خودت را تشریح کردی
در آغوشم
کلمات بند شدند به دهانت
به پوستت گریختم
موجی در دم و بازدم استخوان هایم
پیله می کرد
دور و نزدیک
به صخره ها کوبیدم
تکه تکه الوار در تنت
عشق "
قهقهه ی #مردانه_ات را می درید
خودت را تشریح کردی
لب هایت سر می گشودند
عطرت
بخار دم کرده ای بر لبانم
پیش می رفت...
کلمات روی چشمانم صیقل می خوردند..
خودت را تشریح کردی!
از آن فاجعه
در امتداد شانه هایت
زبان به کشف مروارید ها گشودم!
سکوت روی انگشتانم
کشیده می شد،
دوست داشتنت روی اندام متحرک فلس هایم
راه افتاده بود...
جهان شعر خاموشی می سرود
فراموشی در تقارن لب هایی که بر
رگ هایم می لغزید...
✌️🍭
#زینب_سادات_حسینی(ترنّم)
@shermaaa (:
در آغوشم
کلمات بند شدند به دهانت
به پوستت گریختم
موجی در دم و بازدم استخوان هایم
پیله می کرد
دور و نزدیک
به صخره ها کوبیدم
تکه تکه الوار در تنت
عشق "
قهقهه ی #مردانه_ات را می درید
خودت را تشریح کردی
لب هایت سر می گشودند
عطرت
بخار دم کرده ای بر لبانم
پیش می رفت...
کلمات روی چشمانم صیقل می خوردند..
خودت را تشریح کردی!
از آن فاجعه
در امتداد شانه هایت
زبان به کشف مروارید ها گشودم!
سکوت روی انگشتانم
کشیده می شد،
دوست داشتنت روی اندام متحرک فلس هایم
راه افتاده بود...
جهان شعر خاموشی می سرود
فراموشی در تقارن لب هایی که بر
رگ هایم می لغزید...
✌️🍭
#زینب_سادات_حسینی(ترنّم)
@shermaaa (: