دل به سمت تو بچرخاند اگر، راهم را
می توانم که تماشا بکنم، ماهم را
هرکسی درطلب و درپیِ چیزیست ومن
در تو دیدم همهٔ، آنچه که میخواهم را!!!
#حسین_فروتن
می توانم که تماشا بکنم، ماهم را
هرکسی درطلب و درپیِ چیزیست ومن
در تو دیدم همهٔ، آنچه که میخواهم را!!!
#حسین_فروتن
قسم به روزِ فراق و قسم به تیره شبش
قسم به عاشق و جانی که میرسد به لبش
شبیهِ آهوی رَم کرده میشتابد عمر
و مرگ سایه به سایه، به تاخت در عقبش
به خاک زیرِ قدم های رفتنت سوگند
که سرمه میشود آخر به دیده هر وجبش
هنوز اگرکه نفس میکشم بِخاطر توست
اگر نمرده ام و زنده ام، تویی سببش
تویی که واجبِ عشقی و مؤمنت قدمی
نمیرود پیِ فعلِ حرام و مستحبش
خوشم به آنچه که ازعشق تو رسیده به من
به رغمِ اینکه نصیبم، نبوده غیرِ تبش...
#حسین_فروتن
قسم به عاشق و جانی که میرسد به لبش
شبیهِ آهوی رَم کرده میشتابد عمر
و مرگ سایه به سایه، به تاخت در عقبش
به خاک زیرِ قدم های رفتنت سوگند
که سرمه میشود آخر به دیده هر وجبش
هنوز اگرکه نفس میکشم بِخاطر توست
اگر نمرده ام و زنده ام، تویی سببش
تویی که واجبِ عشقی و مؤمنت قدمی
نمیرود پیِ فعلِ حرام و مستحبش
خوشم به آنچه که ازعشق تو رسیده به من
به رغمِ اینکه نصیبم، نبوده غیرِ تبش...
#حسین_فروتن
طالعِ عاشق از اوّل، بدبیاری بود و بس
زندگی در برزخِ چشم انتظاری بود و بس
سهمِ دل از هرچه رؤیا، در نهایت حسرت است
سهمِ جان از هرچه آرامش، نداری بود و بس
بی جهت دنبال سازش بینِ عقل و دل مباش
بینِ این دو از ازل، ناسازگاری بود و بس
وا شده از پای آدم هر زمان زنجیرِ عشق
این خلاصی حاصلش بی بندوباری بود و بس
بوسه رازِ سر به مُهرِ غنچهٔ لبهای ماست
آرزویم با تو عمری، رازداری بود و بس
حاصل از حسّی که میگویند نامش عاشقیست
بیقراری؛ بیقراری، بیقراری بود و بس
#حسین_فروتن
زندگی در برزخِ چشم انتظاری بود و بس
سهمِ دل از هرچه رؤیا، در نهایت حسرت است
سهمِ جان از هرچه آرامش، نداری بود و بس
بی جهت دنبال سازش بینِ عقل و دل مباش
بینِ این دو از ازل، ناسازگاری بود و بس
وا شده از پای آدم هر زمان زنجیرِ عشق
این خلاصی حاصلش بی بندوباری بود و بس
بوسه رازِ سر به مُهرِ غنچهٔ لبهای ماست
آرزویم با تو عمری، رازداری بود و بس
حاصل از حسّی که میگویند نامش عاشقیست
بیقراری؛ بیقراری، بیقراری بود و بس
#حسین_فروتن
༅࿇༅═════════┅─
آرزویی که بنا نیست محقّق بشود
میتواند که همان، حسرتِ مطلق بشود
بینِ رفتن و نرفتن، که بماند دلِ ما
همچو برگیست که بر شاخه معلّق بشود
کمترین حقِّ من ازعشق تو هستی و مباد
حقِّ من؛ سهمِ کسی، آه به ناحق بشود
گرچه چشمان تو از خواستنَم میگویند
بر لب آور خبرش را که موثّق بشود
این تنِ یخ زده از بیکسی و تنهایی
کِی قرار است به آغوش تو ملحق بشود!؟
دل قسم خورده فدای تو کند جانم را
کاش و ایکاش در این راه موفّق بشود
#حسین_فروتن
آرزویی که بنا نیست محقّق بشود
میتواند که همان، حسرتِ مطلق بشود
بینِ رفتن و نرفتن، که بماند دلِ ما
همچو برگیست که بر شاخه معلّق بشود
کمترین حقِّ من ازعشق تو هستی و مباد
حقِّ من؛ سهمِ کسی، آه به ناحق بشود
گرچه چشمان تو از خواستنَم میگویند
بر لب آور خبرش را که موثّق بشود
این تنِ یخ زده از بیکسی و تنهایی
کِی قرار است به آغوش تو ملحق بشود!؟
دل قسم خورده فدای تو کند جانم را
کاش و ایکاش در این راه موفّق بشود
#حسین_فروتن
.
شاید خوش آوایی گناهِ مرغ عشق است
ڪاینگونه او را درقفس، بے بال و پر ڪرد
#حسین_فروتن
჻ᭂ❥ོ⎆❥⊰♡⊱❥ོ჻⎆ ᭂ❥
شاید خوش آوایی گناهِ مرغ عشق است
ڪاینگونه او را درقفس، بے بال و پر ڪرد
#حسین_فروتن
჻ᭂ❥ོ⎆❥⊰♡⊱❥ོ჻⎆ ᭂ❥
اگر قرار به مردن بُوَد، به جای تو کاش
وگر قرار به ماندن، به زیرِ پای تو کاش
اگر بناست به دردی، کند دچارم عشق
دچارِ چشم تو سازد و مبتلای تو کاش
تن است بادیه وجان ما مِی است وشراب
تهی زِ مِی شود این بادیه، برای تو کاش
کسی به جز تو سزاوار دل نبوده ونیست
فدای مِهر تو گردد، دلم، فدای تو کاش
مرا که طاقت دوری از آسمانِ تو نیست
زمین جدا نکند یک دم از هوای تو کاش
من از خدای تو وصلِ تو را طلب دارم
خدا کند بپذیرد، مرا، خدای تو کاش..✌️❤️
#حسین_فروتن
@sheroghazal124
وگر قرار به ماندن، به زیرِ پای تو کاش
اگر بناست به دردی، کند دچارم عشق
دچارِ چشم تو سازد و مبتلای تو کاش
تن است بادیه وجان ما مِی است وشراب
تهی زِ مِی شود این بادیه، برای تو کاش
کسی به جز تو سزاوار دل نبوده ونیست
فدای مِهر تو گردد، دلم، فدای تو کاش
مرا که طاقت دوری از آسمانِ تو نیست
زمین جدا نکند یک دم از هوای تو کاش
من از خدای تو وصلِ تو را طلب دارم
خدا کند بپذیرد، مرا، خدای تو کاش..✌️❤️
#حسین_فروتن
@sheroghazal124