در انجماد بی تفاوتی
ملبس گشته ام به قندیلی
از یخ های تراویده از پوست احساس
میان پریشانی افکار هرزه
جایی برای پرواز رویای عریانم
نیست

✌️🍭
#مریم_امینی

@shermaaa

از قداست
به آب مانندی
وقت پاکی تن

و در گرما
به شعله آتش
وقت لمس پوست

خاکی و می‌رویانی‌ام
چون بذرهای نوشکفته

و هوایی...
که بی تو
مرغ نفَس حبس میشود
در قفس

تو چکیده ی عناصر چهارگانه ای

خداوند
روح هستی را
ابتدا در تو دمید
و باز هم
در تو دمید
✌️🍭

#مریم_امینی
@shermaaa (:

"عشق"عکسی
پر از لبخند مادر است
در لباس احرام
یا گِل چسبیده به پایش وقت نشاء
شاید عطر شالیزار باشد
میان همهمه باد
و دستان پینه بسته بابا
وقت درو
"عشق"
بوی کته روی اجاق است
وقت گرسنگی
"عشق"
تلنگری کوچک است،
در گم شدن میان روز مررگی ...

✌️🍭
#مریم_امینی
@shermaaa (:

وقتی می بوسی ام
آتشِ زیر پوست
خاکسترم میکند
سوار بر بال باد
شهر را پر میکنم
از شعرهای عاشقانه ای
که نام تو را پنهان دارند
✌️🍭
#مریم_امینی
@shermaaa (:

.


پنجره را باز میکنم
سرما به درون اتاق می‌خزد
و گرما
"ها" میشود
به دستان سرد کوچه
سوز تنهایی
کلاغ سیاهِ شاخه تکیده را
کلافه میکند
و من سنگ می شوم
میان هوای کوچه و اتاق
که میل آمیختن دارند
سرد است...
پنجره را میبندم
✌️🏻🍭
#مریم_امینی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

.


دستانت را
سوی تنهایی ام میگشایی
و پرندگان مهاجر
رنج سفر را
در سرزمین مادری
به سرانجام می رسانند

دستانت را باز کن
می خواهم پر بگیرم

رویا به رویا
آغوشت را فتح کنم
و تنها
به ابدیت ماندن
بیندیشم
✌️🏻🍭
#مریم_امینی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

.

دوست داشتنت را
شعر میکنم
میان پرسه زدن
در خیابان هایی
که برگ های زرد و نارنجی
نقاب میشوند
بر بغض های گلو گیر پیاده رو

و تو
بودنم را دود میکنی
بر صندلی نیمدار لهستانیِ کافه ای دنج
که حسرت بوسه‌های عاشقانه را
انتظار می‌کشند
✌️🏻🍭
#مریم_امینی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (: