سرت که درد نمی آید از سوالاتم ؟
مرا ببخش که اینقدر بی مبالاتم
چطور این همه جریان گرفته ای در من
و مو به موی تو جاریست در خیالاتم ؟
بگو به من که همان آدم همیشگی ام ؟
نه ... مدتی است که تغییر کرده حالاتم
چقدر مانده به وقتی که مال هم بشویم
درست از آب درآیند احتمالاتم
تو محشری به خدا ، من بهشت گم شده ام
تو اتفاق می افتی ، من از محالاتم
چقدر ساکتی و من چقدر حرف زدم
دوباره گیج شدی حتما از سوالاتم
دلم گرفته اگر زنگ می زنم گاهی
مرا ببخش که اینقدر بی مبالاتم
#مهدی_فرجی
┅═•❃❤️❃•═┅
مرا ببخش که اینقدر بی مبالاتم
چطور این همه جریان گرفته ای در من
و مو به موی تو جاریست در خیالاتم ؟
بگو به من که همان آدم همیشگی ام ؟
نه ... مدتی است که تغییر کرده حالاتم
چقدر مانده به وقتی که مال هم بشویم
درست از آب درآیند احتمالاتم
تو محشری به خدا ، من بهشت گم شده ام
تو اتفاق می افتی ، من از محالاتم
چقدر ساکتی و من چقدر حرف زدم
دوباره گیج شدی حتما از سوالاتم
دلم گرفته اگر زنگ می زنم گاهی
مرا ببخش که اینقدر بی مبالاتم
#مهدی_فرجی
┅═•❃❤️❃•═┅
وداع گرم من آغوش ماندگاری نیست
به آفتاب لب بام اعتباری نیست
مرا به چشم تو ایمان محکمیست ولی
تو اعتماد نکن! خوب رازداری نیست
#مهدی_فرجی
به آفتاب لب بام اعتباری نیست
مرا به چشم تو ایمان محکمیست ولی
تو اعتماد نکن! خوب رازداری نیست
#مهدی_فرجی
چشم وا کردم و دیدم خبر از رویا نیست
هیچکس اینهمه اندازهی من تنها نیست
بیتو این خانه چه سلول بزرگی شدهاست
که دگر روشنی از پنجرهاش پیدا نیست
مرگ، آن قسمت دوری که به ما نزدیک است
عشق، این فرصت نزدیک که دور از ما نیست
چشم در چشم من انداختهای میدانی
چهرهای مثل تو در آینهها زیبا نیست
هیچ دیوانهای آنقدر که من هستم نیست
چون که اینگونه شبیه تو کسی شیدا نیست
مردم سربههوا را چه به روشنبینی؟!
ماه را روی زمین دیدهام؛ آن بالا نیست...
#مهدی_فرجی
هیچکس اینهمه اندازهی من تنها نیست
بیتو این خانه چه سلول بزرگی شدهاست
که دگر روشنی از پنجرهاش پیدا نیست
مرگ، آن قسمت دوری که به ما نزدیک است
عشق، این فرصت نزدیک که دور از ما نیست
چشم در چشم من انداختهای میدانی
چهرهای مثل تو در آینهها زیبا نیست
هیچ دیوانهای آنقدر که من هستم نیست
چون که اینگونه شبیه تو کسی شیدا نیست
مردم سربههوا را چه به روشنبینی؟!
ماه را روی زمین دیدهام؛ آن بالا نیست...
#مهدی_فرجی
ابری خبر کن قاصد باران، پرستو جان!
عطری بیفشان بر حیاطِ خانه، شب بو جان!
من میهمان دارم مبادا خاک برخیزد
حالا که وقت آبروداری ست جارو جان!
اینقدر بیتابی نکن پیراهنِ نازم!
هی روی پیشانی نیا با شیطنت، مو جان!
وقتی تو میآیی در و دیوار می رقصند
انگار چیزی خورده باشد خانه بانو جان
عاشق شدن را داشتم از یاد میبردم
این شیر را بیدار کردی بچه آهو جان
در چشمهایت شیشهی عمرِ مرا داری
وقتی که میبندیش دیگر مُرده ام...کو جان؟
کو جان که برخیزم؟ تو این سهراب را کشتی
گیرم که روزی بازگردی نوشدارو جان!
#مهدی_فرجی
❤️💫❤️
عطری بیفشان بر حیاطِ خانه، شب بو جان!
من میهمان دارم مبادا خاک برخیزد
حالا که وقت آبروداری ست جارو جان!
اینقدر بیتابی نکن پیراهنِ نازم!
هی روی پیشانی نیا با شیطنت، مو جان!
وقتی تو میآیی در و دیوار می رقصند
انگار چیزی خورده باشد خانه بانو جان
عاشق شدن را داشتم از یاد میبردم
این شیر را بیدار کردی بچه آهو جان
در چشمهایت شیشهی عمرِ مرا داری
وقتی که میبندیش دیگر مُرده ام...کو جان؟
کو جان که برخیزم؟ تو این سهراب را کشتی
گیرم که روزی بازگردی نوشدارو جان!
#مهدی_فرجی
❤️💫❤️
چشم وا کردم و ديدم خبر از رويا نيست
هيچکس اينهمه اندازهی من تنها نيست
بیتو اين خانه چه سلول بزرگی شدهاست
که دگر روشنی از پنجرهاش پيدا نيست
مرگ، آن قسمت دوری که به ما نزديک است
عشق، اين فرصت نزديک که دور از ما نيست
چشم در چشم من انداختهای، میدانی
چهرهای مثل تو در آينهها زيبا نيست
هيچ ديوانهای آنقدر که من هستم نيست
چون که اينگونه شبيه تو کسی شيدا نيست
مردمِ سر به هوا را چه به روشنبينی!؟
ماه را روی زمين ديدهام؛ آن بالا نيست...
#مهدی_فرجی
@sheroghazal124
هيچکس اينهمه اندازهی من تنها نيست
بیتو اين خانه چه سلول بزرگی شدهاست
که دگر روشنی از پنجرهاش پيدا نيست
مرگ، آن قسمت دوری که به ما نزديک است
عشق، اين فرصت نزديک که دور از ما نيست
چشم در چشم من انداختهای، میدانی
چهرهای مثل تو در آينهها زيبا نيست
هيچ ديوانهای آنقدر که من هستم نيست
چون که اينگونه شبيه تو کسی شيدا نيست
مردمِ سر به هوا را چه به روشنبينی!؟
ماه را روی زمين ديدهام؛ آن بالا نيست...
#مهدی_فرجی
@sheroghazal124
قد میکشم که باد شوی، پرپرم کنی
بوبو و برگ برگ فراوان ترم کنی
سو سو زدی و من به هوای تو آمدم
پس حقّم این نبود که خاکسترم کنی
خوش میگذشت شاخه؛ رسیدم، که رد شدی
تا یک دهن بچینیام و نوبرم کنی
از اوج سبزهای بلند آمدم که تو
با زردهای ریخته همبسترم کنی
تن دادهام که رقص سرانگشتهای تو
بندم کند عروسک بازیگرم کنی
تکرار کردم آنچه تو میخواستی و... آه
غافل شدم از اینکه کس دیگرم کنی
من یک حقیقتم اگر از من گذر کنی
من یک دروغ محضم اگر باورم کنی
چیزی نمانده از منِ آن روزهای من
گل دادهام که باد شوی پرپرم کنی
#مهدی_فرجی
@sheroghazal124
بوبو و برگ برگ فراوان ترم کنی
سو سو زدی و من به هوای تو آمدم
پس حقّم این نبود که خاکسترم کنی
خوش میگذشت شاخه؛ رسیدم، که رد شدی
تا یک دهن بچینیام و نوبرم کنی
از اوج سبزهای بلند آمدم که تو
با زردهای ریخته همبسترم کنی
تن دادهام که رقص سرانگشتهای تو
بندم کند عروسک بازیگرم کنی
تکرار کردم آنچه تو میخواستی و... آه
غافل شدم از اینکه کس دیگرم کنی
من یک حقیقتم اگر از من گذر کنی
من یک دروغ محضم اگر باورم کنی
چیزی نمانده از منِ آن روزهای من
گل دادهام که باد شوی پرپرم کنی
#مهدی_فرجی
@sheroghazal124
من در پی ردّ تو کجا و تو کجایی
دنبال تودستم نرسیدهست به جایی
ای بوده! که مثل تو نبودهست، نگو هست
ای رفته! که در قلب منی گر چه نیایی
این عشق زمینیست که آغاز صعود است
پابند هوس نیستم ای عشق هوایی!
