سالها در حسرتی ماندم که پایانی نداشت
حاصلی جز چشمهای سرد و بارانی نداشت
من بهیادش میسرودم،در مسیر اشکها
حیف اما او خبر،از این پریشانی نداشت
ماه،پنهان میشد و در خلوتم گم میشدم
هیچ دستی در سکوتم،شمع تابانی نداشت
بس کهدر خود میشکستم آسمان بیدار بود
دیگر حتی چشمهایم راز پنهانی نداشت
عاشقی حس غریبی بود،در دنیای من
چون که حتی لحظه ای بر عشق،ایمانی نداشت
برگبرگ عمرم از رویای چشمانش تر است
در خیالش غرق بودن،جز پشیمانی نداشت
✌️🍭
#سمیه_خلج
@shermaaa
حاصلی جز چشمهای سرد و بارانی نداشت
من بهیادش میسرودم،در مسیر اشکها
حیف اما او خبر،از این پریشانی نداشت
ماه،پنهان میشد و در خلوتم گم میشدم
هیچ دستی در سکوتم،شمع تابانی نداشت
بس کهدر خود میشکستم آسمان بیدار بود
دیگر حتی چشمهایم راز پنهانی نداشت
عاشقی حس غریبی بود،در دنیای من
چون که حتی لحظه ای بر عشق،ایمانی نداشت
برگبرگ عمرم از رویای چشمانش تر است
در خیالش غرق بودن،جز پشیمانی نداشت
✌️🍭
#سمیه_خلج
@shermaaa
آدمها آرام..آرام
گم میشوند
میان سطرهای خالی
بغض های بی جواب
چشمهای بی نگاه...
آنگاه که در حسرتی غریب
چشم به حضوری خالی
دوخته اند
و سهم آنها
از زمزمه ی خیالشان
تنها آغوشی ست بی نشان
کوله بار تنهاییشان را
بر شانه های خستگی
می گذارند
و بی هیچ کلام
پنهان می شوند
آنگونه
که در باور هیچ خیالی
نمی گنجد...
آدمها...آرام آرام
در مسیر بی نشان یادها
گم می شوند.....
✌️🍭
#سمیه_خلج
@shermaaa
گم میشوند
میان سطرهای خالی
بغض های بی جواب
چشمهای بی نگاه...
آنگاه که در حسرتی غریب
چشم به حضوری خالی
دوخته اند
و سهم آنها
از زمزمه ی خیالشان
تنها آغوشی ست بی نشان
کوله بار تنهاییشان را
بر شانه های خستگی
می گذارند
و بی هیچ کلام
پنهان می شوند
آنگونه
که در باور هیچ خیالی
نمی گنجد...
آدمها...آرام آرام
در مسیر بی نشان یادها
گم می شوند.....
✌️🍭
#سمیه_خلج
@shermaaa
آدمها آرام..آرام
گم میشوند
میان سطرهای خالی
بغض های بی جواب
چشمهای بی نگاه...
آنگاه که در حسرتی غریب
چشم به حضوری خالی
دوخته اند
و سهم آنها
از زمزمه ی خیالشان
تنها آغوشی ست بی نشان
کوله بار تنهاییشان را
بر شانه های خستگی
می گذارند
و بی هیچ کلام
پنهان می شوند
آنگونه
که در باور هیچ خیالی
نمی گنجد...
آدمها...آرام آرام
در مسیر بی نشان یادها
گم می شوند.....
✌️🍭
#سمیه_خلج
@shermaaa (:
گم میشوند
میان سطرهای خالی
بغض های بی جواب
چشمهای بی نگاه...
آنگاه که در حسرتی غریب
چشم به حضوری خالی
دوخته اند
و سهم آنها
از زمزمه ی خیالشان
تنها آغوشی ست بی نشان
کوله بار تنهاییشان را
بر شانه های خستگی
می گذارند
و بی هیچ کلام
پنهان می شوند
آنگونه
که در باور هیچ خیالی
نمی گنجد...
آدمها...آرام آرام
در مسیر بی نشان یادها
گم می شوند.....
✌️🍭
#سمیه_خلج
@shermaaa (:
صبح
باور توست...
در تک تک نفسهایم...
که اینچنین بیبهانه زاده میشوی...
در پیچک طلایی احساس...
✌️🏻🍭
#سمیه_خلج
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
باور توست...
در تک تک نفسهایم...
که اینچنین بیبهانه زاده میشوی...
در پیچک طلایی احساس...
✌️🏻🍭
#سمیه_خلج
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
صبح آمد
خورشید را بوسیدم
ترانه ی دوست داشتنت را سرودم
و بر عطر شمعدانی های احساس
نور را به مهمانی دستانم
هدیه آوردم...
امروز
هوای دوست داشتنت
بی بهانه می بارد
امروز را
تنها، بی بهانه بتاب.....
✌️🏻🍭
#سمیه_خلج
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
خورشید را بوسیدم
ترانه ی دوست داشتنت را سرودم
و بر عطر شمعدانی های احساس
نور را به مهمانی دستانم
هدیه آوردم...
امروز
هوای دوست داشتنت
بی بهانه می بارد
امروز را
تنها، بی بهانه بتاب.....
✌️🏻🍭
#سمیه_خلج
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
صبح را بخوانیم
بر باور طلوع مهربانیها
و نفس بکشیم
طراوت عاشقانهی دل را
بر هوای بیهوای دوست داشتنها
✌️🍭
#سمیه_خلج
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
بر باور طلوع مهربانیها
و نفس بکشیم
طراوت عاشقانهی دل را
بر هوای بیهوای دوست داشتنها
✌️🍭
#سمیه_خلج
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
صبح آمد خورشید را بوسیدم
ترانه ی دوست داشتنت را سرودم
امروز هوای دوست داشتنت
بی بهانه می بارد
امروز را تنها بی بهانه بتاب ...
✌️🏻🍭
#سمیه_خلج
#سلام_صبحتون_به_قشنگی_دوست_دارم
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
صبح آمد خورشید را بوسیدم
ترانه ی دوست داشتنت را سرودم
امروز هوای دوست داشتنت
بی بهانه می بارد
امروز را تنها بی بهانه بتاب ...
✌️🏻🍭
#سمیه_خلج
#سلام_صبحتون_به_قشنگی_دوست_دارم
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (: