#حلوا لبانِ هِلهِله گیسوی #خنده رو !
خرمای خالِ روی لبانِ تو، آرزو !
سرمه خورانِ چشمِ تو، هرچه شبِ سیاه
گیلاس های گونه ی تو، باغِ آرزو !
ای خطِ #ابروانِ تو ، سرمشقِ عاشقی
ای سر زده سپیده از آن گردن و گلو !
نسرین و نسترن، به تو وابسته از ازل
رویای گُل گرفته ز چشمِ تو رنگ و بو !
درهای باستانیِ آغوش تو کجاست ؟
سر شانه ی چهار تو، قصرِ هزار تو...
شب درکجای #گیسوی توخیمه می زند ؟
تا من بگردم از پیِ #مهتاب، مو به مو...
✌️
#سيد_محمد_علي_رضازاده
@shermaaa
خرمای خالِ روی لبانِ تو، آرزو !
سرمه خورانِ چشمِ تو، هرچه شبِ سیاه
گیلاس های گونه ی تو، باغِ آرزو !
ای خطِ #ابروانِ تو ، سرمشقِ عاشقی
ای سر زده سپیده از آن گردن و گلو !
نسرین و نسترن، به تو وابسته از ازل
رویای گُل گرفته ز چشمِ تو رنگ و بو !
درهای باستانیِ آغوش تو کجاست ؟
سر شانه ی چهار تو، قصرِ هزار تو...
شب درکجای #گیسوی توخیمه می زند ؟
تا من بگردم از پیِ #مهتاب، مو به مو...
✌️
#سيد_محمد_علي_رضازاده
@shermaaa