یک فنجان شعر
213 subscribers
14.6K photos
301 videos
26 files
355 links
✌️🍭
ما گر زسر بریده می ترسیدیـــم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
☕️📖
وبلاگم
http://shermaaa.blogfa.com/
Download Telegram
وقتی اسباب بازی هایمان را
از ما گرفتند
ناگهان گریه کردیم
داریم بزرگ می شویم
و بهانه هایمان برای گریه کردن
دارد تمام می شود
✌️
#نصرت_رحمانی

@shermaaa
لعنت به تو ای هرزه ی منفور تبهکار
جانم همه در بزم سیاه تو تبه شد
لعنت به تو ، هر جاییِ مطرود گنه کیش
روزم همه در پای تو چون شام سیه شد
✌️
#نصرت_رحمانی
@shermaaa
بنگر چگونه
دست تکان میدهم ..
گویی مرا ،
برای وداع
آفریده اند...!

✌️

#نصرت_رحمانی
@shermaaa


شـانـه‌هـایم •••
عطـشِ بوسه‌های
«تو» را ڪم دارند
غـافلگیـرم ڪُن •••
✌️

#نصرت_رحمانی


@shermaaa
#پست_آخر


ای دوست
درازنای شب اندوهان را
از من بپرس
كه در كوچه ی عاشقان تا سحرگاه
رقصيده ام
✌️👌
#نصرت_رحمانی

@shermaaa
بنگر چگونه دست تکان می دهم
گویی مرا برای وداع آفریده اند!
خنجر شکست در لای کتف من
مویت کلاف دود
بدرود!
✌️


#نصرت_رحمانی
@shermaaa
مرا میان جنگل بلور دست‌های خود
پناه ده
به زهر مرگ بار بوسه، التیام ده.
مرا، مرا بکش
بکش
نجات ده...
✌️
#نصرت_رحمانی
@shermaaa
هر چیز در آستانه نابودی خزان قرار گرفته است،
گواه این ادعا دل من است.
با خود می اندیشم که آیا تکاملِ هر چیز در نابودی است؟!
✌️

#نصرت_رحمانی
#مردی_که_در_غبار_گم_شد📕

@shermaaa
این روزها
اینگونه‌ام، ‌ببین:
دستم، چه كند پیش می‌رود،‌ انگار
هر شعر باكره‌ای را سروده ام
پایم چه خسته می‌كشدم، ‌گویی
كت بسته از خَم هر راه رفته‌ام

تا زیر هركجا
حتی شنوده‌ام
هربار شیون تیر خلاص را

ای دوست
این روزها
با هركه دوست می‌شوم احساس می‌كنم
آنقدر دوست بوده‌ایم كه دیگر
وقت خیانت است

انبوه غم حریم و حرمت خود را
از دست داده است
دیری‌ست هیچ كار ندارم
مانند یک وزیر

وقتی كه هیچ كار نداری
تو هیچ كاره‌ای
من هیچ كاره ام: یعنی كه شاعرم
گیرم از این كنایه هیچ نفهمی

این روزها
اینگونه‌ام:
فرهاد واره‌ای كه تیشه‌ی خود را
گم كرده است

آغاز انهدام چنین است
اینگونه بود آغاز انقراض سلسله‌ی مردان
یاران
وقتی صدای حادثه خوابید
برسنگ گور من بنویسید:
- یك جنگجو كه نجنگید
اما...، شكست خورد.
✌️
#نصرت_رحمانی



@shermaaa
وقتی دلی نمی تپد
قلمی خشک می شود
و شعر می پژمرد
انبوه اندهان از یاد می روند
و جمله خاطرات بر باد می روند
در باغکوچه های میعادگاه
دیگر کسی به انتظار کسی نیست
آنچه باز می ماند
درد بخیه است
که پس از التیام
آغاز می شود...
✌️
#نصرت_رحمانی
@shermaaa
ای معشوق
ای محالِ صادق؛
ممکن شو ؛
شانه‌هایم عطش بوسه‌های تو را
کم دارند ؛ غافلگیرم کن ...

✌️

#نصرت_رحمانی
@shermaaa (:
گفتم : بمان و نماندی
رفتی

بالای بام آرزوهای من نشستی و پایین نیامدی
گفتم : نردبان ترانه تنها سه پله دارد :
سکوت و
صعود و
سقوط
تو صدای مرا نشنیدی
و من هی بالا رفتم
هی افتادم
هی بالا رفتم ، هی افتادم
تو می‌دانستی
که من از تنهایی و تاریکی می‌ترسم
من بی چراغ دنبال دفترم گشتم
بی چراغ قلمی پیدا کردم
و بی چراغ از تو نوشتم
نوشتم
نوشتم
✌️
#نصرت_رحمانی

@shermaaa (:
ای معشوق
ای محالِ صادق؛
ممکن شو ؛
شانه‌هایم عطش بوسه‌های تو را
کم دارند ؛ غافلگیرم کن ...

✌️

#نصرت_رحمانی
@shermaaa (:
.

بی مرز عشق‌بازی کن
بی خط و خال باش
با من بیا که خوب‌ترینم
با من که آبروی عشقم
با من که
شعرم
شعرم
شعرم
✌️

#نصرت_رحمانی
@shermaaa (:
.
مرا میان جنگل بلور دست‌های خود پناه ده
به زهر مرگبار بوسه التیام ده
مرا ، مرا بِکش ، بُکش
نجات ده
تو ای فریب راستین
و آنچه رفت و
رفت و
رفت
رفت و در من است
بر آب ده
✌️
#نصرت_رحمانی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
نگہ مکن
بہ خطوط غریب دستانم؛
کہ خون عشق تو👉
در مرگ من جارے ست…!!!
✌️🏻

#نصرت_رحمانی


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:
بہ انزواے من
آهستہ ‌تر بیا اے شعر،
زِ زخمہ هاے نسیمٺ
رباب می‌لرزد
غزال من چہ شنیدے
ز باد اے صیاد
درون مردمکت
اضطراب می‌لرزد...



✌️🏻
#نصرت_رحمانی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
در این سیاه قرن
بی قَلْ ـــــــــــــبْ زیستن ،
آسان تر اسٺ
زِ بی زخم زیستن...



✌️
#نصرت_رحمانی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
نگہ مکن
بہ خطوط غریب دستانم؛
ݢہ خون عشق تو
در مرگ من
جاری سٺْ…

✌️🏻

#نصرت_رحمانی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
نگه مکن بہ خطوط غریب دستانم؛
کہ خون عشق تو
در مرگ من
جاری سٺْ…
✌️🏻
#نصرت_رحمانی


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (: