یک فنجان شعر
218 subscribers
14.7K photos
303 videos
26 files
356 links
✌️🍭
ما گر زسر بریده می ترسیدیـــم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
☕️📖
وبلاگم
http://shermaaa.blogfa.com/
Download Telegram
#ما جای #عیش و نوش همه نیش میخوریم,
یا كم سعادتیم ,که غم بیش میخوریم؟

بیگانه در برابر ما بی‌تفاوت است,
زخم از #رفیق فتنه‌گر خویش میخوریم.

از دست روزگار پر از بیم و ترس و حرص
شلاق‌های محکم تشویش میخوریم .

تلخ است مثل این غزلم کام زندگی
تلخابه‌های قلب پر از ریش میخوریم.

ﺧﻮﺷﺒﺎﻭﺭﯼ ﻭ ﻋﺎﻃﻔﻪ ﺁﺧﺮ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﺎﺳﺖ؟
ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺯﺧﻢ ﺧﺼﻢ ﺑﺪﺍﻧﺪﯾﺶ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯾﻢ
✌️
#ﻓﺮﺩﻭﺱ_ﺍﻋﻈﻢ
@shermaaa
ای کاش که درمانده و بد حال نبودم
می گفتم از این درد اگر لال نبودم
من میوه ی ممنوعه و دستان تو خالیست
می چیدی ام ای مرد اگر کال نبودم
بگذار از این فاصله آسیب ببینم
یک عمر مگر زخمی و بی بال نبودم؟
شاعر شدم و یکسره از درد نوشتم
در زندگی خود زن نرمال نبودم!
با اینکه اسارت همه جا سهم زنان است
ای کاش که اینگونه لگد مال نبودم
ای کاش که آزاده ی مطلق شده بودم
در وحشت تاریخی ات اشغال نبودم
می خواهی از این ثانیه خوشحال شوم،حیف !
این خواسته بی جاست که سی سال نبودم !
✌️
#صنم_نافع
از کتاب #ما_اگر_انتخاب_می کردیم

@shermaa
دنیا به کام #ما که نبوده ست تا کنون...

مِن بعد هم به کام #شما، ما نخواستیم.....
✌️
#حسین_شهریاری



@shermaaa
#ما_دو_پیرهن_بودیم ؛
بـــر یــک بنــــد...
#یکی را باد برد؛
و #دیگری را باران هر روز خیس میکند!!☹️✌️



#رویا_شاه_حسین_زاده🍃💯


@shermaaa
#ما را به تاراج برند بسیار بیداری بود
بسیار خواب بودروزهای جمعه ابر داشتیم
اما نمی‌توانستیم بیداری و خواب و ابر جمعه رازندگی نام بگذاریم پس خواب را انکار کردیم پس بیداری را انکار کردیم
روزهای جمعه از خانه بیرون رفتیم که ابر
را نبینیم چه حاصل که عمر به پایان بود
و چای در غروب جمعه روی میز سرد
می‌شد.
✌️

#احمدرضا_احمدی


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:
#ما را به تاراج برند بسیار بیداری بود
بسیار خواب بودروزهای جمعه ابر داشتیم
اما نمی‌توانستیم بیداری و خواب و ابر جمعه رازندگی نام بگذاریم پس خواب را انکار کردیم پس بیداری را انکار کردیم
روزهای جمعه از خانه بیرون رفتیم که ابر
را نبینیم چه حاصل که عمر به پایان بود
و چای در غروب جمعه روی میز سرد
می‌شد.

✌️
#احمدرضا_احمدی


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (: