‌
خاطره
یک پیراهن خالیست
که اندازه‌ی هیچ‌کس نمی‌شود
باید آویزانش کرد در باد
و با رقصش پیر شد...
✌️
#جلال_حاجی_زاده

@shermaaa

هنوز شاعران
با باران شروع می‌کنند
شمع را دوست دارند
و به امید شعرهای بهتر
سیگار بیشتری دود می‌کنند
در این میان
ما آدم های بیچاره
کتاب های شاعران را می‌خریم
دنبال سکوت‌های خودمان می‌گردیم
و به کلمه بوسه که می‌رسیم
لبه‌ی فنجان را دست می‌کشیم
✌️
#جلال_حاجی_زاده
@shermaaa

من و تو
شیشه های غمگین ترین پنجره بودیم
ایستاده کنار خیابان فصل ها
خیره به عشقبازی باد و درخت
تو در قاب پنجره ماندی
اما من
با سنگ کودک سرتقی شکستم
تو هنوز
مزه‌ی باران را لمس می‌کنی
و من
با لکه‌های سالخورده‌ی باران
دلخوش
✌️
#جلال_حاجی_زاده
@shermaaa

دانه‌های قهوه...
پوکه‌های فشنگ‌اند....
هر کدام عطری را کشته‌اند ...
و خون خاطره‌ای را ریخته‌اند...
اما عطر تو از تمام جنگ‌ها زنده برمی‌گردد....
بی‌آنکه بوی باروت بگیرد...!

✌️
#جلال_حاجی_زاده
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‎‌‌
‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

@shermaaa

کاش دستم به دلت می‌رسید
دستمال گلداری از شعر
دورش می‌بستم
تا همه بدانند
دلتنگی‌های تو
صاحب دارد....

✌️
#جلال_حاجی_زاده
@shermaaa

به ما که می‌رسد
شب کوتاه می‌شود
از ما که می‌گذرد
یلدا می‌شود...!
من و تو با این شب چه کنیم؟


✌️
#جلال‌_حاجی‌_زاده
@shermaaa (:

یک نفر هست که از
تمامِ عکس ها رفته است.
یک نفر که جایِ دست هایش
رویِ تمامِ لباس ها درد می کند.
یک نفر که لبخند را از آینه بُرده است.
یک نفر که یک نفر دیگر شده...

✌️
#جلال_حاجی_زاده
@shermaaa (:

#خاطره
یڪ پیراهن خالیست
ڪه اندازه ے هیچڪس نمیشود
باید آویزانش ڪرد در باد
و با رقصش پیر شد...!!

✌️
#جلال_حاجی_زاده

@shermaaa (:

برای تو نَفَسم را به دار می‌بندم
به سیم‌های سکوتم سه‌تار می‌بندم

برای آنکه کمی عطر تو تنم باشد
به دست‌های مریضم انار می‌بندم
✌️🏻
#جلال_حاجی_زاده

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

.
شب بخیرهای تو
ملافه‌ی مستی‌ست
که روی بیداری‌ها می‌کشم
تا رنج‌ها گمان کنند
خوابم...
✌️
#جلال_حاجی_زاده

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

‌
قهوه های ترک
سیگارهای انگلیسی
میزهای روسی
آهنگ های فرانسوی
همه حرف مرا می فهمند
بغض های ایرانی‌ام را
کجا ترجمه کنم ؟
✌️🏻
#جلال_حاجی_زاده

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

‌
قهوه‌هاے ترڪ
سیگارهاے انگلیسی
میزهاے روسی
آهنگ‌هاے فرانسوے
همه حرف مرا می‌فهمند 
بغض‌هاے ایرانی‌ام را
ڪجا ترجمه ڪنم

✌️
#جلال_حاجی_زاده
‌

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (: