قهوه از چشمانت، نشت کرده بود
و طعم تلخ خیال،
به کافه میرسید
چشم دوخته بودی به خیابان
و میاندیشیدی
هیچ چیز ،
ادامه هیچ چیز نیست …
و انسانها
اشیایی معلقاند
در خاطرههایی مختوم
پس چطور ما
در خوابهای بیادامه
عاشق شدیم؟
✌️🍭
#فاطمه_حقیقی
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
و طعم تلخ خیال،
به کافه میرسید
چشم دوخته بودی به خیابان
و میاندیشیدی
هیچ چیز ،
ادامه هیچ چیز نیست …
و انسانها
اشیایی معلقاند
در خاطرههایی مختوم
پس چطور ما
در خوابهای بیادامه
عاشق شدیم؟
✌️🍭
#فاطمه_حقیقی
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (: