شعرنوشته ها
515 subscribers
2.49K photos
3.27K videos
53 files
105 links
Download Telegram
داشتن كسی كه آدم نسبت به او احساس آرامش كند
بهترين چيز است ...

#ميلان_كوندرا

@shernev
#لاطالائیل ،

       هرکس سرانجام به راه خویش خواهد رفت. انسان‌ها ،همه، در مسیری که برایش ساخته شده‌اند پیش خواهندرفت.
اگر کسی از تو
خواست راهی به او بنمایی سخنی از سر مستی یا سختی گفته‌است. دستی که تا انتها در دستهای تو خواهد ماند دستی نیست که تو گرفته باشی، دستی‌ست که راه دارنده‌اش با تو یکی بوده.
دستانی که صاحبشان راهی دیگر دارند دیر یا زود از تو جدا خواهند شد..
#محسن یار محمدی
@shernev
M
Radio Sitcom - S02E07
فصل دوم، اپیزود هفتم: در انتظار گودو به تفسیر کافکا و کامو
کاری از مهرداد نعیمی و بورژین عبدالرزاقی
نویسنده: مهرداد نعیمی
بازنویسی با کمک بورژین عبدالرزاقی
پوستر: بورژین
تدوین: مهرداد
انتخاب موسیقی: مهرداد و بورژین و هستی مهدوی‌فر
با تشکر از سیاوش صفاریان‌پور و حانیه‌ زهرایی به خاطر کمک‌هاشون در فرایند ساخت این اپیزود

صداها به ترتیب حضور: سیاوش صفاریان‌پور (آقای شعاری)، آیدین سیارسریع (بیوک)، بهزاد قدیانلو (بهزاد)، مونا زارع (عسل)، علی دریاکناری (آقا مراد)، امیرقباد فرهی (هومن)، بورژین عبدالرزاقی (بورژین)، مریم آقایی (دیوانه نهم)، مهرداد نعیمی (بیژن)، بهزاد عمرانی (فرانتس کافکا)، سامان مظلومی (آلبر کامو)، عباس سیدین (فریدریش نیچه)، هستی مهدوی‌فر (هستی)، نادر رحمانی (عمو عابد)، آرش راسخ (میشل فوکو)، افشار مقدم (کارل یونگ)، سروش کریمی‌نژاد (زیگموند فروید)، محمد زندیه (بقال غریبه)، و امیرحسین رضوان‌صفت (ساموئل بکت)
@shernev
M
و تو آن
شعر محالی که هنوز
با دو صد دلهره در
حسرت آغاز توام
چشم بگشای و مرا
باز صدا کن «ای عشق»
که من از لهجه چشمان تو
شاعر بشوم

#حمید_مصدق
@shernev
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وقتی می توانستم
صحبت کنم ، گفتند :
گوش کن

وقتی میتوانستم
بازی کنم ، مرا کار کردن
آموختند

وقتی کاری پیدا کردم
ازدواج کردم ، وقتی ازدواج کردم
بچه‌ها آمدند ، وقتی آنها را درک کردم
مرا ترک کردند ، وقتی یاد گرفتم
چگونه زندگی کنم

                            زندگی تمام شد ...
#شکسپیر
@shernev
تست روانشناسی
تصویر ذهنیتان از زندگی را ببینید

اولین چیزی که در تصویر توجهتان را جلب می‌کند چیست؟

_یک چشم بسته
چشم بسته توسط افرادی دیده می‌شود که دارای شخصیتی متعادل و روحیه خوب هستند. پس اگر توجه شما ابتدا به این تصویر جلب شده است، باید بدانید که هماهنگی و رفاه در زندگی شما حاکم است و وظیفه اصلی شما حفظ همین تعادل است.

_اشک
اشک نشان دهنده یک حالت عاطفی افسرده است. به احتمال زیاد، شما بسیاری از مشکلات و مسائل حل نشده را درون خود ریخته‌اید

_چاه
اگر چاه، توجه شما را به خود جلب کرده است، باید افرادی را ببینید که خلاق هستند چراکه به احتمال زیاد به اندازه کافی احساسات جدیدی را تجربه نکرده‌اید و تشنه ماجراجویی هستید.

_وسیله‌ای برای بیرون کشیدن آب از چاه
این وسیله توسط افرادی دیده می‌شود که ذهنیت تحلیلی یا فنی عالی دارند. اگر شما این وسیله را دیده‌اید، همیشه به یک تصمیم‌گیری نزدیک می‌شوید که به خوبی درباره آن فکر شده است و نظم و سرعت سنجیده در زندگی شما حاکم است
.
@shernev
⭕️⭕️پریشان سروده‌ها


در عصر ارتباط‌های مجازی
- دور از چشم‌های خدا
آهسته بی صدا
از رادار عواطف هم
کم‌کم
هی محو می‌شویم
هی مات می‌شویم
در زنده‌گی که نیست
سربه‌سر با تمامی اموات می‌شویم

در پهنه‌ای که جهان است
گم کنیم «مرا و تو را»

چیزی برای نمایش نمانده است
همه برای نگاه‌ها عریان شده بودند
(خیلی هم عریان)

تا خالی چشم‌ها را
برای لحظاتی حتا
تصویری پرکند
از وهمی گذرنده
درنده

مبادا چشم خانه های وقاحت
تهی بمانند..

صحنه هیچ ندارد
و مشتری تمام صور را
در صفحه‌ی شکسته‌ی موبایل خود
دیده
رنگ از رخ تابلوهای ونگوگ نیز پریده
فرشته‌‌ای مغموم دست زیر چانه‌ی اندوه
بق‌کرده و نشسته
اسباب بازی بزرگش
شیپور شاخ ساخته‌ی کهنش
بر سنگ سخت حقیقت شکسته

نعش‌های نشئه
افتاده‌اند در خلسه‌های همیشه
و هرگز
بیدار نخواهند شد
و من در تب صد درجه
هذیان می‌گویم و
برای تو می‌خوانم ...

    #محسن_یارمحمدی فروردین ۱۴۰۴

@shernev
M
از حملِ این جنازه‌ی هوشیار، خسته‌ام

@shernev
M
فیلسوف، بعد از حدود پانزده سال انزوا از جامعه، راه افتاد برود بازار بزرگ شهر، بلکه بتواند نکاتی را که در این مدت کشف کرده بود به اطلاع مردم کوچه و بازار برساند.

رسید به راسته‌ی آهنگرها. دید نسبتی بین نظرات او، و کار و بار مردم نیست. پیاده‌روی کرد و وارد راسته‌ی بزازها شد. آن‌جا هم  زبانش بسته بود. پیچید سمت راسته‌ی کفاش‌ها. کسی به او توجهی نداشت و همه سرشان به دوخت و دوز و تعمیرات بود. راهش را کج کرد سمت بازار آجیل‌فروش‌ها.

یکهو تابلویی دید روی دیوارِ بالای سر یک آجیل‌فروش، که مطلبی حکمت‌آمیز روی آن خطاطی شده بود. به فیلسوف احساس قرابت و نزدیکی دست داد.

وارد دکان شد. لبخندزنان به مرد آجیل‌فروش گفت:
به‌به! می‌دانی معنی عمیق این جمله چیست؟
مرد گفت:
شما بگو ملتفت شویم.
فیلسوف هم با آب و تاب بنا کرد به توضیح‌دادن. آن هم وسط شلوغی میانه‌ی روز.

آجیل‌فروش که هر روز با آدم‌های مختلفی سر و کار داشت، فیلسوف را جزء طبقه‌ی کسانی تصور کرد که می‌آیند، شعری می‌خوانند، فالی می‌گیرند، معرکه‌ای برپا می‌کنند، تا تحفه و هدیه‌ای دریافت کنند و بروند.
به فیلسوف گفت:
عالی می‌گویی عموجان.
دمت گرم!
بعد به شاگردش گفت:
سه مُشت بادام مُنقّا بریز توی کیسه نایلون، بده دست آقا.

فیلسوف، تعجب کرد. تازه داشت می‌رسید به آموزه‌هایش که با یک کیسه هدایت شد بیرون مغازه. مشتری‌های دیگر هم که منتظر بودند حرف‌های فیلسوف تمام شود، بلافاصله شروع کردند به خرید.

در دکان روبرو، یک آدم باسواد و رندی نشسته و شاهد ماجرا بود. بلند شد. رفت کنار فیلسوف ایستاد. گفت:
این‌جا عالم تخیّلاتِ امثال تو نیست. این‌جا عالم واقع است!
بعد دست گذاشت پشت کتف فیلسوف و گفت:
به سلامت… زودتر برس به خانه...

علی اشکان نژاد

@shernev
M
🤍

و در نهایت فقط کسانی با تو می‌مانند
که زیبایی را در روحت دیدند اما
مدهوش شدگانِ به ظاهر،
یکی‌یکی خواهند رفت...
@shernev
M
به سرآغاز عشق رسیدیم: اُردیبهشت.
میانه‌ی بهار،
آنجا که دلِ فروردین،
به دست‌های خرداد گره می‌خورَد.
می‌گویند:
خدا در اُردیبهشت عاشق شد،
عشق را آفرید،
بغل را،
و بوسه را خلق کرد...

نوشته:
#اسماعیل_نیک_سرشت

@shernev
M
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بنی ادم اعضای یکدیگرند
که در افرینش زیک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی

سعدی بی‌شک برای یک انسان کافی‌ست و تک تک کلمات سعدی همگی درس زندگی‌ست که احتمالاً نسل جدید که عادت کرده به دیدن نصایح یک سری بلاگر، در صورت آشنایی با تفکر جادوگر واژه‌ها بهتر"تر" زیست خواهد کرد. همچنین خالق یکی از تراژیک ترین اشعار عاشقانه‌ی فارسی‌ست که در آن متذکر می‌شود که با وجود ِ نبود ِ معشوق، عاشق همچنان عاشق است، آیا این عشق حقیقی نیست(؟)؛ با این همه بیداد ِ او، "وین عهد ِ بی بنیاد ِ او"، در سینه دارم یاد ِ او، یا بر زبانم می‌رود..‌.

یکم اردیبهشت یاد روز
#سعدی
استاد سخن و معلم اخلاق، بزرگداشت ِ جادوگر واژه‌ها ، گرامی باد

@shernev
میدونید کراش «crush» یعنی چی ؟

به دلبر به دست نیامده اطلاق میشود.
به دلبری که تو هر چقدر دوستش داری او همانقدر یا خبر ندارد یا دارد و دوستت ندارد.
هر چقدر خیال توست و با او حرف میزنی ، همانقدر او بودنت را عین خیالش نیست و هیچ نیازی به حرف زدن با تو نمی بیند.

به دلبری که هرچقدر عاشقش هستی و دوست داری با تو باشد او همانقدر دوست دارد با کسی جز تو باشد!

معنی دیگری هم دارد :
له شدن ، خرد شدن و با صدا شکستن

+ به نظرم عجیب هر سه تایش درست است خصوصا آخری.
@shernev
دانشمندان یک رنگ کاملاً جدید به نام olo کشف کردند.
یه آبی‌ـ‌سبز خیلی اشباع‌شده که فقط ۵ نفر توانستند با لیزر و تحریک خاص سلول‌های چشم ببینند
.
@shernev