🎼
‌ساقی به دست باش که این مست مِی پرست
چون خُم ز پا نشست و هنوزش خمار توست
بی چاره دل که غارت عشقش به باد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست

✍ #هوشنگ_ابتهاج

t.me/shine_book 📖

🎼
‌باز امشب از خیال تو غوغاست در دلم!

✍#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book 📖

🎼
‌چو شب به راه تو ماندم، که ماه من باشی...

✍#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book

🎼
گر بگویم که تو در خون منی بُهتان نیست...
✍#هوشنگ_ابتهاج

t.me/shine_book 📖

🎼
‌باز آی دلبرا...
که دلم بی‌ قرار توست
وین جان بر لب آمده در انتظار توست...!

✍#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book 📖

🎼
‌چرا پِنهان كُنم؟! عشق است و پيداست...

✍#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book 📖

🎼
نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت
پرده‌ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت

✍#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book 📖

‌🎼
تا من بودم نیامدی، افسوس!
وانگه که تو آمدی، نبودم من...

✍#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book 📖

🎼
در دلم آهسته میگرید کسی...

✍#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book 📖

‌🎼
هرگز این قصه ندانست کسی
آن شب آمد به سرای من و خاموش نشست
او به دل عشق دگر می‌ورزد
بر سرم دست کشید
بوسه بخشید به من
لیک می‌دانستم
که دلش با دل من سرد شده است...!

✍#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book 📖

🎼
چنان تو در دل من
جا گرفته‌ای ای جان
که هیچ کس نتواند گرفت جای تو را...

✍#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book 📖

🎼
من تماشای تو می‌کردم و غافل بودم
کز تماشای تو خلقی به تماشای منند!

گفته بودی که چرا محوِ تماشای منی
و چنان محو که یکدم مُژه بر هم نزنی

مُژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
نازِ چشم تو به قدر مُژه بر هم زدنی...

✍#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book 📖

🎼
زین قصه‌ی پر غصّه عجب نیست شکستن
هر چند که با حوصله‌ی سنگ صبوریم ...

✍#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book 📖

‌🎼
چه پریشانم از این فکر پریشان شب و روز
که شب و روز کجایی و کجایِ تو کجاست…!

✍#هوشنگ_ابتهاج
t.me/shine_book 📖