چقدر گریه نکردم و چقدر این قوی بودن دارد از درون مرا میجود. مثل ماشینی که تمام شب و تمام روز را یکسره در حرکت بوده، نیاز دارم بزنم کناری و بیهوا و بیآنکه فکر کنم چرا، گریه کنم.
نیاز دارم وسط یک برهوت، تنهای تنها بایستم و با تمام توانم فریاد بزنم، جیغ بکشم، زار بزنم و از اینهمه احساس اندوهی که نمیدانم از کدامین اتفاق ها، در وجودم رسوب کرده، خالی شوم.
نمیدانم دقیقا برای چه غمگینم اما میدانم که غمگینم و نمیدانم برای چه حادثهای، اما نیاز دارم گریه کنم.
روان آدمها مانند ظرفیست که با هر دلخوری، هر اندوه، هر زخم و هربار دوست داشته نشدن، لبریز تر میشود و جایی از مسیر، میرسد به نقطهی «یک اتفاقِ کوچکِ ناخوشایند مانده به سر ریز» ... و آن اتفاق کوچک ناخوشایند میافتد و آدمی ناگهان و فراتر از حد انتظار، فرو میپاشد از درون و من دقیقا همانجام.
حواستان به ظرف وجودتان باشد و گاهگاهی بزنید کناری و قبل از سرریز و انهدام، ظرف وجودتان را خالی کنید و با روانی سبک، آسوده و آرام، به مسیرتان ادامه بدهید.
به هرحال چشم را گذاشتهاند برای نگاه کردن و برای خواندن و برای ذوق کردن و برای گریستن و آرام شدن ...
از چشمانتان درست استفاده کنید.
#نرگس_صرافیان_طوفان
نیاز دارم وسط یک برهوت، تنهای تنها بایستم و با تمام توانم فریاد بزنم، جیغ بکشم، زار بزنم و از اینهمه احساس اندوهی که نمیدانم از کدامین اتفاق ها، در وجودم رسوب کرده، خالی شوم.
نمیدانم دقیقا برای چه غمگینم اما میدانم که غمگینم و نمیدانم برای چه حادثهای، اما نیاز دارم گریه کنم.
روان آدمها مانند ظرفیست که با هر دلخوری، هر اندوه، هر زخم و هربار دوست داشته نشدن، لبریز تر میشود و جایی از مسیر، میرسد به نقطهی «یک اتفاقِ کوچکِ ناخوشایند مانده به سر ریز» ... و آن اتفاق کوچک ناخوشایند میافتد و آدمی ناگهان و فراتر از حد انتظار، فرو میپاشد از درون و من دقیقا همانجام.
حواستان به ظرف وجودتان باشد و گاهگاهی بزنید کناری و قبل از سرریز و انهدام، ظرف وجودتان را خالی کنید و با روانی سبک، آسوده و آرام، به مسیرتان ادامه بدهید.
به هرحال چشم را گذاشتهاند برای نگاه کردن و برای خواندن و برای ذوق کردن و برای گریستن و آرام شدن ...
از چشمانتان درست استفاده کنید.
#نرگس_صرافیان_طوفان
ميشه امید داشت، میشه به بهبود فکر کرد، میشه نجات داد، ولی گاهی اوقات جوری در محاصرهی مشكلات و آدمها و شرایط نابسامان قرار داری که هر اقدام و تلاشی، بیفایدهست.
انگار در یک کشتی نشستی که تمام کفِش سوراخه و آخرین تلاشت برای نجات، کشیدن بادبانهاست. اما میدونی که داری تقلای بیهوده میکنی و نجاتی در کار نیست، میدونی که غرق شدنت قطعیه، مگر اینکه کشتیت رو عوض کنی، یا دل به آب بزنی و با تمام توانت به پیش بری و خودت رو به یک ساحل امن برسونی.
#نرگس_صرافیان_طوفان
انگار در یک کشتی نشستی که تمام کفِش سوراخه و آخرین تلاشت برای نجات، کشیدن بادبانهاست. اما میدونی که داری تقلای بیهوده میکنی و نجاتی در کار نیست، میدونی که غرق شدنت قطعیه، مگر اینکه کشتیت رو عوض کنی، یا دل به آب بزنی و با تمام توانت به پیش بری و خودت رو به یک ساحل امن برسونی.
#نرگس_صرافیان_طوفان
جمعه
گاهی شبیهِ دفترچهٔ خاطراتی ست که هر بار ، گوشه ای لم می دهی و ورقش می زنی
و چه می چسبد مرورِ خاطراتِ کودکی و آخرِ هفته هایی که در سهل انگاریِ کودکانه گذشت
کودکی هایی که در هوایِ نابِ خانهٔ پدری سپری شد
و شیطنت هایی که در دلِ کوچه هایِ خاکی و پر از خاطره ، جا ماند
جمعه دلگیر نیست
باید به روزهایِ خوبِ رسیده و نرسیده فکر کرد
باید خاطراتِ شیرینِ گذشته را ورق زد
باید ساده گرفت
باید بی خیال بود
#نرگس_صرافیان_طوفان
گاهی شبیهِ دفترچهٔ خاطراتی ست که هر بار ، گوشه ای لم می دهی و ورقش می زنی
و چه می چسبد مرورِ خاطراتِ کودکی و آخرِ هفته هایی که در سهل انگاریِ کودکانه گذشت
کودکی هایی که در هوایِ نابِ خانهٔ پدری سپری شد
و شیطنت هایی که در دلِ کوچه هایِ خاکی و پر از خاطره ، جا ماند
جمعه دلگیر نیست
باید به روزهایِ خوبِ رسیده و نرسیده فکر کرد
باید خاطراتِ شیرینِ گذشته را ورق زد
باید ساده گرفت
باید بی خیال بود
#نرگس_صرافیان_طوفان
من برای حال خوبم می جنگم!
قوی بودن در دنیای من، انتخاب نیست...
یک قانون اساسی و اجباریست!
اوضاع هر چقدر میخواهد بد باشد
من شکست را نمی پذیرم!
به جای نشستن و افسوس خوردن
می ایستم و شرایط را تغییر می دهم!
می جنگم
زخمی می شوم
زمین می خورم، اما شکست هرگز!
من عمیقاً باور دارم که شایسته آرامشم...
و برای داشتنش با تمام توانم، تلاش میکنم
من آفریده نشده ام که تسلیم باشم
که مغلوب باشم
که ضعیف باشم!
من آمده ام که جهان را تسلیم آرزوهایم کنم
من خواسته ام، پس می شود!
من برای حال خوبم میجنگم!
#نرگس_صرافیان_طوفان
قوی بودن در دنیای من، انتخاب نیست...
یک قانون اساسی و اجباریست!
اوضاع هر چقدر میخواهد بد باشد
من شکست را نمی پذیرم!
به جای نشستن و افسوس خوردن
می ایستم و شرایط را تغییر می دهم!
می جنگم
زخمی می شوم
زمین می خورم، اما شکست هرگز!
من عمیقاً باور دارم که شایسته آرامشم...
و برای داشتنش با تمام توانم، تلاش میکنم
من آفریده نشده ام که تسلیم باشم
که مغلوب باشم
که ضعیف باشم!
من آمده ام که جهان را تسلیم آرزوهایم کنم
من خواسته ام، پس می شود!
من برای حال خوبم میجنگم!
#نرگس_صرافیان_طوفان
پنج شنبه ها؛
یڪ ڪولہ مے خـواهد فـقط ،
یڪ جاده ے بے انـتها ...
باید جـدا شـد از همہ
از دلـهره
از غـصه ها ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
💜
یڪ ڪولہ مے خـواهد فـقط ،
یڪ جاده ے بے انـتها ...
باید جـدا شـد از همہ
از دلـهره
از غـصه ها ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
💜
ڪَاهے باید رها ڪرد
باید نداشت باید نخواست
باید ڪَریخت ،
از انتظارهایے ڪه آدمـ را پیر
و دردهایے ڪه آدمـ را شڪسته میڪند...!!
#نرگس_صرافیان_طوفان
باید نداشت باید نخواست
باید ڪَریخت ،
از انتظارهایے ڪه آدمـ را پیر
و دردهایے ڪه آدمـ را شڪسته میڪند...!!
#نرگس_صرافیان_طوفان
.
"چشم بد دور، ڪه هم جانی و هم جانانی"
جانِ شیرینِ دلم ، مثل نفس میمانی...
من ڪویرے پر اندوه و تو لبریز بهار...
بر دل تب زدهام ، برفتر از بارانی...
چه بڪَویم چه نه ، انڪَار خبر دارے از آن...
از نڪَاهم همهے حس مرا میخوانی...
چشم بد دور، ڪه دیوانهے لبخند توام....
تو مرا در دل صد حادثه، میخندانی...!!
#نرگس_صرافیان_طوفان
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
"چشم بد دور، ڪه هم جانی و هم جانانی"
جانِ شیرینِ دلم ، مثل نفس میمانی...
من ڪویرے پر اندوه و تو لبریز بهار...
بر دل تب زدهام ، برفتر از بارانی...
چه بڪَویم چه نه ، انڪَار خبر دارے از آن...
از نڪَاهم همهے حس مرا میخوانی...
چشم بد دور، ڪه دیوانهے لبخند توام....
تو مرا در دل صد حادثه، میخندانی...!!
#نرگس_صرافیان_طوفان
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
بگذار تمامِ جهان تو را بخواهند
من به جاذبه ے عشقِ خودم شک ندارم
تو تا آخرِ دنیا
غیر از من ؛
هیچ ڪس را نخواهے خواست ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
من به جاذبه ے عشقِ خودم شک ندارم
تو تا آخرِ دنیا
غیر از من ؛
هیچ ڪس را نخواهے خواست ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
چه خوب است عزیزِ دلِ کسی باشی ؛
بی آن که بخواهی و برایش تلاشی کنی
من این ساده ترین حالتِ خوشبختی را
برای تو آرزو می کنم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
بی آن که بخواهی و برایش تلاشی کنی
من این ساده ترین حالتِ خوشبختی را
برای تو آرزو می کنم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
"یلدا" می رسد تا با نفس هایِ زمستانی و سردش ، آدم ها را برایِ گرم شدن ، به هم نزدیک کند ، که کینه ها را بشوید و دل ها را صاف تر از همیشه کند .
و چه می چسبد نوشیدنِ یک استکان چایِ داغ ، در شبی سرد و برفی ، وقتی عزیزترین هایِ زندگی ات کنارت نشسته اند و با تماشا و همصحبتیِ شان ، عشق می کنی ...
وقتی با یک دقیقه زمانِ اضافه ؛ یک عمر خاطره ی خوب برایِ روزهای دلگیری ات پس انداز می کنی و هرکجا که تنها و بی پناه شدی ، یادت می افتد ؛ تو کسانی را داری که به اندازه ی تمامِ دانه هایِ برف ، برایت آرزوهایِ خوب دارند ، و دلگرم می شوی به حمایتِ آنهایی که دورند و از هرچه نزدیک است ، به تو نزدیک تر ...
یلدا یعنی ؛ آدم ها برایِ سلامتِ نفس و جانشان و برایِ زنده ماندن ؛ "عشق" می خواهند ، و شاید ناب ترین حالتِ عاشقی ، از سمتِ کسانی باشد که کنارشان قد کشیده ای و جزءِ لاینفکِ بهترین خاطراتِ تواند . همان ها که با گرمیِ حضورشان ، جهان را جایِ بهتری می کنند برایِ زیستن ...
یلدا یعنی ؛ قدرِ با هم بودن ها را بدانیم ، که بیشتر کنارِ هم باشیم ، که حواسمان به ناب ترین هایِ زندگیِ مان باشد !
ای کاش هیچ خانه ای خالی از عشق نباشد و اهالیِ خانه ، هرکجا که هستند و هرکجا که می روند ؛ شاد و خوشبخت باشند ،
که شاد بودن ، حقِ هر آدمی ،
و گرم ماندن ، حقِ هر خانه ای ست !
#نرگس_صرافیان_طوفان
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
و چه می چسبد نوشیدنِ یک استکان چایِ داغ ، در شبی سرد و برفی ، وقتی عزیزترین هایِ زندگی ات کنارت نشسته اند و با تماشا و همصحبتیِ شان ، عشق می کنی ...
وقتی با یک دقیقه زمانِ اضافه ؛ یک عمر خاطره ی خوب برایِ روزهای دلگیری ات پس انداز می کنی و هرکجا که تنها و بی پناه شدی ، یادت می افتد ؛ تو کسانی را داری که به اندازه ی تمامِ دانه هایِ برف ، برایت آرزوهایِ خوب دارند ، و دلگرم می شوی به حمایتِ آنهایی که دورند و از هرچه نزدیک است ، به تو نزدیک تر ...
یلدا یعنی ؛ آدم ها برایِ سلامتِ نفس و جانشان و برایِ زنده ماندن ؛ "عشق" می خواهند ، و شاید ناب ترین حالتِ عاشقی ، از سمتِ کسانی باشد که کنارشان قد کشیده ای و جزءِ لاینفکِ بهترین خاطراتِ تواند . همان ها که با گرمیِ حضورشان ، جهان را جایِ بهتری می کنند برایِ زیستن ...
یلدا یعنی ؛ قدرِ با هم بودن ها را بدانیم ، که بیشتر کنارِ هم باشیم ، که حواسمان به ناب ترین هایِ زندگیِ مان باشد !
ای کاش هیچ خانه ای خالی از عشق نباشد و اهالیِ خانه ، هرکجا که هستند و هرکجا که می روند ؛ شاد و خوشبخت باشند ،
که شاد بودن ، حقِ هر آدمی ،
و گرم ماندن ، حقِ هر خانه ای ست !
#نرگس_صرافیان_طوفان
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
بابا یعنی پناه یک آدم. یعنی کسی که وسط دعواهای کودکانه به آغوشش امید داری، یعنی قدرتمند ترین انسان روی زمین برای هر بچه، کسی که در تصور فرزندش هر ناممکن و ناشدنی را در جیبهای کتش پنهان کرده و هیچکس از او قویتر نیست.
بابا یعنی مردی که شبها با لبخند به خانه بر میگردد و همیشه شکلات و چیزهای خوشحال کننده در جیبهاش دارد. بابا یعنی صبحهای زمستان کسی از خواب بیدارت کند که «بلند شو ببین چه برفی آمده!» یعنی «دعا کنید امسال عیدی بدهند میبرمتان شمال» و عیدی میدهند و نمیبردمان شمال و همیشه زخمهای عمیقتری برای بستن دارد.
بابا یعنی یکتنه با مشکلات جهان جنگیدن، یعنی عیدها برای بچهها لباس خریدن و با شادیِ آنها شاد شدن. یعنی آجیل و پشمک و کلوچهی عید در دست از راه رسیدن و ذوق بچهها را نگاه کردن. بابا یعنی قلقلکهای غافلگیرانه و مسافرتهای ناگهانی.
بابا یعنی تکهی بزرگی از قدرت و مهربانی خدا در وجود یک نفر.
خدایا مراقب همهی باباها باش، ظریف نیستند، ولی بیش از توانشان مهربانند و بخشنده.
خدا کند هیچ بابایی هیچجوره شرمندهی بچههاش نباشد. خدا کند همیشه چوب جادوییِ باباها برای برآوردن آرزوهای بچههاشان، پر از معجزه و لبخند باشد.
خدا کند...✨
#نرگس_صرافیان_طوفان
بابا یعنی مردی که شبها با لبخند به خانه بر میگردد و همیشه شکلات و چیزهای خوشحال کننده در جیبهاش دارد. بابا یعنی صبحهای زمستان کسی از خواب بیدارت کند که «بلند شو ببین چه برفی آمده!» یعنی «دعا کنید امسال عیدی بدهند میبرمتان شمال» و عیدی میدهند و نمیبردمان شمال و همیشه زخمهای عمیقتری برای بستن دارد.
بابا یعنی یکتنه با مشکلات جهان جنگیدن، یعنی عیدها برای بچهها لباس خریدن و با شادیِ آنها شاد شدن. یعنی آجیل و پشمک و کلوچهی عید در دست از راه رسیدن و ذوق بچهها را نگاه کردن. بابا یعنی قلقلکهای غافلگیرانه و مسافرتهای ناگهانی.
بابا یعنی تکهی بزرگی از قدرت و مهربانی خدا در وجود یک نفر.
خدایا مراقب همهی باباها باش، ظریف نیستند، ولی بیش از توانشان مهربانند و بخشنده.
خدا کند هیچ بابایی هیچجوره شرمندهی بچههاش نباشد. خدا کند همیشه چوب جادوییِ باباها برای برآوردن آرزوهای بچههاشان، پر از معجزه و لبخند باشد.
خدا کند...✨
#نرگس_صرافیان_طوفان
گاهی باید رفت ...
باید نسخه ی فاصله گرفتن را برای خود پیچید ،
باید از تمامِ بی مهری و بی انصافی های دنیا دور شد .
کاش جای ساکتی برای تبعید شدن بود ...
این روزها ، شعور و احساسم درد می کند ،
هیچ جوره تابِ ماندنم نیست !
خسته ام ؛
از تمامِ دنیا ...
از نقاب ها و موجوداتِ کوکی و آهنیِ این بازیِ تکراری ...
از چشم های بیدار و اندیشه های خوابیده ...
حالِ من خوب نیست !
می خوابم ...
اگر خدا را این حوالی دیدید ؛
بیدارم کنید ...
سرم برای مناظره با او
بدجور درد می کند ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@sheroghazal124
باید نسخه ی فاصله گرفتن را برای خود پیچید ،
باید از تمامِ بی مهری و بی انصافی های دنیا دور شد .
کاش جای ساکتی برای تبعید شدن بود ...
این روزها ، شعور و احساسم درد می کند ،
هیچ جوره تابِ ماندنم نیست !
خسته ام ؛
از تمامِ دنیا ...
از نقاب ها و موجوداتِ کوکی و آهنیِ این بازیِ تکراری ...
از چشم های بیدار و اندیشه های خوابیده ...
حالِ من خوب نیست !
می خوابم ...
اگر خدا را این حوالی دیدید ؛
بیدارم کنید ...
سرم برای مناظره با او
بدجور درد می کند ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@sheroghazal124
نیاز داریم به یک نفر که بپرسد "بهتری؟"
و بیتعارف بگوییم "نه! راستش اصلا خوب نیستم..."
نیاز داریم به کسی که از بد بودن حال ما، به نبودن پناه نبرد، که بشود بگویی خوب نیستم و او بماند و بسازد و با حرفهایش، امید و انگیزه و لبخند بیاورد. که برایش خودت باشی و برای نگه داشتن و ماندنش نقابِ "من خوبم و همه چیز رو به راه است" نزنی.
نیاز داریم به یک نفر که رفیق باشد، نه دوست! که "دوست" یار شادی و آسانیست و "رفیق" شریک غمها و بانیِ لبخندها...
که فرق است میان رفیق و دوست و ما اینروزها دلمان رفیق میخواهد، نه دوست!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@sheroghazal124
نیاز داریم به یک نفر که بپرسد "بهتری؟"
و بیتعارف بگوییم "نه! راستش اصلا خوب نیستم..."
نیاز داریم به کسی که از بد بودن حال ما، به نبودن پناه نبرد، که بشود بگویی خوب نیستم و او بماند و بسازد و با حرفهایش، امید و انگیزه و لبخند بیاورد. که برایش خودت باشی و برای نگه داشتن و ماندنش نقابِ "من خوبم و همه چیز رو به راه است" نزنی.
نیاز داریم به یک نفر که رفیق باشد، نه دوست! که "دوست" یار شادی و آسانیست و "رفیق" شریک غمها و بانیِ لبخندها...
که فرق است میان رفیق و دوست و ما اینروزها دلمان رفیق میخواهد، نه دوست!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@sheroghazal124
آرام باش ماهِ من ! درست می شود ...
نه هیچ شبی ، و نه هیچ زمستانی دائمی نیست !
آفتاب می تابد ،
شاخه ها جوانه می زنند و تمامِ شکوفه های در انتظار ؛ متولد خواهند شد ...
هیچ ابری تا همیشه در مقابلِ مهتاب ، نمی ایستد و هیچ ماهی تا همیشه در حصار ، نمی مانَد ،
که حصار ؛ جای ماه ، آسمان ؛ جای سیاهی و باغ ؛ بسترِ شاخه های خشک و سرمازده نیست !
نور ، سپاه سیاهی را می درد ؛ حتی اگر به قدرِ روزنه ای باشد ،
و بهار ؛ هزار هزار زمستان را سبز می کند ،
روزهای سخت ، رو به پایان است ماهِ من ؛
آرام باش ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@sheroghazal124
نه هیچ شبی ، و نه هیچ زمستانی دائمی نیست !
آفتاب می تابد ،
شاخه ها جوانه می زنند و تمامِ شکوفه های در انتظار ؛ متولد خواهند شد ...
هیچ ابری تا همیشه در مقابلِ مهتاب ، نمی ایستد و هیچ ماهی تا همیشه در حصار ، نمی مانَد ،
که حصار ؛ جای ماه ، آسمان ؛ جای سیاهی و باغ ؛ بسترِ شاخه های خشک و سرمازده نیست !
نور ، سپاه سیاهی را می درد ؛ حتی اگر به قدرِ روزنه ای باشد ،
و بهار ؛ هزار هزار زمستان را سبز می کند ،
روزهای سخت ، رو به پایان است ماهِ من ؛
آرام باش ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@sheroghazal124
❄️گاهی بی توجه باش...
به تمام آدم های اطرافت
همان هایی که
از موفقیت چیزی نمی دانند
و تو را از تلاش منع می کنند...
این ها را نادیده بگیر...
راهت را ادامه بده...
گام هایت را محکم تر بردار...
خدا با توجه به ظرفیت
و توان تو در دلت آرزو و در سرت
هدف میگذارد...
حتما لیاقتش را داشته ای...
خودت را به نشنیدن بزن
ارزشِ تو خیلی بیشتر از این حرف هاست...
❄️باورکن هیچ چیز برای تو
غیر ممکن نیست ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
@sheroghazal124
به تمام آدم های اطرافت
همان هایی که
از موفقیت چیزی نمی دانند
و تو را از تلاش منع می کنند...
این ها را نادیده بگیر...
راهت را ادامه بده...
گام هایت را محکم تر بردار...
خدا با توجه به ظرفیت
و توان تو در دلت آرزو و در سرت
هدف میگذارد...
حتما لیاقتش را داشته ای...
خودت را به نشنیدن بزن
ارزشِ تو خیلی بیشتر از این حرف هاست...
❄️باورکن هیچ چیز برای تو
غیر ممکن نیست ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
@sheroghazal124
دلم دیوانگی، دیوانگیها را دلم خواست
سفر، خلوت بدون ترس و پروا را دلم خواست
همان کاری که دل میخواست کردن
همان راهی که دل میگفت رفتن
کمی آسودگی، بی ترسِ فردا را دلم خواست...
#نرگس_صرافیان_طوفان
🍃🥀🍃
سفر، خلوت بدون ترس و پروا را دلم خواست
همان کاری که دل میخواست کردن
همان راهی که دل میگفت رفتن
کمی آسودگی، بی ترسِ فردا را دلم خواست...
#نرگس_صرافیان_طوفان
🍃🥀🍃