💙💙
امّا تُو را بہ جانِ تُو سوگند
ڪہ مبادا یڪ دَم
چشمانِ ملامتگرِ خویش
از من بگَردانے ...
چرا ڪہ بَر غلبہے
چشمانت مُعترفم !
✌️🏻
#احمد_شاملو
#جان😋
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
امّا تُو را بہ جانِ تُو سوگند
ڪہ مبادا یڪ دَم
چشمانِ ملامتگرِ خویش
از من بگَردانے ...
چرا ڪہ بَر غلبہے
چشمانت مُعترفم !
✌️🏻
#احمد_شاملو
#جان😋
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
به تو
نگاه می کنم و
می دانم تو تنها نیازمند یک نگاهی
تا به تو دل دهد و
آسوده خاطرت کند...
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
نگاه می کنم و
می دانم تو تنها نیازمند یک نگاهی
تا به تو دل دهد و
آسوده خاطرت کند...
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
قلب من به این امید می تپد که تو هستی
تویی وجود دارد
که من میتوانم آن را ببینم
او را ببوسم
او را در آغوش خود بفشارم
و او را احساس کنم
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
تویی وجود دارد
که من میتوانم آن را ببینم
او را ببوسم
او را در آغوش خود بفشارم
و او را احساس کنم
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
💙💙
شاملو تو کتاب مثل خون در رگهای من برای آیدا نوشته:
بدبختی فقط هنگامی به سراغ من میآید که ببینم آیدای من، لبخندش را فراموش کرده است!
✌️🏻📖
#احمد_شاملو
#جان😋
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
شاملو تو کتاب مثل خون در رگهای من برای آیدا نوشته:
بدبختی فقط هنگامی به سراغ من میآید که ببینم آیدای من، لبخندش را فراموش کرده است!
✌️🏻📖
#احمد_شاملو
#جان😋
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
من خشکیدهام
من نگاه میکنم
من درد میکشم
من نفس میزنم
من فریاد برمیآورم :
ــ چشمانِ تو شبچراغِ سیاهِ من بود
مرثیهی دردناکِ من بود چشمانِ تو
مرثیهی دردناک و
وحشتِ تدفینِ زندهبهگوری
که منم من
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
من نگاه میکنم
من درد میکشم
من نفس میزنم
من فریاد برمیآورم :
ــ چشمانِ تو شبچراغِ سیاهِ من بود
مرثیهی دردناکِ من بود چشمانِ تو
مرثیهی دردناک و
وحشتِ تدفینِ زندهبهگوری
که منم من
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
بوی سیگارٍ شدیدی آمد...
با خودم میگویم، نکند باز پدر غمگین است
نکند باز دلش...
پله هارا دو به یک طی کردم تا رسیدم بر بام!
پدرم را دیدم،
زیر آوار غرورش مدفون
زیر لب زمزمه داشت
که خدا عدل کجاست؟
که چرا مزه ی فقر وسط سفره ی ماست.!!!
و چراها و چرا های دگر..
دل من هم لرزید مثل زانو ی پدر
دیدن این صحنه آنچنان دشوار بود
که مرا شاعر کرد...
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
با خودم میگویم، نکند باز پدر غمگین است
نکند باز دلش...
پله هارا دو به یک طی کردم تا رسیدم بر بام!
پدرم را دیدم،
زیر آوار غرورش مدفون
زیر لب زمزمه داشت
که خدا عدل کجاست؟
که چرا مزه ی فقر وسط سفره ی ماست.!!!
و چراها و چرا های دگر..
دل من هم لرزید مثل زانو ی پدر
دیدن این صحنه آنچنان دشوار بود
که مرا شاعر کرد...
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
نامِ کوچکم را
دوست نمیدارم
تنها هنگامی که تواَم آواز میدهی
این نام زیباترین کلامِ جهان است.
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
دوست نمیدارم
تنها هنگامی که تواَم آواز میدهی
این نام زیباترین کلامِ جهان است.
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
چشمانت رازِ آتش است
و عشقت پیروزیِ آدمیست
هنگامے ڪه به جنگِ تقدیر میشتابد
و آغوشت
اندڪ جایے براے زیستن
اندڪ جایے براے مُردن
و گریزِ از شهر
ڪه با هزار انگشت ، به وقاحت
پاڪیِ آسمان را متهم میڪُند.
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
و عشقت پیروزیِ آدمیست
هنگامے ڪه به جنگِ تقدیر میشتابد
و آغوشت
اندڪ جایے براے زیستن
اندڪ جایے براے مُردن
و گریزِ از شهر
ڪه با هزار انگشت ، به وقاحت
پاڪیِ آسمان را متهم میڪُند.
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
یافتن تو
بزرگ ترین پیروزی زندگی من بود
این را به تو تنها اعتراف نمی کنم
بلکه با صدای بلند
با فریاد همه جا گفتهام
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
بزرگ ترین پیروزی زندگی من بود
این را به تو تنها اعتراف نمی کنم
بلکه با صدای بلند
با فریاد همه جا گفتهام
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
در نگاهت ،
همهی مهربانیهاست
قاصدی که زندگی را خبر میدهد
و در سکوتت همهی صداها
فریادی که
بودن را تجربه میکند . . .!
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
در نگاهت ،
همهی مهربانیهاست
قاصدی که زندگی را خبر میدهد
و در سکوتت همهی صداها
فریادی که
بودن را تجربه میکند . . .!
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
تو باعث شدهای که آدمی از آدمی بهراسد.
تراشندهی آن گَندهبُتی تو
که مرا به وهن در برابرش به زانو میافکنند.
تو جانِ مرا از تلخی و درد آکندهای
و من تو را دوست داشتهام
با بازوهایم و در سرودهایم.
تو مهیبترین دشمنی مرا
و تو را من ستودهام،
رنج بردهام ای دریغ
و تو را
ستودهام.
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
تراشندهی آن گَندهبُتی تو
که مرا به وهن در برابرش به زانو میافکنند.
تو جانِ مرا از تلخی و درد آکندهای
و من تو را دوست داشتهام
با بازوهایم و در سرودهایم.
تو مهیبترین دشمنی مرا
و تو را من ستودهام،
رنج بردهام ای دریغ
و تو را
ستودهام.
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
°
تا هنگامی که ..؛
هنوز کلماتی دارم
تا عشق خود را به تو ابراز کنم،
زندهام...
به این زندگی دل بستهام ...؛
و آن را روز به روز
پُربارتر میخواهم...!!
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
تا هنگامی که ..؛
هنوز کلماتی دارم
تا عشق خود را به تو ابراز کنم،
زندهام...
به این زندگی دل بستهام ...؛
و آن را روز به روز
پُربارتر میخواهم...!!
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
روزی که تو بیایی
برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم
و من آن روز را انتظار میکشم
حتی روزی
که دیگر
نباشم
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم
و من آن روز را انتظار میکشم
حتی روزی
که دیگر
نباشم
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (: