می گویند اگر با گرگ مواجِه شدی ؛
هرگز با او در نیفت ...
چیزی که یک گرگ را ترسناک می کند ؛ تجربه ی بی همتایش در بی رحمی و کشتار است ... !
گرگ ها تشنه ی دریدنِ انسان هایِ ضعیفند ... و اکثراً هم ، "گروهی" دنبالِ شکار می گردند ...
هرگز نباید بهِشان پشت کرده و فرار کنی ،
آنها همین را می خواهند ، ضعف و تسلیمِ تو را ...
باید مستقیم در چشمانشان خیره شوی و قدرتت را به رُخِشان بکشی ، تا دست از سرت بردارند ...
باید بهشان نشان دهی که طعمه ی اشتباهی را انتخاب کرده اند ...
باید با اقتدارت ؛ تَسلیمشان کنی !
این حکایتِ خیلی از آدم هاست ...
حیواناتی ناطق و بی انصاف ...
که دندانشان تیز نیست ؛
اما وحشیانه می درَند ...
و خیلی متمدِّنانه حرف می زنند ...
https://t.me/shiankalhor
هرگز با او در نیفت ...
چیزی که یک گرگ را ترسناک می کند ؛ تجربه ی بی همتایش در بی رحمی و کشتار است ... !
گرگ ها تشنه ی دریدنِ انسان هایِ ضعیفند ... و اکثراً هم ، "گروهی" دنبالِ شکار می گردند ...
هرگز نباید بهِشان پشت کرده و فرار کنی ،
آنها همین را می خواهند ، ضعف و تسلیمِ تو را ...
باید مستقیم در چشمانشان خیره شوی و قدرتت را به رُخِشان بکشی ، تا دست از سرت بردارند ...
باید بهشان نشان دهی که طعمه ی اشتباهی را انتخاب کرده اند ...
باید با اقتدارت ؛ تَسلیمشان کنی !
این حکایتِ خیلی از آدم هاست ...
حیواناتی ناطق و بی انصاف ...
که دندانشان تیز نیست ؛
اما وحشیانه می درَند ...
و خیلی متمدِّنانه حرف می زنند ...
https://t.me/shiankalhor
ماندلا و قذافی هر دو آفریقایی بودند ، هر دو آزادی خواه بودند ، هر دو مبارز بودند ، هر دو در مبارزه پیروز شدند ، هر دو به محبوبیتِ فراوان رسیدند و هر دو موفق شدند که رهبری کشورهایشان را به دست بگیرند ،
ماندلا امّا بدون خون ریزی به پیروزی رسید و بدون خون ریزی ادامه داد و قدافی با خون بر مسند نشست و با خون ادامه داد
ماندلا گوشش را برای شنیدن صدای مردم باز کرد و قذافی دهانش را به نعره گشود تا گوش مردم از صدایش پر باشد
ماندلا کتابِ مردم را خواند و قذافی کتابی نوشت و مردم را وادار به خواندن آن کرد ،
ماندلا خودش را کشت تا مردمش زنده باشند و قذافی مردم را کشت تا خودش زنده باشد
ماندلا گفت : « ما » و قذافی گفت : « من » ،
ماندلا مردم را فرزندان خود خواند و قذافی مردم را سوسک و موش خطاب کرد ،
ماندلا پیش از این که از زندگی کناره بگیرد از قدرت کناره گرفت و قذافی تا آخرین لحظات به تخت و خیمه اش می اندیشید.
و حالا نلسون ماندلا و معمّر قذافی - هر دو نفر - در پیشگاهِ ابدیّت تاریخ ایستاده اند و ما تنها به احترام ماندلا می ایستیم...
https://t.me/shiankalhor
ماندلا امّا بدون خون ریزی به پیروزی رسید و بدون خون ریزی ادامه داد و قدافی با خون بر مسند نشست و با خون ادامه داد
ماندلا گوشش را برای شنیدن صدای مردم باز کرد و قذافی دهانش را به نعره گشود تا گوش مردم از صدایش پر باشد
ماندلا کتابِ مردم را خواند و قذافی کتابی نوشت و مردم را وادار به خواندن آن کرد ،
ماندلا خودش را کشت تا مردمش زنده باشند و قذافی مردم را کشت تا خودش زنده باشد
ماندلا گفت : « ما » و قذافی گفت : « من » ،
ماندلا مردم را فرزندان خود خواند و قذافی مردم را سوسک و موش خطاب کرد ،
ماندلا پیش از این که از زندگی کناره بگیرد از قدرت کناره گرفت و قذافی تا آخرین لحظات به تخت و خیمه اش می اندیشید.
و حالا نلسون ماندلا و معمّر قذافی - هر دو نفر - در پیشگاهِ ابدیّت تاریخ ایستاده اند و ما تنها به احترام ماندلا می ایستیم...
https://t.me/shiankalhor
در یکی از مدارس دور افتاده یاسوج معلمی دچار مشکل شد و موقتاً برای یک ماه معلم جایگزینی بجای او شروع به تدریس کرد.
معلم جایگزین از چند دانش آموز شروع به پرسش در مورد درس کرد، وقتی نوبت به یکی از دانش آموزان رسید و پاسخی اشتباه داد بقیه دانش آموزان شروع به خندیدن کردند و او را مسخره می کردند... معلم متوجه شد که این دانش آموز از اعتماد به نفس پایینی برخوردار است و همواره توسط همکلاسیهایش مورد تمسخر قرار میگیرد.
زنگ آخر فرا رسید و وقتی دانش آموزان از کلاس خارج شدند، معلم آن دانش آموز را فرا خواند و به او برگهای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همانطور که نام خود را حفظ کرده، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچکس در مورد این موضوع صحبت نکند. در روز دوم معلم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچهها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند، دستش را بالا ببرد. هیچکدام از دانش آموزان نتوانسته بود شعر را حفظ کند؛ تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچهها قرار گرفته بود.
بچهها از این که او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند. در طول این یک ماه، معلم جدید هر روز همین کار را تکرار میکرد و از بچهها میخواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبت قرار میداد.
کم کم نگاه همکلاسیها نسبت به آن دانش آموز تغییر کرد. دیگر کسی او را مسخره نمیکرد. آن دانش آموز خود نیز دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره معلم سابقش "خنگ" مینامید، نیست.
بخاطر اعتماد به نفسی که آن معلم به دانش آموز داده بود و حس خوبی که از آن گرفته بود، دانش آموز تمام تلاش خود را میکرد که همواره آن احساس خوب برتر بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند.
آن سال با معدلی خوب قبول شد.
به کلاسهای بالاتر رفت.
در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد.
مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت
و هم اکنون پدر پیوند کبد ایران است که در بیمارستان ابن سینای شیراز شهر صدرا صدها پیوند کبد انجام داده است.
این قصه را "دکتر ملک حسینی" در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن معلم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود نوشته است.
او در صفحه اینستاگرامش نوشته، انسانها دو نوعند: نوع اول کلید خیر هستند. دستت را میگیرند و در بهتر شدنت کمک کرده و به تو احساس ارزشمند بودن میدهند. نوع دوم انسانهایی هستند که با دیدن اولین شکست شخص، حس بی ارزشی و بدشانس بودن را به او منتقل میکنند. این دانش آموز میتوانست قربانی نوع دوم این انسانها بشود که بخت با او یار بود؛ و آن معلم کسی نبود جز "محمد بهمن بیگی" مردی بزرگ که چون ستارهای در دل شبهای سیاه روزگاران درخشید و معجزه کرد.
استاد بهمن بیگی نویسندهای چیره دست با ذهنی خلاق و مدیری لایق بود و نشان داد که اگر اراده باشد میتوان مردمی را از فرش به عرش رساند که نمونه آن دکتر ملک حسینی است. روحش جاودان و یادش گرامی.
به همین ترتیب باید از همهی معلمین عزیز و زحمتکش که چراغ راه دیگران میشوند تشکر کرد.
https://t.me/shiankalhor
معلم جایگزین از چند دانش آموز شروع به پرسش در مورد درس کرد، وقتی نوبت به یکی از دانش آموزان رسید و پاسخی اشتباه داد بقیه دانش آموزان شروع به خندیدن کردند و او را مسخره می کردند... معلم متوجه شد که این دانش آموز از اعتماد به نفس پایینی برخوردار است و همواره توسط همکلاسیهایش مورد تمسخر قرار میگیرد.
زنگ آخر فرا رسید و وقتی دانش آموزان از کلاس خارج شدند، معلم آن دانش آموز را فرا خواند و به او برگهای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همانطور که نام خود را حفظ کرده، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچکس در مورد این موضوع صحبت نکند. در روز دوم معلم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچهها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند، دستش را بالا ببرد. هیچکدام از دانش آموزان نتوانسته بود شعر را حفظ کند؛ تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچهها قرار گرفته بود.
بچهها از این که او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند. در طول این یک ماه، معلم جدید هر روز همین کار را تکرار میکرد و از بچهها میخواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبت قرار میداد.
کم کم نگاه همکلاسیها نسبت به آن دانش آموز تغییر کرد. دیگر کسی او را مسخره نمیکرد. آن دانش آموز خود نیز دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره معلم سابقش "خنگ" مینامید، نیست.
بخاطر اعتماد به نفسی که آن معلم به دانش آموز داده بود و حس خوبی که از آن گرفته بود، دانش آموز تمام تلاش خود را میکرد که همواره آن احساس خوب برتر بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند.
آن سال با معدلی خوب قبول شد.
به کلاسهای بالاتر رفت.
در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد.
مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت
و هم اکنون پدر پیوند کبد ایران است که در بیمارستان ابن سینای شیراز شهر صدرا صدها پیوند کبد انجام داده است.
این قصه را "دکتر ملک حسینی" در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن معلم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود نوشته است.
او در صفحه اینستاگرامش نوشته، انسانها دو نوعند: نوع اول کلید خیر هستند. دستت را میگیرند و در بهتر شدنت کمک کرده و به تو احساس ارزشمند بودن میدهند. نوع دوم انسانهایی هستند که با دیدن اولین شکست شخص، حس بی ارزشی و بدشانس بودن را به او منتقل میکنند. این دانش آموز میتوانست قربانی نوع دوم این انسانها بشود که بخت با او یار بود؛ و آن معلم کسی نبود جز "محمد بهمن بیگی" مردی بزرگ که چون ستارهای در دل شبهای سیاه روزگاران درخشید و معجزه کرد.
استاد بهمن بیگی نویسندهای چیره دست با ذهنی خلاق و مدیری لایق بود و نشان داد که اگر اراده باشد میتوان مردمی را از فرش به عرش رساند که نمونه آن دکتر ملک حسینی است. روحش جاودان و یادش گرامی.
به همین ترتیب باید از همهی معلمین عزیز و زحمتکش که چراغ راه دیگران میشوند تشکر کرد.
https://t.me/shiankalhor
Telegram
👑░❤️ایل شیان کَلهُر❤️👑
کانال شیان کلهر
جهت اطلاع و اگاهی و درج اخبار و مطالب روز و انعکاس مشکلات منطقه
تماس با تیم مدیریت کانال:
مدیر کانال:
@mohsen_khan63
ادمین:
@seedmojtabamosavi
@Mohsenkhan2261
@Drghasemy50
@Moslem_m64
جهت اطلاع و اگاهی و درج اخبار و مطالب روز و انعکاس مشکلات منطقه
تماس با تیم مدیریت کانال:
مدیر کانال:
@mohsen_khan63
ادمین:
@seedmojtabamosavi
@Mohsenkhan2261
@Drghasemy50
@Moslem_m64
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حاوی صحنه های دلخراش
تصادف وحشتناک دیروز جاده کمربندی قصر
https://t.me/shiankalhor
پراید له شده
یک نفر کشته شده😔
زن به صورت زنده هنوز توی ماشینه و دارن نجاتش میدن
تصادف وحشتناک دیروز جاده کمربندی قصر
https://t.me/shiankalhor
پراید له شده
یک نفر کشته شده😔
زن به صورت زنده هنوز توی ماشینه و دارن نجاتش میدن
🟣مدیر عملیات ناسا: اگر حضور بیگانگان و حیات در سیارات دیگر تایید شود، تمام ادیان زیر سوال خواهند رفت
https://t.me/shiankalhor
https://t.me/shiankalhor
#پوشش_بانوان_قوم_کلهر
#کلهری_وستن
#قوم_کلهر
#ایران
✢کلهرستان✢
پوشش کهن باستانی و اشرافی بانوان قوم کلهر
▫️چنگیز محمدی
سربند بانوان قوم کلهر «سروین» نام دارد. از دیرباز در میان زاگرسنشینان «کلهریوستن» (= کلهریبستن) مشهور بوده است. کلهریوستن بهمعنای نوع ویژۀ پوشش کامل سروین و کولنجه و خفتان بانوان کلهر است. سروین کلهری احتمالاً برگرفته از همان شمایل تاجمانندِ ملکههای ایران باستان است. در آثار بهجامانده از زنان طبقۀ اشراف اشکانی سربندی شبیه به سروین کلهری دیده میشود.
پارچۀ «سروین» ابریشم نقشدار است که به آن «پرند» گفتهاند. پارچۀ خفتان و کولنجه از جنس مخمل در رنگهای سبز و سرخ و آبی است. در دنبالۀ بخش پشت سروین، چند متر پارچۀ ابریشمین آوایزان است. نام پارچۀ سروین، با نقشهای اصیل ایرانیِ گل نیلوفر و ترمه، و به رنگ سفید و سرخ با زمینۀ سیاه، «گولونی» نام دارد. در کلهری به نقشهای سرخ و سفید گلونی «توق» میگویند. اندازۀ پارچۀ گولونی سروین کلهری، در ابعاد بزرگ و کوچک آن، از سه تا شش متر بههمپیوسته است.
در میان کلهرها چند نوع «کوا» (قبای) بلند زنانه وجود داشته و دارد. یکی از آنها «کولنجه» نام دارد. جنس کولنجه از مخمل ضخیم، با آستینی تا حدود ساعد، و بلندی آن تا حدود ساق پا است. لبهها و یقه و قسمتهایی از کولنجه و خفتان را در قدیم با نخها و نوارهایی از طلا و نقره اخراجدوزی کردهاند. امروزه از نوارهای طلاییرنگ برای لبههای کولنجه و خفتان استفاده میشود. نوع اخراجِ (بهکلهری اغراژ / اغراج) کولنجه ضخیمتر و پهنتر از اخراجهای خفتان است. کولنجه نوعی قبای بلند بانوان کلهر است. کولنجه را گاهی بر روی خفتان میپوشند. آستین خفتان کوتاهتر از آستین کولنجه است. وقتی کولنجه را بر روی خفتان میپوشند، از ناحیه آستین و مچ دست تا ابتدای ساعد، اخراجدوزی ظریفِ طلاییرنگ زیرین خفتان نمایان میشود، و اخراجدوزی ضخیمتر لبۀ آستین کولنجه از ساعد به سمت آرنج، زیبایی این پوشش را دوچندان میکند. در کولنجه و خفتان علاوهبر پارچۀ مخمل، از پارچههای زربافت هم استفاده میشود.
نوع دیگر کولنجه را که نازکتر و درازتر است، «زوون» (= زِبون) میگویند. زوون از مخمل یا جنس پارچههای نرم و درازتر از کولنجه با اخراجدوزی کمتر است. «سَلته و زوون» نیز نوع دیگری از پوششهای بانوان کلهر، شبیه به خفتان و کولنجه است. کلهرها کمتر از پوشش جلیقه (جلیسقه) استفاده میکردهاند. سلته و زوون نیز کمتر در میان بانوان کلهر رایج بودهاست.
پوشش کتمانند دیگر «خفتان» نام دارد. خفتان از جنس مخمل با اخراجدوزی کمتر از کولنجه و کمی نازکتر از آن است. خفتان دارای آستین کوتاهتر تا حدود مچ دست، و در قسمت سینه، یقهها و لبههای اخراجدوزی پهنتر از کولنجه است. این قسمتها هنگامی که کولنجه را بر روی آن میپوشند، نمایان است. خفتان را گاهی زیر کولنجه، و گاهی هر کدام را جداگانه میپوشند.
نوع دیگری، شبیه کولنجه با پارچۀ مخملِ نازکتر، و بلندتر از آن، با اخراجدوزی کمتر را «کمرچین» میگویند.
«مایشته» نیز نوعی شال ابریشمین یا حریر، به رنگ سفید بوده که زنان آنرا بر روی دوش میانداختهاند، و گوشههای جلو آنرا در قسمت سینه میبستهاند.
قبایی مانند عبای ملاها، که پوششی در ایران قدیم بوده، در میان کلهرها «بتیه» نام دارد. بزرگان گاهی آنرا بر تن میکردهاند و عمومأ به رنگ زرد بودهاست و آنرا «بتیهزرد» میگفتهاند. نوع سیاهرنگ و چادرمانند آن، با کمی تفاوت در جنس و اندازه که زنان مسن آنرا میپوشند، «بتیه» نام دارد. تمام قسمتهای سروین و بتیۀ زنان در سوگواری به رنگ سیاه است.
خوشا وه خودان آی کلهرگان
له باوگ و دالگ گورا زایهو خان
عالم حیرانِ ناوو نیوندان
اصالت دایم ها له خیوندان
هنای کولنجه ئیوه خَین وه شانا
خوَر چهوی بسید وه آسمانا
گنجین، یاقوتین، مرجانو درّین
الحق مایهشیر ویشهی کلهرّین
https://t.me/shiankalhor
#کلهری_وستن
#قوم_کلهر
#ایران
✢کلهرستان✢
پوشش کهن باستانی و اشرافی بانوان قوم کلهر
▫️چنگیز محمدی
سربند بانوان قوم کلهر «سروین» نام دارد. از دیرباز در میان زاگرسنشینان «کلهریوستن» (= کلهریبستن) مشهور بوده است. کلهریوستن بهمعنای نوع ویژۀ پوشش کامل سروین و کولنجه و خفتان بانوان کلهر است. سروین کلهری احتمالاً برگرفته از همان شمایل تاجمانندِ ملکههای ایران باستان است. در آثار بهجامانده از زنان طبقۀ اشراف اشکانی سربندی شبیه به سروین کلهری دیده میشود.
پارچۀ «سروین» ابریشم نقشدار است که به آن «پرند» گفتهاند. پارچۀ خفتان و کولنجه از جنس مخمل در رنگهای سبز و سرخ و آبی است. در دنبالۀ بخش پشت سروین، چند متر پارچۀ ابریشمین آوایزان است. نام پارچۀ سروین، با نقشهای اصیل ایرانیِ گل نیلوفر و ترمه، و به رنگ سفید و سرخ با زمینۀ سیاه، «گولونی» نام دارد. در کلهری به نقشهای سرخ و سفید گلونی «توق» میگویند. اندازۀ پارچۀ گولونی سروین کلهری، در ابعاد بزرگ و کوچک آن، از سه تا شش متر بههمپیوسته است.
در میان کلهرها چند نوع «کوا» (قبای) بلند زنانه وجود داشته و دارد. یکی از آنها «کولنجه» نام دارد. جنس کولنجه از مخمل ضخیم، با آستینی تا حدود ساعد، و بلندی آن تا حدود ساق پا است. لبهها و یقه و قسمتهایی از کولنجه و خفتان را در قدیم با نخها و نوارهایی از طلا و نقره اخراجدوزی کردهاند. امروزه از نوارهای طلاییرنگ برای لبههای کولنجه و خفتان استفاده میشود. نوع اخراجِ (بهکلهری اغراژ / اغراج) کولنجه ضخیمتر و پهنتر از اخراجهای خفتان است. کولنجه نوعی قبای بلند بانوان کلهر است. کولنجه را گاهی بر روی خفتان میپوشند. آستین خفتان کوتاهتر از آستین کولنجه است. وقتی کولنجه را بر روی خفتان میپوشند، از ناحیه آستین و مچ دست تا ابتدای ساعد، اخراجدوزی ظریفِ طلاییرنگ زیرین خفتان نمایان میشود، و اخراجدوزی ضخیمتر لبۀ آستین کولنجه از ساعد به سمت آرنج، زیبایی این پوشش را دوچندان میکند. در کولنجه و خفتان علاوهبر پارچۀ مخمل، از پارچههای زربافت هم استفاده میشود.
نوع دیگر کولنجه را که نازکتر و درازتر است، «زوون» (= زِبون) میگویند. زوون از مخمل یا جنس پارچههای نرم و درازتر از کولنجه با اخراجدوزی کمتر است. «سَلته و زوون» نیز نوع دیگری از پوششهای بانوان کلهر، شبیه به خفتان و کولنجه است. کلهرها کمتر از پوشش جلیقه (جلیسقه) استفاده میکردهاند. سلته و زوون نیز کمتر در میان بانوان کلهر رایج بودهاست.
پوشش کتمانند دیگر «خفتان» نام دارد. خفتان از جنس مخمل با اخراجدوزی کمتر از کولنجه و کمی نازکتر از آن است. خفتان دارای آستین کوتاهتر تا حدود مچ دست، و در قسمت سینه، یقهها و لبههای اخراجدوزی پهنتر از کولنجه است. این قسمتها هنگامی که کولنجه را بر روی آن میپوشند، نمایان است. خفتان را گاهی زیر کولنجه، و گاهی هر کدام را جداگانه میپوشند.
نوع دیگری، شبیه کولنجه با پارچۀ مخملِ نازکتر، و بلندتر از آن، با اخراجدوزی کمتر را «کمرچین» میگویند.
«مایشته» نیز نوعی شال ابریشمین یا حریر، به رنگ سفید بوده که زنان آنرا بر روی دوش میانداختهاند، و گوشههای جلو آنرا در قسمت سینه میبستهاند.
قبایی مانند عبای ملاها، که پوششی در ایران قدیم بوده، در میان کلهرها «بتیه» نام دارد. بزرگان گاهی آنرا بر تن میکردهاند و عمومأ به رنگ زرد بودهاست و آنرا «بتیهزرد» میگفتهاند. نوع سیاهرنگ و چادرمانند آن، با کمی تفاوت در جنس و اندازه که زنان مسن آنرا میپوشند، «بتیه» نام دارد. تمام قسمتهای سروین و بتیۀ زنان در سوگواری به رنگ سیاه است.
خوشا وه خودان آی کلهرگان
له باوگ و دالگ گورا زایهو خان
عالم حیرانِ ناوو نیوندان
اصالت دایم ها له خیوندان
هنای کولنجه ئیوه خَین وه شانا
خوَر چهوی بسید وه آسمانا
گنجین، یاقوتین، مرجانو درّین
الحق مایهشیر ویشهی کلهرّین
https://t.me/shiankalhor
Jahan e Laghar
Mohsen Chavoshi
محسن چاوشی
جهان لاغر
جهان لاغر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیو از اولین لحظات پیدا شدن یسنا 😍
چقدر خوب بود این خبر امروز خداروشکر دختر کوچولو بعد از ۵ روز سالم به اغوش خونوادش برگشت
https://t.me/shiankalhor
چقدر خوب بود این خبر امروز خداروشکر دختر کوچولو بعد از ۵ روز سالم به اغوش خونوادش برگشت
https://t.me/shiankalhor
با یہ نفر باش
با همون یہ نفر
روزے صدبار قهر و آشتے ڪن
ولے جاشو با هیچڪس عوض نڪن!
https://t.me/shiankalhor
با همون یہ نفر
روزے صدبار قهر و آشتے ڪن
ولے جاشو با هیچڪس عوض نڪن!
https://t.me/shiankalhor
Telegram
👑░❤️ایل شیان کَلهُر❤️👑
کانال شیان کلهر
جهت اطلاع و اگاهی و درج اخبار و مطالب روز و انعکاس مشکلات منطقه
تماس با تیم مدیریت کانال:
مدیر کانال:
@mohsen_khan63
ادمین:
@seedmojtabamosavi
@Mohsenkhan2261
@Drghasemy50
@Moslem_m64
جهت اطلاع و اگاهی و درج اخبار و مطالب روز و انعکاس مشکلات منطقه
تماس با تیم مدیریت کانال:
مدیر کانال:
@mohsen_khan63
ادمین:
@seedmojtabamosavi
@Mohsenkhan2261
@Drghasemy50
@Moslem_m64
تصویری غمانگیز از سقوط ارزش پول ایران!
یک گردشگر روس ۳۰۰ دلار را به ریال ایران تبدیل کرده و به علت حجم زیاد اسکناس مجبور است آن را با کیسه پلاستیکی حمل کند!
https://t.me/shiankalhor
یک گردشگر روس ۳۰۰ دلار را به ریال ایران تبدیل کرده و به علت حجم زیاد اسکناس مجبور است آن را با کیسه پلاستیکی حمل کند!
https://t.me/shiankalhor
👑░❤️ایل شیان کَلهُر❤️👑
ویدیو از اولین لحظات پیدا شدن یسنا 😍 چقدر خوب بود این خبر امروز خداروشکر دختر کوچولو بعد از ۵ روز سالم به اغوش خونوادش برگشت https://t.me/shiankalhor
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جواد میردوستی دادستان کلاله
شواهد و قراین نشان میدهد یسنا 4 ساله ربوده شده توسط یک زن غیر بومی
https://t.me/shiankalhor
شواهد و قراین نشان میدهد یسنا 4 ساله ربوده شده توسط یک زن غیر بومی
https://t.me/shiankalhor
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حیوانی به اسم ویجو که آوازی شبیه گریه و زاری انسانها سر می دهد و در قبرستانها زندگی میکند
https://t.me/shiankalhor
https://t.me/shiankalhor