یک فنجان شعر
227 subscribers
14.8K photos
306 videos
26 files
357 links
✌️🍭
ما گر زسر بریده می ترسیدیـــم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
☕️📖
وبلاگم
http://shermaaa.blogfa.com/
Download Telegram
من همان آغازم
تو بیاندیش به من
تومرادوست بدار
توبه پایان نیاندیش هرگز
که من آن نقطهِ دوست داشتنم
چه کسی می داند
که پس ازشب سحری میشود
آیا بازهم
که نفس پشت نفس می آید
که دوباره خورشید
زپس پنجره باز هم مرا
میپاید
چه کسی میداند
که جهان بازمرا می خواهد
فصلها می آیند
ابرها برسرمن میبارند؟!
من دوباره
هفت سین خواهم چید!! چشم من
بازتو"را
بازتو"را
خواهددید؟!
چه کسی می داند
که کجانقطه پایان
من است
تومرادوست بدار
شایدامروزهمان نقطه اخرباشد...

#بیتاهراتیان
#دكلماتور_كانال_حس_تازه


@shermaaa
من تو" را آرزو کردم
تو او" را
خدا خدای هر دوی ماست
آرزوی مرا براورده کند
دلِ تو میشکند
آرزوی تو براورده شود
دلِ من...
خدابودن چقدر سخت است
وقتی دوعاشق دست به دامنت شوند
ومجبور شوی
یکی را بگیری و به آن یکی دهی
ایمان یکی بیشتر شود
و
اعتقاد دیگری کمتر...
به یکی امید دهی
و دیگری را ناامید کنی
جیبهای یکی را پر از شادی کنی
و چشمان دیگری را پر از غم
خدا هم گاهی کلافه میشود
و میان مخلوقاتش گیر میکند
از چشم یکی عادل است
و به چشم دیگری ظالم
یکی میگوید؛ شُکر
آن یکی میگوید ؛خدایا چرا؟
در جنگ هم خدای هر دو
طرف یکیست
یک طرف پیروز میشود
و طرف دیگر شکست میخورد
خدا
خدای گوزن و شیر است
یکی میخورد
و آن یکی خورده میشود
به گمانم
خدا بودن سخت ترین کارجهان است
و تنها خدا میداند
بار اینهمه سختی رابه دوش بکشد.. #بیتاهراتیان
@shermaaa
میدانم می آیی؛
مثل یک پیام ناگهانی وقت بیداری اول صبح
که لبخند را می چسباند گوشه لبان آدم ،درست مثل یک آرزوی برآورده ناب..
شبیه یک چرت دلچسب وسط خستگیهای روزمره که حال ادم را جا می آورد.
میدانم می آیی،
مثل یک لیوان شربت خنک پر از یخ در یک بعد از ظهرگرم کلافه،
همچو‌ باران ناگهانی در حجم وسیع جنگل درحال سوختن،
یا عطر لیمو وسط همهمه اول صبح بازارچه ی میوه!!
میدانم می آیی،
مثل ‌دو دست آشنا که در یک خیرگی مات از پشت چشمانم را غافلگیر می کند!
درست شبیه صدای زنگ تلفن در یک رکود چندین ماهه بی صدایی!!
یا یک حبه قند کنار یک استکان چایی تلخ!
مثل خنده های بریده بریده وسط یک گریه ممتد!
میدانم می آیی؛
شبیه اشک شوق ازچشمان افسرده یک زن فراموش شده ی منتظر !
یا یک شعله اتش دریخ زدگی غروب بهمن ماه!
مثل انار نوبرانه پاییز شاید
یا طعم ملس آلوی جنگلی که دهان ادم را آب می اندازد
می دانم می آیی؛
مثل تمام طعمهای خوب و دلچسب
،همه حسهای قشنگ و دوست داشتنی!
می آیی و دلخوشی تعارفم میکنی
می آیی جیبهایم را پر از اطمینان میکنی،
می آیی و مرا به باور تعبیرفال حافظ می رسانی...

#بیتاهراتیان
@shermaaa
دستهایِ کالِ مَن
کِی به دامَنت میرسد؟
از طَعمِ گَس لبهایَم
تا رسیدن به شیرینیِ بوسه هایَت
چَند فصلِ دیگر مانده است!؟

#بیتاهراتیان


🆔 @shermaaa
آغوش تو
در انحصار آغوش من است ..
کلیه حقوق آن محفوظ است
هرگونه استفاده از آن
توسط افراد دیگر ،
پیگرد قانونی دارد!

#بیتاهراتیان


🆔 @shermaaa
میانگین عرضِ شانه هایِ تو،
معادلِ مساحتهای
امنِ جهان است.
چند وجب چهارخانه آبی و این همه وسعت و امنیت؟!

#بیتاهراتیان


🆔 @shermaaa
شبهای من بخیر نمی شود
بی بوسه های تو،
عالیجنابِ شعر
شبهای تو بخیر...

#بیتاهراتیان


🆔 @shermaaa
نام تــــــو




امضای پایِ شعــــــرهایِ من است..


✌️🏻🍭

#بیتاهراتیان
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (: