جمعه با خودش یک "تو" میآورد
ڪه تمام روزش را جلوے آینه
و پاے شانه زدنهاے عاشقانهاش بگذراند...
من هم سرم را گرم قلم و ڪاغذم ڪنم!
تا شعر ببافم
تار به تار موهایش را،
و از یاد ببرم ڪه این خانه
سالهاست آینهاے ندارد...
✌️
#مهران_رمضانیان
@shermaaa
ڪه تمام روزش را جلوے آینه
و پاے شانه زدنهاے عاشقانهاش بگذراند...
من هم سرم را گرم قلم و ڪاغذم ڪنم!
تا شعر ببافم
تار به تار موهایش را،
و از یاد ببرم ڪه این خانه
سالهاست آینهاے ندارد...
✌️
#مهران_رمضانیان
@shermaaa
نـامَت،
پاورقی تمام نوشتههای من است.
آنــقدر که در شـعـرهـایـم
"غریبه"ای...
✌️
#مهران_رمضانیان
@shermaaa (:
پاورقی تمام نوشتههای من است.
آنــقدر که در شـعـرهـایـم
"غریبه"ای...
✌️
#مهران_رمضانیان
@shermaaa (:
همیشه کسلکنندهترین قسمت
ریاضیات احتمالات بود.
این روزها
زیباترین حالات ممکن را
امتحان میکنم.
احتمال!
چیزی شبیه برگشتن تو....
✌️🏻
#مهران_رمضانیان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
ریاضیات احتمالات بود.
این روزها
زیباترین حالات ممکن را
امتحان میکنم.
احتمال!
چیزی شبیه برگشتن تو....
✌️🏻
#مهران_رمضانیان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
دیشب به خیالم به لبت بوسه زدم
صبح شد! نفسم عطر تـو دارد هنوز
✌️🏻
#مهران_رمضانیان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
صبح شد! نفسم عطر تـو دارد هنوز
✌️🏻
#مهران_رمضانیان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
گویا تو را ...
از سالها قبل ...
دوست داشتهام....
قبلتر از گریههای کودکیام....
قبلتر از لیلی قبلتر از زلیخا....
شاید قبلتر از آن که دانهی گندمی....
آدمی را به زمین بکشاند.من تو را قبلتر از ...
واژهی عشق، دوست داشتهام. گفته بودم ... ؟!
✌️🏻
#مهران_رمضانیان️
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
از سالها قبل ...
دوست داشتهام....
قبلتر از گریههای کودکیام....
قبلتر از لیلی قبلتر از زلیخا....
شاید قبلتر از آن که دانهی گندمی....
آدمی را به زمین بکشاند.من تو را قبلتر از ...
واژهی عشق، دوست داشتهام. گفته بودم ... ؟!
✌️🏻
#مهران_رمضانیان️
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
شبِ من
قصهی گیسوی تو را
کم دارد...!
✌️🏻
#مهران_رمضانیان
#شبتون_دست_درگیسوی_یار
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
قصهی گیسوی تو را
کم دارد...!
✌️🏻
#مهران_رمضانیان
#شبتون_دست_درگیسوی_یار
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
.
نگاهم که سمت چشم هایت میرود،
هیچ حادثهای نمیتواند حواسم را پرت کند!
نه صدای زنگ خانه.
نه قار قار کلاغهایی که پیطعمه میگردند.
و نه بحران جهان...!
تو فقط پلک نزن...
✌️🏻❄️
#مهران_رمضانیان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
نگاهم که سمت چشم هایت میرود،
هیچ حادثهای نمیتواند حواسم را پرت کند!
نه صدای زنگ خانه.
نه قار قار کلاغهایی که پیطعمه میگردند.
و نه بحران جهان...!
تو فقط پلک نزن...
✌️🏻❄️
#مهران_رمضانیان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
در نبودت
شعری تازهام...!
سپیدم
و مرا تاب قافیهای نیست.
پیری مگر غیر این است؟
که بلرزم و
صدای آمدنت را نشنوم...
✌️🏻
#مهران_رمضانیان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
شعری تازهام...!
سپیدم
و مرا تاب قافیهای نیست.
پیری مگر غیر این است؟
که بلرزم و
صدای آمدنت را نشنوم...
✌️🏻
#مهران_رمضانیان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
آنجا درختی بود چسبیده به آسمان،
زیر سایهای خنک،
برایت شعر می خواندم.
شانه به موهایت میزدم
و نگاهی که به دنبال چشمهایت میگشت...!
عشق بود،
دو فنجان چای نیز،
و صدای پرنده ای آشنا!
چقدر خوابت را ببینم؟
چقدر دیگر؟
✌️🏻
#مهران_رمضانیان️
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
زیر سایهای خنک،
برایت شعر می خواندم.
شانه به موهایت میزدم
و نگاهی که به دنبال چشمهایت میگشت...!
عشق بود،
دو فنجان چای نیز،
و صدای پرنده ای آشنا!
چقدر خوابت را ببینم؟
چقدر دیگر؟
✌️🏻
#مهران_رمضانیان️
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
من محدودم.
به شعرهایی که نمیتوان سرود!
به تصاویری که هیچ فیلمسازی
نقطهی آغاز و پایانش را نمیداند،
و نتهایی که هیچگاه نواخته نشدهاند...
دوست داشتن یعنی تو.
یعنی محدود به حصار چشمهایت!
در عین آزادگی...
✌️
#مهران_رمضانیان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
به شعرهایی که نمیتوان سرود!
به تصاویری که هیچ فیلمسازی
نقطهی آغاز و پایانش را نمیداند،
و نتهایی که هیچگاه نواخته نشدهاند...
دوست داشتن یعنی تو.
یعنی محدود به حصار چشمهایت!
در عین آزادگی...
✌️
#مهران_رمضانیان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
جا ماندهام!
در صدایت،
در نگاهت،
و هر آنچه که تویی...!
یادم نیست سالها قبل چه صدایم زدهاند!
راستی کیام؟
من،
یا تکهای از تو؟
✌️
#مهران_رمضانیان️
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
در صدایت،
در نگاهت،
و هر آنچه که تویی...!
یادم نیست سالها قبل چه صدایم زدهاند!
راستی کیام؟
من،
یا تکهای از تو؟
✌️
#مهران_رمضانیان️
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa