@shirinebadiofficial
🔻برای رسوا کردن جلادان آزادی و آزادی بیان دست به قلم شویم!
✍️آیا آزادی بیان و آزادی فعالیت سیاسی در اروپا و امریکای شمالی به این معناست که این کشورها فضای امن سیاسی برای کسانی هستند که سالها در جمهوری اسلامی ابزار جنایت و کشتار، یا جلاد آزادی و آزادی بیان بودهاند؟
حضور قاضی #غلامرضا_منصوری که یکی از قضات بدنام جمهوری اسلامی است که برای خوشخدمتی به حکومت، دستور بازداشت روزنامهنگاران و خبرنگاران را صادر کرده بهانهای است تا به چند مورد مشابه اشاره کنم.
به یاد ندارم به جز #مازیار_بهاری که در سال ۸۸ بعد از سرکوب اعتراضات دستگیر و بعد مجبور به #اعترافات_اجباری در تلویزیون شد، خبرنگار دیگری علیه اعترافگیرندگان خود دست به عملی اعتراضی-قانونی زده باشد. شکایت آقای بهاری منجر به لغو پروانه کار #پرستیوی در بریتانیا در سال ۲۰۱۱ و پرداخت جریمه ۱۰۰ هزار پوندی شد.
پرستیوی را باید آن رسانه تبلیغاتی جمهوری اسلامی برای انگلیسیزبانان دانست و بسته شدن رسانهای که بلندگوی دیکتاتور و در خدمت استبداد است، کاری مهم بود و کاش توسط دیگران ادامه بیابد.
فرد دیگری که با پشتکار و پیگیری برخی از فعالان سیاسی از جمله آقای #ایرج_مصداقی در سوئد بازداشت شد، #حمید_نوری است. وی با درخواست فعالانی که علیه او شهادت داده بودند، و با اتهام جنایت علیه بشریت از طریق مشارکت در کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ بازداشت شد وپروندهاش در دادگاهی در سوئد در دستور بررسی است.
در هر دوی این پروندهها دو نکته قابل تاکید است. اول اینکه شهادت افراد و گواهی آنان در متهم کردن عاملان جنایت اهمیت بسیار زیادی دارد. شاید برخی از خبرنگاران یا زندانیان سیاسی سابق فرض کنند که نوشتن یا گواهی دادن آنان اهمیت حقوقی ندارد. در حالی که هر گواهی مستندی میتواند در تکمیل پرونده حقوقی یک فرد خاطی موثر باشد. افرادی که در جنایت مشارکت داشتهاند، ممکن است در مسوولیتهای مختلفی، از صدور حکم علیه خبرنگاران یا قعالان سیاسی گرفته تا اجرای آن یا مشارکت در اعترافگیری اجباری تلویزیونی، نقش داشته باشند. مهم این است که این واقعیتها و نقش هر کسی بازگو و ثبت شود. مهم این است که در برابر ظلمی که بر ما رفته یا شاهد آن بودهایم، اگر در مورد هویت افرادی که مرتکب آن شدهاند مطمئنیم، ساکت نباشیم.
اگر دادگاههای قوهقضائیه در ایران مکانی برای دادخواهی نیست، جمعآوری این اسناد در خارج از کشور کمترین اثرش این است که مانع از امنیت سیاسی جنایتکاران در بیرون از کشور میشود.
حاکمان ایران در ردههای متخلف عامل و آمر و مجری، گمان میکنند که میتوانند خرابه ناامن، فلاکتزده و قفسی به نام ایران را برای مردم بگذارند و خودشان راهی پاریس، برلین، لندن و تورنتو شوند و پول مردم را آنجا پنهان کنند یا برای تفریح و معالجه و خوشگذرانی یا حتی اقامت دوران بازنشستگی از موهبت آزادی این کشورها بهرهمند شوند.
این خیال باطل باید از آنها گرفته شود. چگونه؟ با همین معرفی کردن آنان به عنوان جنایتکار یا شرح چگونگی مشارکتشان در جنایت.
جامعه مدنی کشورهای غربی، فعالان سیاسی و حاکمان و رسانههای این کشورها نباید نسبت به حضور جنایتکاران در کشورشان بیتفاوت باشند. بنابراین باید آنان را نیز آگاه کرد تا به دولتهایشان اجازه ندهند بانکهای کشورشان را مکان امن برای انباشتن پول دزدی کشورهای تحت دیکتاتوری کنند.
دنیای غرب با ادعای آزادی و امنیت و برابری، نباید نسبت به حضور کسانی که درخدمت استبداد بوده و آزادی بیان را قلع و قمع کردهاند، ساکت و بیتفاوت باشد.
دولتها رفتنیاند و مردمند که میمانند، همانطور که در ایران نیز محمدرضا شاه رفت اما مردم ماندند و فراموش نکردند که چه اتفاقاتی افتاد. حافظه تاریخی جوامع به یاد خواهد داشت که چه کسانی به دیکتاتوری در کشورشان یاری رساندهاند. دولتهای غریبی هم باید بدانند از کودتای ۲۸ مرداد تا امروز مردم ایران هنوز ستمی که بر آنها رفت را فراموش نکردهاند. گوشزد کردن حق مردم به دولتها از طریق رسانهها و جامعه مدنی وظیفهای است که امروز به عهده همه ماست.
https://t.me/shirinebadiofficial
🔻برای رسوا کردن جلادان آزادی و آزادی بیان دست به قلم شویم!
✍️آیا آزادی بیان و آزادی فعالیت سیاسی در اروپا و امریکای شمالی به این معناست که این کشورها فضای امن سیاسی برای کسانی هستند که سالها در جمهوری اسلامی ابزار جنایت و کشتار، یا جلاد آزادی و آزادی بیان بودهاند؟
حضور قاضی #غلامرضا_منصوری که یکی از قضات بدنام جمهوری اسلامی است که برای خوشخدمتی به حکومت، دستور بازداشت روزنامهنگاران و خبرنگاران را صادر کرده بهانهای است تا به چند مورد مشابه اشاره کنم.
به یاد ندارم به جز #مازیار_بهاری که در سال ۸۸ بعد از سرکوب اعتراضات دستگیر و بعد مجبور به #اعترافات_اجباری در تلویزیون شد، خبرنگار دیگری علیه اعترافگیرندگان خود دست به عملی اعتراضی-قانونی زده باشد. شکایت آقای بهاری منجر به لغو پروانه کار #پرستیوی در بریتانیا در سال ۲۰۱۱ و پرداخت جریمه ۱۰۰ هزار پوندی شد.
پرستیوی را باید آن رسانه تبلیغاتی جمهوری اسلامی برای انگلیسیزبانان دانست و بسته شدن رسانهای که بلندگوی دیکتاتور و در خدمت استبداد است، کاری مهم بود و کاش توسط دیگران ادامه بیابد.
فرد دیگری که با پشتکار و پیگیری برخی از فعالان سیاسی از جمله آقای #ایرج_مصداقی در سوئد بازداشت شد، #حمید_نوری است. وی با درخواست فعالانی که علیه او شهادت داده بودند، و با اتهام جنایت علیه بشریت از طریق مشارکت در کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ بازداشت شد وپروندهاش در دادگاهی در سوئد در دستور بررسی است.
در هر دوی این پروندهها دو نکته قابل تاکید است. اول اینکه شهادت افراد و گواهی آنان در متهم کردن عاملان جنایت اهمیت بسیار زیادی دارد. شاید برخی از خبرنگاران یا زندانیان سیاسی سابق فرض کنند که نوشتن یا گواهی دادن آنان اهمیت حقوقی ندارد. در حالی که هر گواهی مستندی میتواند در تکمیل پرونده حقوقی یک فرد خاطی موثر باشد. افرادی که در جنایت مشارکت داشتهاند، ممکن است در مسوولیتهای مختلفی، از صدور حکم علیه خبرنگاران یا قعالان سیاسی گرفته تا اجرای آن یا مشارکت در اعترافگیری اجباری تلویزیونی، نقش داشته باشند. مهم این است که این واقعیتها و نقش هر کسی بازگو و ثبت شود. مهم این است که در برابر ظلمی که بر ما رفته یا شاهد آن بودهایم، اگر در مورد هویت افرادی که مرتکب آن شدهاند مطمئنیم، ساکت نباشیم.
اگر دادگاههای قوهقضائیه در ایران مکانی برای دادخواهی نیست، جمعآوری این اسناد در خارج از کشور کمترین اثرش این است که مانع از امنیت سیاسی جنایتکاران در بیرون از کشور میشود.
حاکمان ایران در ردههای متخلف عامل و آمر و مجری، گمان میکنند که میتوانند خرابه ناامن، فلاکتزده و قفسی به نام ایران را برای مردم بگذارند و خودشان راهی پاریس، برلین، لندن و تورنتو شوند و پول مردم را آنجا پنهان کنند یا برای تفریح و معالجه و خوشگذرانی یا حتی اقامت دوران بازنشستگی از موهبت آزادی این کشورها بهرهمند شوند.
این خیال باطل باید از آنها گرفته شود. چگونه؟ با همین معرفی کردن آنان به عنوان جنایتکار یا شرح چگونگی مشارکتشان در جنایت.
جامعه مدنی کشورهای غربی، فعالان سیاسی و حاکمان و رسانههای این کشورها نباید نسبت به حضور جنایتکاران در کشورشان بیتفاوت باشند. بنابراین باید آنان را نیز آگاه کرد تا به دولتهایشان اجازه ندهند بانکهای کشورشان را مکان امن برای انباشتن پول دزدی کشورهای تحت دیکتاتوری کنند.
دنیای غرب با ادعای آزادی و امنیت و برابری، نباید نسبت به حضور کسانی که درخدمت استبداد بوده و آزادی بیان را قلع و قمع کردهاند، ساکت و بیتفاوت باشد.
دولتها رفتنیاند و مردمند که میمانند، همانطور که در ایران نیز محمدرضا شاه رفت اما مردم ماندند و فراموش نکردند که چه اتفاقاتی افتاد. حافظه تاریخی جوامع به یاد خواهد داشت که چه کسانی به دیکتاتوری در کشورشان یاری رساندهاند. دولتهای غریبی هم باید بدانند از کودتای ۲۸ مرداد تا امروز مردم ایران هنوز ستمی که بر آنها رفت را فراموش نکردهاند. گوشزد کردن حق مردم به دولتها از طریق رسانهها و جامعه مدنی وظیفهای است که امروز به عهده همه ماست.
https://t.me/shirinebadiofficial
#پوریا_عالمی شاعر و طنزنویس در اینستاگرامش به زبان شعر نوشته است که با حکم قاضی #غلامرضا_منصوری زندانی شد و ۳۲ روز را در انفرادی گذراند.
https://t.me/shirinebadiofficial
https://t.me/shirinebadiofficial
خبرنگاری دیگر به نام ریحانه طباطبایی نیز نوشته که با حکم #غلامرضا_منصوری قاضی متهم به فساد مالی در قوه قضائیه به همراه حدود بیست خبرنگار دیگر در طول یک هفته بازداشت شدهاند. جرم این افراد نوشتن در رسانهها و روزنامهها بوده است.
این سندها کمک میکند که دست فاسدان و جلادان آزادی بیان رو شود. دنیا باید بداند به چه کسانی پناه میدهد و چه کسانی را باید به دستگاه عدالت بسپارد.
کشورهای غربی نبایستی محل امن سیاسی برای جلادان آزادی مردم باشند.
https://t.me/shirinebadiofficial
این سندها کمک میکند که دست فاسدان و جلادان آزادی بیان رو شود. دنیا باید بداند به چه کسانی پناه میدهد و چه کسانی را باید به دستگاه عدالت بسپارد.
کشورهای غربی نبایستی محل امن سیاسی برای جلادان آزادی مردم باشند.
https://t.me/shirinebadiofficial
همانطور که در پستی که لینکش را بازنشر میکنم نوشتم، اروپا و امریکای شمالی مقصد امن سیاسی و اقتصادی دزدان و جلادان جمهوری اسلامی است. جامعه مدنی کشورهای غربی را باید نسبت به این موضوع آگاه و هوشیار کرد ، از این نظر کار سازمان #گزارشگران_بدون_مرز در شکایت از قاضی #غلامرضا_منصوری، سانسورکننده مطبوعات و عامل بازداشت و محکوم شدن روزنامهنگاران، بسیار ارزنده است.
این مقابله عملگرایانه فعالان خارج از کشور در برابر جنایتهای رژیم ایران است.
جنایتکاران باید بدانند که در برابر ارتکاب جنایت مسوولیت شخصی دارند و باید نسبت به ظلمی که مرتکب شدهاند، پاسخگو باشند.
دستاورد دوم این کار ناامن شدن فضای سیاسی برای کسانی است که در جمهوری اسلامی باعث و بانی ستم هستند.
https://t.me/shirinebadiofficial/3193
این مقابله عملگرایانه فعالان خارج از کشور در برابر جنایتهای رژیم ایران است.
جنایتکاران باید بدانند که در برابر ارتکاب جنایت مسوولیت شخصی دارند و باید نسبت به ظلمی که مرتکب شدهاند، پاسخگو باشند.
دستاورد دوم این کار ناامن شدن فضای سیاسی برای کسانی است که در جمهوری اسلامی باعث و بانی ستم هستند.
https://t.me/shirinebadiofficial/3193
چرا دولت ایران برای بازگرداندن قاضی فراری دست و پا میزند؟
دولت ایران در تلاش است برای استرداد قاضی #غلامرضا_منصوری که متهم به دریافت نیم میلیون یورو رشوه و مشارکت در فساد در دستگاه قضایی شده و در رومانی دستگیر شده است. اعلام این خبر توسط عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه نشانه این است که وزارت امور خارجه و دولت ایران بسیار سریع، دستبهکار شدهاند تا این قاضی فراری را که متهم ردیف نهم پرونده فساد قضایی است، به ایران بازگردانند.
اما این ژست عدالتجویی به دلایلی که خواهم گفت یک حرکت عوامفریبانه بیش نیست و این عجله در دستگیری قاضی فراری را باید کمک به او به حساب آورد نه تلاش برای تنبیه و مجازاتش .
متخلف خودی یا جنایتکار حقوقبشری
سازمانهای حقوق بشری و مدافع حقوق روزنامهنگاران است از جمله گزارشگران بدون مرز و فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران از غلامرضا منصوری شکایت کرده و خواستار پیگرد قضایی علیه او به دلیل تهدید و آزار روزنامهنگاران چه در داخل ایران و چه در خارج از کشور شدهاند.
فراموش نکنیم که این فرد برای حکومت ایران، یک «خودی متخلف» محسوب میشود نه یک ناقض حقوق بشر. جمهوری اسلامی هرگز نمیخواهد افراد مورد اطمینانش در خارج از ایران مورد پرسشگری قرار بگیرند. اهمیت بازداشت کسی چون قاضی منصوری نیز در همین است. همانطور که دستگیری حمید نوری که متهم به دست داشتن در کشتار دهه ۶۰ بوده در کشور سوئد، دارای اهمیت سیاسی است زیرا چهره واقعی حکومت ایران را به عنوان حکومتی که به طور سیستماتیک مرتکب نقض حقوق بشر شده ، آشکار کرده است.
تصور اینکه جمهوری اسلامی در خارج از مرزهای ایران به دنبال اجرای عدالت در مورد مفسدان است شبیه شوخی است. زیرا اگر چنین ارادهای وجود داشت این همه فاسد در راس امور نبودند!
در همین پرونده فساد دستگاه قضایی که فعلا در دادگاه باز شده، ۲۲ متهم معرفی شدهاند و علاوه بر غلامرضا منصوری، چهار متهم دیگر یعنی حسن نجفی، مصطفی نیازآذری، مجید انوشه و نادر شریفنجار نیز بعد از اینکه دیدند هوا پس است، پا به فرار گذاشته و از کشور گریختند. اما به محض انتشار اخبار مربوط به پیگرد قضایی قاضی فراری توسط فعالان و روزنامهنگاران، جمهوری اسلامی دست به کار شد تا او را به ایران باز گرداند و درواقع یک مقام خودی را از روبهرو شدن با دنیایی از پرسشها و شکایات برهاند.
رازهای سربهمهر جمهوری اسلامی
افراد خودی در جمع محدود حاکمان ایران، امین محسوب میشوند و محرم اسرار سران حکومت هستند. بدون شک نه شخص خامنهای و نه سایر مدیران رده بالای حکومت، خواهان این نیستند که گنجینه اسرارشان به دست غیرخودیها، و مخالفان حکومت بیفتد. نیم میلیون یورو برای حکومت ایران ارزش چنین ریسکی ندارد و خود این فرد فراری هم این را میداند که دادگاههای جمهوری اسلامی قرار نیست او را به عقوبتی سخت برسانند. او میداند که پشت درهای بسته دادگاه ویژه روحانیت، حتی اگر چند سال زندان هم برایش بریده شود، چند صباحی بعد، مثل همه وابستگان متخلف و دزدان خودی جمهوری اسلامی از جمله مرتضی رفیقدوست برادر محسن رفیقدوست، حسین فریدون، برادر رئیس جمهوری ایران یا شبنم نعمت زاده دختر وزیر سابق صنعت و ... به راحتی میتوانند به بهانه مرخصی استعلاجی از زندان بیرون بیایند و تازه تا آخر عمر طلبکار هم باشند که در جمهوری اسلامی جور زندان کشیدهاند!
بنابراین هم برای قاضی منصوری و هم برای جمهوری اسلامی راه نجات از پاسخگویی به دنیای بیرون از ایران، بازگشت این قاضی فراری و مجازات او بادرنظر داشتن عفو ملوکانه !!است.
اما اهمیت این بازداشت و درخواست پیگرد قضایی برای این قاضی جنایتکار را اصلا دستکم نگیریم. مهمترین دستاورد چنین اقدامی تنگ کردن دنیا برای جنایتکاران حکومت ایران است. آنها باید بترسند از اینکه در خارج از کشوری که آن را به منجلابی از فساد و دروغ و تباهی تبدیل کردهاند، جایی برای آنها وجود ندارد. از بین بردن امنیت سیاسی و اقتصادی جلادان آزادی در ایران، مهمترین دستاورد پیگرد قضایی منصوریها است و برای این منظور همگی باید پشت سازمانهایی که علیه او شکایت کرده و خواهان رسیدگی به این شکایات در دادگاهی خارج از ایران هستند، بایستیم.
ضمن اینکه این، هشداری خواهد بود برای همه کسانی که در پستهای مدیریتی خود در جمهوری اسلامی، به ابزاری برای ارتکاب جنایت این حکومت تبدیل شدهاند.تا دیر نشده بهتر است
از این بدنه فاسد خود را جدا کنند.
https://t.me/shirinebadiofficial
دولت ایران در تلاش است برای استرداد قاضی #غلامرضا_منصوری که متهم به دریافت نیم میلیون یورو رشوه و مشارکت در فساد در دستگاه قضایی شده و در رومانی دستگیر شده است. اعلام این خبر توسط عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه نشانه این است که وزارت امور خارجه و دولت ایران بسیار سریع، دستبهکار شدهاند تا این قاضی فراری را که متهم ردیف نهم پرونده فساد قضایی است، به ایران بازگردانند.
اما این ژست عدالتجویی به دلایلی که خواهم گفت یک حرکت عوامفریبانه بیش نیست و این عجله در دستگیری قاضی فراری را باید کمک به او به حساب آورد نه تلاش برای تنبیه و مجازاتش .
متخلف خودی یا جنایتکار حقوقبشری
سازمانهای حقوق بشری و مدافع حقوق روزنامهنگاران است از جمله گزارشگران بدون مرز و فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران از غلامرضا منصوری شکایت کرده و خواستار پیگرد قضایی علیه او به دلیل تهدید و آزار روزنامهنگاران چه در داخل ایران و چه در خارج از کشور شدهاند.
فراموش نکنیم که این فرد برای حکومت ایران، یک «خودی متخلف» محسوب میشود نه یک ناقض حقوق بشر. جمهوری اسلامی هرگز نمیخواهد افراد مورد اطمینانش در خارج از ایران مورد پرسشگری قرار بگیرند. اهمیت بازداشت کسی چون قاضی منصوری نیز در همین است. همانطور که دستگیری حمید نوری که متهم به دست داشتن در کشتار دهه ۶۰ بوده در کشور سوئد، دارای اهمیت سیاسی است زیرا چهره واقعی حکومت ایران را به عنوان حکومتی که به طور سیستماتیک مرتکب نقض حقوق بشر شده ، آشکار کرده است.
تصور اینکه جمهوری اسلامی در خارج از مرزهای ایران به دنبال اجرای عدالت در مورد مفسدان است شبیه شوخی است. زیرا اگر چنین ارادهای وجود داشت این همه فاسد در راس امور نبودند!
در همین پرونده فساد دستگاه قضایی که فعلا در دادگاه باز شده، ۲۲ متهم معرفی شدهاند و علاوه بر غلامرضا منصوری، چهار متهم دیگر یعنی حسن نجفی، مصطفی نیازآذری، مجید انوشه و نادر شریفنجار نیز بعد از اینکه دیدند هوا پس است، پا به فرار گذاشته و از کشور گریختند. اما به محض انتشار اخبار مربوط به پیگرد قضایی قاضی فراری توسط فعالان و روزنامهنگاران، جمهوری اسلامی دست به کار شد تا او را به ایران باز گرداند و درواقع یک مقام خودی را از روبهرو شدن با دنیایی از پرسشها و شکایات برهاند.
رازهای سربهمهر جمهوری اسلامی
افراد خودی در جمع محدود حاکمان ایران، امین محسوب میشوند و محرم اسرار سران حکومت هستند. بدون شک نه شخص خامنهای و نه سایر مدیران رده بالای حکومت، خواهان این نیستند که گنجینه اسرارشان به دست غیرخودیها، و مخالفان حکومت بیفتد. نیم میلیون یورو برای حکومت ایران ارزش چنین ریسکی ندارد و خود این فرد فراری هم این را میداند که دادگاههای جمهوری اسلامی قرار نیست او را به عقوبتی سخت برسانند. او میداند که پشت درهای بسته دادگاه ویژه روحانیت، حتی اگر چند سال زندان هم برایش بریده شود، چند صباحی بعد، مثل همه وابستگان متخلف و دزدان خودی جمهوری اسلامی از جمله مرتضی رفیقدوست برادر محسن رفیقدوست، حسین فریدون، برادر رئیس جمهوری ایران یا شبنم نعمت زاده دختر وزیر سابق صنعت و ... به راحتی میتوانند به بهانه مرخصی استعلاجی از زندان بیرون بیایند و تازه تا آخر عمر طلبکار هم باشند که در جمهوری اسلامی جور زندان کشیدهاند!
بنابراین هم برای قاضی منصوری و هم برای جمهوری اسلامی راه نجات از پاسخگویی به دنیای بیرون از ایران، بازگشت این قاضی فراری و مجازات او بادرنظر داشتن عفو ملوکانه !!است.
اما اهمیت این بازداشت و درخواست پیگرد قضایی برای این قاضی جنایتکار را اصلا دستکم نگیریم. مهمترین دستاورد چنین اقدامی تنگ کردن دنیا برای جنایتکاران حکومت ایران است. آنها باید بترسند از اینکه در خارج از کشوری که آن را به منجلابی از فساد و دروغ و تباهی تبدیل کردهاند، جایی برای آنها وجود ندارد. از بین بردن امنیت سیاسی و اقتصادی جلادان آزادی در ایران، مهمترین دستاورد پیگرد قضایی منصوریها است و برای این منظور همگی باید پشت سازمانهایی که علیه او شکایت کرده و خواهان رسیدگی به این شکایات در دادگاهی خارج از ایران هستند، بایستیم.
ضمن اینکه این، هشداری خواهد بود برای همه کسانی که در پستهای مدیریتی خود در جمهوری اسلامی، به ابزاری برای ارتکاب جنایت این حکومت تبدیل شدهاند.تا دیر نشده بهتر است
از این بدنه فاسد خود را جدا کنند.
https://t.me/shirinebadiofficial
@shirinebadiofficial
🔴 غلامرضا منصوری به شیوه اعدام صحرایی کشته شد
✍️یک روز بعد از کشته شدن قاضی فاسد فراری #غلامرضا_منصوری زمزمههایی از داخل حکومت و وابستگان آنها بلند شده که حاکی از فرض خودکشی است. بهتر است با زبانی فصیح به این آقایان گفته شود نه خودتان را گول بزنید نه برای فریب ملت تلاش کنید. دلیل کشته شدن قاضی منصوری به شیوهای عادلانه یا غیر عادلانه مسیر خودش را خواهد رفت، اما اگر سرمان را از زیر برف در بیاوریم مثل روز عیان است که او چرا از بین رفته است.
اعدام صحرایی
در شرایط جنگی، اگر فردی تخلفی نظامی انجام دهد یا خیانت کند، او را بدون طی شدن مراحل اداری دادرسی، اعدام میکنند که به آن اصطلاحا اعدام صحرایی میگویند. قاضی منصوری لقمه درگلوگیر کردهای بود که پایین دادن یا بلا آورندش، هر دو برای حکومت ایران ضرر داشت. به همین دلیل ساده و مثل همه قتلهایی که هرگز دلیل واقعی و قاتل آنها مشخص نشد، او را به شیوهای مثل اعدامهای صحرایی از سر راه برداشتند. اسم این خودشکی نیست، بلاشک اعدام است.
گاه اینگونه اعدامها نصیب افراد بیگناه و دگراندیشی میشود مانند قتلهای زنجیرهای که هرچند طاهرا چند مامور دست چندم محاکمه شدند اما همه میدانیم که دستور از کجا آمده بود. گاه نیز خودیها با چنین اعدامهایی از بین میروند. برای آنکه«مصلحت نظام» حفظ شود. نمونههای زیادی برای این هست، از جمله سعید امامی و ...
قاضی منصوری اگر از پله پرت نمیشد، احتمالا زیر ماشین میرفت یا به تیر غیل گرفتار میشد. زیرا «مصلحت نظام» اقتضاء میکرد که حتی نوکران فرمانبردار نیز در صورت لزوم کشته شوند. اگر دنبال علت واقعی حذف فیزیکی قاضی غلامرضا منصوری باشیم، علت واقعی آن جلوگیری از محاکمه او در کشوری به جز ایران بوده است.
هشدار به قضاتی چون صلواتی و مقیسه
دستگاههای قضایی و امنیتی، قاضی و مامور فاسد کم ندارد. قضاتی که به دلیل اینکه اسرار نظام را در سینه دارند تا خرخره در فساد و تباهی غرقاند. ماموران وزارت اطلاعات که جان زندانیان سیاسی را در شیشه کردهاند و همه کسانی که به خاطر وابستگی به این حکومت ستمگر، تلاش میکنند تکهای بیشتر از غنیمت ایران و مردمش بکنند و ببلعند، اما همه اینها باید بدانند که در دعوای قدرت در ایران نوبت آنها هم به زودی خواهد رسید. و آن روز یا باید سرشان با همه آن اسرار نهان زیر آب برود یا مثل قاضی منصوری بر دوراهی اعدام یا عدالت گیر کنند.
اگر از چنگ رژیم بگریزند باید در دادگاهی عادلانه که شاکیان آن خسارتدیدگانی مثل زندانیان سیاسی، روزنامهنگاران و فعالان مدنی هستند جواب بدهند. همانطور که دادخواهی از حمید نوری و قاضی منصوری توسط این افراد دنبال شده، یا باید با شیوههای پنهانکارانه اعدام حکومت ایران طرف شوند. راه سومی وجود ندارد. چون دنیای بیرون از ایران برای آنها دروازه امنیت سیاسی را بسته است. جهان برای شما بسیار کوچک شده، یا از راه ظلم برگردید یا در انتظار چنین عقوبتی باشید.
https://t.me/shirinebadiofficial
🔴 غلامرضا منصوری به شیوه اعدام صحرایی کشته شد
✍️یک روز بعد از کشته شدن قاضی فاسد فراری #غلامرضا_منصوری زمزمههایی از داخل حکومت و وابستگان آنها بلند شده که حاکی از فرض خودکشی است. بهتر است با زبانی فصیح به این آقایان گفته شود نه خودتان را گول بزنید نه برای فریب ملت تلاش کنید. دلیل کشته شدن قاضی منصوری به شیوهای عادلانه یا غیر عادلانه مسیر خودش را خواهد رفت، اما اگر سرمان را از زیر برف در بیاوریم مثل روز عیان است که او چرا از بین رفته است.
اعدام صحرایی
در شرایط جنگی، اگر فردی تخلفی نظامی انجام دهد یا خیانت کند، او را بدون طی شدن مراحل اداری دادرسی، اعدام میکنند که به آن اصطلاحا اعدام صحرایی میگویند. قاضی منصوری لقمه درگلوگیر کردهای بود که پایین دادن یا بلا آورندش، هر دو برای حکومت ایران ضرر داشت. به همین دلیل ساده و مثل همه قتلهایی که هرگز دلیل واقعی و قاتل آنها مشخص نشد، او را به شیوهای مثل اعدامهای صحرایی از سر راه برداشتند. اسم این خودشکی نیست، بلاشک اعدام است.
گاه اینگونه اعدامها نصیب افراد بیگناه و دگراندیشی میشود مانند قتلهای زنجیرهای که هرچند طاهرا چند مامور دست چندم محاکمه شدند اما همه میدانیم که دستور از کجا آمده بود. گاه نیز خودیها با چنین اعدامهایی از بین میروند. برای آنکه«مصلحت نظام» حفظ شود. نمونههای زیادی برای این هست، از جمله سعید امامی و ...
قاضی منصوری اگر از پله پرت نمیشد، احتمالا زیر ماشین میرفت یا به تیر غیل گرفتار میشد. زیرا «مصلحت نظام» اقتضاء میکرد که حتی نوکران فرمانبردار نیز در صورت لزوم کشته شوند. اگر دنبال علت واقعی حذف فیزیکی قاضی غلامرضا منصوری باشیم، علت واقعی آن جلوگیری از محاکمه او در کشوری به جز ایران بوده است.
هشدار به قضاتی چون صلواتی و مقیسه
دستگاههای قضایی و امنیتی، قاضی و مامور فاسد کم ندارد. قضاتی که به دلیل اینکه اسرار نظام را در سینه دارند تا خرخره در فساد و تباهی غرقاند. ماموران وزارت اطلاعات که جان زندانیان سیاسی را در شیشه کردهاند و همه کسانی که به خاطر وابستگی به این حکومت ستمگر، تلاش میکنند تکهای بیشتر از غنیمت ایران و مردمش بکنند و ببلعند، اما همه اینها باید بدانند که در دعوای قدرت در ایران نوبت آنها هم به زودی خواهد رسید. و آن روز یا باید سرشان با همه آن اسرار نهان زیر آب برود یا مثل قاضی منصوری بر دوراهی اعدام یا عدالت گیر کنند.
اگر از چنگ رژیم بگریزند باید در دادگاهی عادلانه که شاکیان آن خسارتدیدگانی مثل زندانیان سیاسی، روزنامهنگاران و فعالان مدنی هستند جواب بدهند. همانطور که دادخواهی از حمید نوری و قاضی منصوری توسط این افراد دنبال شده، یا باید با شیوههای پنهانکارانه اعدام حکومت ایران طرف شوند. راه سومی وجود ندارد. چون دنیای بیرون از ایران برای آنها دروازه امنیت سیاسی را بسته است. جهان برای شما بسیار کوچک شده، یا از راه ظلم برگردید یا در انتظار چنین عقوبتی باشید.
https://t.me/shirinebadiofficial