قدر تنی از پیرهنی فاصله داریم
وای از تو چه سختاست همینقدر جدایی
ای قطب کشانندهی پرجاذبه! دیگر
وقت است دل آهنیام را بربایى
گفتی و ندیدی و شنیدی و ندیدم
دشنام و جفایی و دعایی و وفایی
یک عالمه راه آمدهام با تو و یک بار
بد نیست تو هم با من اگر راه بیایی
#مهدی_فرجی
@sheroghazal124
دنبال تودستم نرسیدهست به جایی
ای بوده! که مثل تو نبودهست، نگو هست
ای رفته! که در قلب منی گر چه نیایی
این عشق زمینیست که آغاز صعود است
پابند هوس نیستم ای عشق هوایی!
قدر تنی از پیرهنی فاصله داریم
وای از تو چه سختاست همینقدر جدایی
ای قطب کشانندهی پرجاذبه! دیگر
وقت است دل آهنیام را بربایى
گفتی و ندیدی و شنیدی و ندیدم
دشنام و جفایی و دعایی و وفایی
یک عالمه راه آمدهام با تو و یک بار
بد نیست تو هم با من اگر راه بیایی
#مهدی_فرجی
@sheroghazal124
من در پی ردّ تو کجا و تو کجایی
دنبال تودستم نرسیدهست به جایی
ای بوده! که مثل تو نبودهست، نگو هست
ای رفته! که در قلب منی گر چه نیایی
این عشق زمینیست که آغاز صعود است
پابند هوس نیستم ای عشق هوایی!
قدر تنی از پیرهنی فاصله داریم
وای از تو چه سختاست همینقدر جدایی
ای قطب کشانندهی پرجاذبه! دیگر
وقت است دل آهنیام را بربایى
گفتی و ندیدی و شنیدی و ندیدم
دشنام و جفایی و دعایی و وفایی
یک عالمه راه آمدهام با تو و یک بار
بد نیست تو هم با من اگر راه بیایی
#مهدی_فرجی
@sheroghazal124
دنبال تودستم نرسیدهست به جایی
ای بوده! که مثل تو نبودهست، نگو هست
ای رفته! که در قلب منی گر چه نیایی
این عشق زمینیست که آغاز صعود است
پابند هوس نیستم ای عشق هوایی!
قدر تنی از پیرهنی فاصله داریم
وای از تو چه سختاست همینقدر جدایی
ای قطب کشانندهی پرجاذبه! دیگر
وقت است دل آهنیام را بربایى
گفتی و ندیدی و شنیدی و ندیدم
دشنام و جفایی و دعایی و وفایی
یک عالمه راه آمدهام با تو و یک بار
بد نیست تو هم با من اگر راه بیایی
#مهدی_فرجی
@sheroghazal124
من مدتی است ابر بهارم برای تو
باید ولم کنند ببارم برای تو!
این روزها پر از هیجان تغزّلم
چیزی به جز ترانه ندارم برای تو
جان من است و جان تو امروز حاضرم
این را به پای آن بگذارم برای تو
از حد دوست دارمت اعداد عاجزند
اصلاً نمی شود بشمارم برای تو
این شهر در کشاکش کوه و کویر و دشت
دریا نداشت دل بسپارم برای تو
من ماهیام ، تو آب! تو ماهی، من آفتاب
یاری برای من ، تو و یارم ، برای تو
با آن صدای ناز برایم غزل بخوان
تا وقت مرگ حوصله دارم برای تو ...
#مهدی_فرجی
@sheroghazal124
باید ولم کنند ببارم برای تو!
این روزها پر از هیجان تغزّلم
چیزی به جز ترانه ندارم برای تو
جان من است و جان تو امروز حاضرم
این را به پای آن بگذارم برای تو
از حد دوست دارمت اعداد عاجزند
اصلاً نمی شود بشمارم برای تو
این شهر در کشاکش کوه و کویر و دشت
دریا نداشت دل بسپارم برای تو
من ماهیام ، تو آب! تو ماهی، من آفتاب
یاری برای من ، تو و یارم ، برای تو
با آن صدای ناز برایم غزل بخوان
تا وقت مرگ حوصله دارم برای تو ...
#مهدی_فرجی
@sheroghazal124