رجوع به علما در حوادث

#علمای_صالح
قال الامام المهدی صلوات الله علیه و عجل الله فرجه: وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏

🔸حضرت مهدی صاحب العصر و الزمان صلوات الله علیه و عجل الله فرجه: و اما حوادثى كه براى شما پيش مى آيد، (براى دانستن حكم آنها) رجوع كنيد به راويان حديثِ ما، زيرا آنها حجّت من بر شما هستند و من حجّت خدا بر آنها مي باشم.

کمال الدين، ج‏2، ص: 484
الغيبة، ص: 291
اعلام الورى(ط - القديمة)، ص: 452
الخرائج، ج‏3، ص: 1114
الإحتجاج(طبرسي)، ج‏2، ص: 470
كشف الغمة(ط - القديمة)، ج‏2، ص: 531
نوادر الأخبار(فیض)، ص: 241
وسائل الشيعة، ج‏27، ص: 140
الفصول المهمة، ج‏1، ص: 592
مرآة العقول ، ج‏26، ص: 204
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏2، ص: 90
مستدرك الوسائل،ج‏2، ص: 9
إلزام الناصب، ج‏1، ص: 391
منهاج البراعة(خوئى)، ج‏13، ص: 272
سفينة البحار، ج‏8، ص: 541
الحياة، ج‏2، ص: 557

این حدیث گهربار چند نکته دارد

نکته اول: امام می فرماید رجوع کنید به راوی حدیث، نه خود کتاب یا خود حدیث. زیرا آن شخصی که امام معصوم دستور به تبعیت از او داده در حقیقت احکام را از دل احادیث بیرون می کشد؛ راوی گری به خودی خود ارزشی ندارد و این فقاهت است که مهم است
در رجال حدیث و سلسله راویان آن (افرادی که حدیث را از یکدیگر نقل کردند) حتی شاید یهودی یا عمری نیز وجود داشته باشد؛ حتی عایشه ملعونه گاهی راوی حدیثی می شود. یعنی در بعضی از موارد حتی یک یهودی یا یک عمری نیز #راوی حدیث است؛ پس بر عوام مردم واجب است در احکام شرعی به یک متخصص و یک حدیث شناس خبره، که همان #فقیه اعلم است رجوع کنند

نکته دوم: امام می فرماید به راویان حدیث مـــــــا رجوع کنید؛ یعنی این افراد که ما باید به آنها رجوع کنیم؛ نظر و فتوایی که می دهند فقط و فقط باید بر پایه حدیث و قرآن باشد؛ نه رای و نظر شخصی و...

نکته سوم: امام معصوم می فرماید آنها برای شما #حجت هستند؛ یعنی اگر فقیه اعلم طبق مبانی صحیح شیعی که از امام آموخته اجتهاد کرده و برای رسیدن به حکمی به احادیث رجوع کرده و فتوای او روایی است؛ دیگر برای ما حجت می باشد.

آیا بافته های عقل هرکسی #حجت است؟

بحثی حول این حدیث شریف:

قال الامام الکاظم صلوات الله علیه: إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ (صلوات الله علیهم) وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ

🔸امام کاظم صلوات الله علیه: همانا براى خداوند بر مردم دو حجّت است، حجّت آشكار و حجّت پنهان، امّا حجّت آشكار عبارت است از رسولان و پيامبران و امامان (صلوات الله علیهم) و اما حجّت پنهانى پس عقول است.

الكافي- ط الاسلامية جلد 1 صفحه 16

1️⃣حق یکی بیشتر نیست؛ اگر بگوییم هرکس با عقل خودش به هرچه برسد حجت است چه آشفته بازی پیش می آید؟ نه تنها در امور دین بلکه در سایر امور کج فهمی ها و برداشت های نا به جا را نمی بینید؟ این کج فهمی ها برخاسته از کجاست؟ جز از عقول ناقص اشخاص است؟ جز از آراء شخصی است؟ آیا نمی بینید که عقول انسان ها چقدر خطا دارد؟

کلام اهل بیت صلوات الله علیهم نور است ولی فهم عوام مردم از حدیث نور نیست...

خنده امام در واکنش به فهم کج و برداشت سطحی از آیات و روایات

فهم اشتباه از حدیث در محضر معصوم

پس هرچه که عقل ناقص ما بدان رسید حجیت ندارد.

2️⃣رسول خدا صلی الله علیه و آله مسیر سعادت را برای ما روشن کرده و آن تمسک به ثقلین است و بس. هرکس به ثقلین چنگ زد هدایت یافته در غیر این صورت گمراهی و ضلالت نصیبش می شود.
کلی حدیث در باب تسلیم اهل بیت صلوات الله علیهم شدن داریم؛ پس ما باید مطیع و تسلیم معصومین صلوات الله علیهم باشیم نه پیرو آراء شخصی و تعقل های ظلمانیِ عقول ناقص خودمان.

فقط و فقط تسلیم امر اهل بیت علیهم السلام باشیم تا هلاک نشویم...

3️⃣#حجت گاهی به معنای اتمام حجت است؛ گاهی به معنای دلیل و برهان است گاهی به معنای دستاویز و بهانه و مدرک است و معانی دیگر ....
در ابتدای دعای ندبه نیز داریم که می فرماید ما انبیاء را فرستادیم تا کسی نگوید من معذور بودم:
... وَلَا يَقُولَ أَحَدٌ لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً مُنْذِراً، وَأَقَمْتَ لَنا عَلَماً هادِياً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزىٰ ...

یعنی خداوند متعال با ارسال انبیاء اتمام حجت کرده؛ راه عذر و بهانه را بسته؛ برای هدایت بشر چیزی کم نگذاشته و #حجت به همین معناست.
در دعای کمیل نیز داریم:
فَلَكَ الحَمْدُ عَلَىَّ فِى جَمِيعِ ذٰلِكَ؛ وَلَا حُجَّةَ لِى فِيما جَرىٰ عَلَىَّ فِيهِ قَضَاؤُكَ

یعنی ما معذور نیستیم یعنی ما در مقابل خداوند متعال بهانه و مدرکی نداریم؛ بلکه اوست که بر علیه ما کلی مدرک و دلیل و حجت دارد.
فلذا در حدیثی داریم سه گروه تکلیفی ندارند که یکی از آنها دیوانه هایی هستند که عقل ندارند. زیرا عقلی ندارند که بخواهند به مسیر هدایت راه یابند و علامه مجلسی در شرح این حدیث نیز تقریبا همین سخن را فرموده:
قوله عليه السلام: وأما الباطنة فالعقول ، لعل المراد بها هيهنا أي التي مناط التكليف وبها يميز بين الحق والباطل والحسن والقبيح.

مرآة العقول جلد 1 صفحه 57

پس حجت بودن عقل به این معناست؛ نه اینکه بگوییم با عقلت به هرچه دست یافتی حجت است و درست است.
مرحوم بحرانی نیز توضیحات خوبی ذیل حدیث داده که علاقه مندان می توانند رجوع کنند (الحدائق الناضرة جلد 1 صفحه 130)

4️⃣طبق احادیث فراوان رای شخصی و قیاس و هوای نفس و تبعیت محض از عقل خودمان در دین جایی ندارد؛ بلکه اسلام یعنی #تسلیم در مقابل حجج الهی که مبلغین دین خداوند هستند.

رای شخصی در دین=شرک

دستور عمر به وارد کردن رای شخصی در دین

تسلیم ثقلین باشیم نه پیرو رای و عقل ناقص خودمان

به عقل و سلیقه و رای شخصی و هوای نفس خودمان رجوع کنیم یا به ثقلین؟

5️⃣عقل سلیم چه می گوید؟ می گوید از متخصص امر تبعیت کن؟ یا خودت خودسرانه شروع به بافتن کن؟ عقل را کسی دارد که مطیع و تسلیم اهل بیت صلوات الله علیهم است. کسی که دم از عقل می زند ولی در عین حال پیرو عقل ناقص خودش شده و اتباع ثقلین را رها کرده در حقیقت بی عقل و بی شعوری بیش نیست.

در آخر بگوییم کسانی که عاشق فلسفه و اغیار هستند و ثقلین و ائمه هدی صلوات الله علیهم را رها کردند؛ خیلی تمایل دارند رای شخصی و تفکرات ظلمانی و #قیاس های شیطانی خودشان را در دین خدا وارد کنند و برای خودشان دکان و مرید دست و پا کنند. لکن شیعیان واقعی #تسلیم و مطیع محض امامان هدایتگر صلوات الله علیهم هستند و بس.

اباطیل ادمین سراب اخباری گری در باب عقل

➖در پی اثبات این هستی که عقل ناقصت و کله پوکت ثقل سوم شده؟ حجیت دارد؟
➖اصلا معنای #حجت را فهمیدی از کلام معصوم؟ فکر کردی مخچه تو حجت الهی است؟
➖#عقل نور است و با کله پوک شما نواصولی ها متفاوت است
☑️اگر منظورت این است عقلت بین حق و باطل تمییز میدهد و بر علیه خودت اتمام حجت میکند و راه هر گونه عذر و بهانه ای را میبندد، بله درست است
☑️اگر منظورت این است که رفع القلم نیستی چون خداوند متعال به تو عقل داده و مثل مجانین تکالیف از تو رفع نشده، بله درست است
❌اما اگر میخواهی بگویی عقلت ناقص نیست، عقلت ثقل سومی در کنار ثقلین شده، عقلت لغزش ندارد و... قطعا در اشتباهی

ضرر نواصولی های گمراه، کمتر از ضرر نو اخباری ها نیست

پاسخ علامه مجلسی به این گمراهان:
🔸همانا طریق عقل از چیزهایی است که خطاهای زیادی در آن واقع می‌شود، پس جائز نیست تکیه کردن بر عقل در امور دین، بلکه واجب است #رجوع کردن در جمیع امور دین به اوصیاء سیّد المرسلین صلوات اللّه علیهم اجمعین

بحار ج2 ص288

آیا بافته های عقل هرکسی #حجت است؟

شما به جای مباحث فقهی روی تلفظ بسم الله الرحمن الرحیم کار کن که نمازت باطل نباشد!