ، به من تسلیت گفت، سرم را از سنگ برداشتم و او دعا کرد خدا بیامرزدش.!
گفتم خدا ما را بیامرزد که ما مُرده ایم او و سایر جانفدایان زنده اند!
وجدانم آرام گرفت و رفتم از قبرستان به بیمارستان!
و حالا با وجدانِ آسوده به سایر دردهای خود میپردازم!
سال گذشته بر همه و از جمله من و خانواده ام، جانفرسا گذشت. محبوبه ام گیسویِ امیر حسین را شانه میکند و میبافد ،دلم آتش میگیرد!
نکته دوم؛
ارسال فایل صوتی از زندان اراک در حمایت ازجنبش #زن_زندگی_آزادی، علاوه بر اتهامات متعدد برای خواهر و پسرم، برای من یک پرونده و دو دادنامه قطعی در پی داشت.
شعبه ۱۰۶ کیفری دو اراک، به اتهام نشراکاذیب به تحمل دوسال حبس و پانزده میلیون جریمه نقدی محکوم شدم.
و در شعبه دوم دادگاه انقلاب اراک با اتهام تبلیغ علیه نظام به تحمل یک سال حبس.
در دادگاه شرکت نکردم و به آراء صادره نه اعتراض کردم نه تسلیم به رای نوشتم.
از سال ۸۸ تا کنون این حدودا سیزده چهاردهمین پرونده است که علیه من تشکیل شده.
در پایان از تمام کسانی که مساعدت کردند و امکان پرداختن به درمانِ بیماری هایم را فراهم کردند سپاسگزارم.!
محمدنجفی وکیل دادگستری
قلم اگر ننویسد از بیداد، قلم باد!
یکشنبه ۲۰/۱/۱۴۰۲
شازند. مرخصی درمانی
🍃🍃
@ShirinEbadiofficial