هر بار گریه می کنم
و انگار
جمله ایی را گم کرده ام

دلتنگی ها هیـــچ وقت راه دوری نمی روند...

هر بار گریه کردم
قرار بود
چیزی نگویم...
✌️
#امیرمحمد_مصطفی_زاده


@shermaaa

فرصت نشد
با تو بگویم خسته ام...
.
باید می رفتم
می رفتم
رو به خیابانی دراز
زیر غروبی غم انگیز
پشت شیشه اتوبوس برای غریبه ایی دست تکان می دادم...
✌️
#امیرمحمد_مصطفی_زاده
@shermaaa

☄
تـو به یک رنگین کمان
به یک پنجره پُر از عطرِ بـاران
تـو به
قدم زدن...
به خُنکای نسیمِ اول صبح
به سوارِ اتوبوس شدن
به خواندنِ رمان های عاشقانه
تو به کمی از میم مجنون
لامِ لیلی
نیاز داری...
تو به
دیوانه وار
خندیدن
کمی فکر کردن به گنجشک ها
به سادگیِ
خیس شدن زیر باران
نیاز داری...
،
تو
لبخند بزن
کاری از دیازپام ها
بر نخواهد آمد...
✌️
#امیرمحمد_مصطفی_زاده
@shermaaa

نگرانِ من باش
نگرانِ من باش
که تنها یم...

نگرانِ من باش
برای این همه دلتنگی
نگرانِ من
که هیچ کس عمقِ اندوهِ
لبخند های آرامم را نمی فهمد 😊
✌️

#امیرمحمد_مصطفی_زاده

@shermaaa

و محال است ؛

تپيدنِ عشق در
نبض عطرِ غمگين گلدان پشت پنجره ام
و محال اينكه
آخرين لحظه ي وداع را
از دست نداده باشم
و محال كه بخواني
به هواي تو مي نويسم
رويا ي روزگارانِ غريب عاشقي
مرا به حالم خودم نگذار...
✌️
#امیرمحمد_مصطفی_زاده
@shermaaa

هر صبح آفتاب را به پنجره گره میزنم و منتظرت می مانم
تو دیر کرده ایی...
وحالا من پشت این پنجره
نمی دانم در آستانه چند سالگی ام
می دانم برایت مهم نیست
امروز صبح
صبح خیلی زود
از خواب خسته ام
اما می دانم دیگر برای بیدار شدن‌ خیلی دیر است
غمگینم
و تکه های شکسته گیتار در گوشم مرثیه می خوانند
هوای دلم بارانیست
تو نمی آیی
و اینها اتفاق های ِ کُشَنده ایست...
✌️

#امیرمحمد_مصطفی_زاده


@shermaaa

دلم گرفته است ...و فقط عادت
کرده ام ‌؛

چند خط کوتاه بمیرم...

✌️

#امیرمحمد_مصطفی_زاده
@shermaaa

عشق یعنی ....
حتی وقتی تو دور باشی
من دلم هوای دم کردن چای
بعدازظهر کند
عشق یعنی
تو دور باشی
و
من برای مهمانی هایی که نمی رویم
برایت گوشواره جفت می کنم
عشق یعنی
همین که دوری و من عصر های جمعه
به اندازه
دو فنجان چای بیشتر
عاشقت می شوم...
✌️
#امیرمحمد_مصطفی_زاده
@shermaaa

✨

عشق
یعنی حتی وقتی تو دور باشی
من دلم هوای دم کردن چای
بعدازظهر کند

عشق یعنی
تو دور باشی و
من برای مهمانی هایی که نمی رویم
برایت گوشواره جفت می کنم

عشق یعنی
همین که دوری و من عصر های
به اندازه
دو فنجان چای بیشتر
عاشقت می شوم...


#امیرمحمد_مصطفی_زاده

@shermaaa✨

و از تمام تو
تنها شب
برایم مانده است
و چشم هایم
که خیالت را بهم می بافند ...


#امیرمحمد_مصطفی_زاده
@shermaaa

و از تمام تو
تنها شب
برایم مانده است
و چشم هایم
که خیالت را بهم می بافند ...


#امیرمحمد_مصطفی_زاده
@shermaaa

#پست_آخر

و از تمامِ #تو ...؟

تنها شب ....

برایم مانده است ...!

و #چشم هایم ...؟

که خیالت را بهم می بافند .....!!!


✌️

#امیرمحمد_مصطفی_زاده

#شبتون_حل_شدن_درچشم_یار
@shermaaa

مےنویسم ڪہ..
نبودے...نڪَرانت بودم...
اما باز
مےڪَویم ڪہ خوبم...
تو بخوانش باراݧ...!!

✌️

#امیرمحمد_مصطفی_زاده
@shermaaa

این روزها می گذرند
از ماندن ...
می گذرند از پیچِ همان کوچه ...
پُر از دلشوره های خاکستری
دلتنگی ها اما ...
باور کن
دل های شکسته
پای رفتن ندارند ...
✌️
#امیرمحمد_مصطفی_زاده

@shermaaa

همه چیز خوب است
جز
احوالِ من
که مدت ها
مدت ها
از دیدنِ تو محروم بودم ...
همه چیز خوب است
جز
همان
گوشه ی خالیِ دلم...
✌️

#امیرمحمد_مصطفی_زاده

@shermaaa

باور کن
نگاهت
تعبیر تـمامِ
عـاشقانه هاست
حتی
زمانی که
ندارمشان...
✌️
#امیرمحمد_مصطفی_زاده


@shermaaa (:

می شود کمی برگردے؟
کمی شعرم را بہ نَفس هایت گره بزنم...
اینجا
هوا
هواے
پُر
نبودن تـــوسٺ...!!!


✌️🏻
#امیرمحمد_مصطفی_زاده

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

کنارِ نگاهـ ــــــــــــــٺ
یکی بود
دلی
نبود...

نُ
ق
ط
ه...

✌️🏻

#امیرمحمد_مصطفی_زاده

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

چقدر عجیب دلم گرفته است

و تـوان گریستن ندارم.
دلم به اندازه ے حجم این لبخند
تنگ است و
شهرے نمی فهمد...
✌️🏻
#امیرمحمد_مصطفی_زاده



‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

و از تمام تو
تنها شب برایم مانده است
و چشم هایم
که خیالت را بهم می بافند...
در این تاریکی
نمی توان رمان های عاشقانه خواند
و آرام گرفت...
از چشم های سیاهم همین بر می آید
که پشت پلک هایم پنهانت کنم
گریه کنم...گریه کنم...گریه کنم...

✌️🏻

#امیرمحمد_مصطفی_زاده

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (: