پشتِ پرچین خاطره ها
یڪ جمعه بود و من و تو...
خاطرت هست؟
هرگاه انگشتانت در پیچ و تاب موهایم
بدام میفتاد میگفتی ...
این دل من است ڪه لا به لای موهایت گره خورده...
"امروز جمعه است "...
اما هرچه به موهایم دست میڪشم ...
دلـــی نیست
عشـــقی نیســت...
✌️🍭
#شیوا_میثاقی
@shermaaa (:
یڪ جمعه بود و من و تو...
خاطرت هست؟
هرگاه انگشتانت در پیچ و تاب موهایم
بدام میفتاد میگفتی ...
این دل من است ڪه لا به لای موهایت گره خورده...
"امروز جمعه است "...
اما هرچه به موهایم دست میڪشم ...
دلـــی نیست
عشـــقی نیســت...
✌️🍭
#شیوا_میثاقی
@shermaaa (:
چهـارشـنبه یعـنی ...
یڪ قــدم مانده به دلتــنگی ،،
دلتنگیهاےروزهای پایـانـے هفتـہ
ڪه سالـها پیـش
آنـرا تجربه ڪرده ام،،
اڪنون...
نشسـته ام در گوشـه ای
خودخواهانه به طلوع لبخندت مینگرم ..
و به داشتنت میبالــم...!!!
✌️🍭
#شیوا_میثاقی
@shermaaa (:
یڪ قــدم مانده به دلتــنگی ،،
دلتنگیهاےروزهای پایـانـے هفتـہ
ڪه سالـها پیـش
آنـرا تجربه ڪرده ام،،
اڪنون...
نشسـته ام در گوشـه ای
خودخواهانه به طلوع لبخندت مینگرم ..
و به داشتنت میبالــم...!!!
✌️🍭
#شیوا_میثاقی
@shermaaa (:
نیـمی
از من روز
و نیمهی دگرم تاریک
و در میـانـم قلبـی ست
که بوقت ظهــر بیش از همیشـه
برای #تـو میتپد
✌️🍭
#شیوا_میثاقی
@shermaaa (:
از من روز
و نیمهی دگرم تاریک
و در میـانـم قلبـی ست
که بوقت ظهــر بیش از همیشـه
برای #تـو میتپد
✌️🍭
#شیوا_میثاقی
@shermaaa (:
ناگـهان و بیصـدا آمد ...
ترسـیدم و بنـدِ دلم پاره شد
اما قبل از آنڪه پخشِ زمین شود ...
مرا به آغوش ڪشید و بوسیـد...
عشــق را میگـویم ...
✌️🍭
#شیوا_میثاقی
@shermaaa (:
ناگـهان و بیصـدا آمد ...
ترسـیدم و بنـدِ دلم پاره شد
اما قبل از آنڪه پخشِ زمین شود ...
مرا به آغوش ڪشید و بوسیـد...
عشــق را میگـویم ...
✌️🍭
#شیوا_میثاقی
@shermaaa (:
زمانی که مردمان برایِ نزول باران
سجده بر رطوبتِ خاک می نهادند
که خدای را شاکریم
دختری غمین زیرِ چترِ دلتنگی
از آسمان تمنایِ بازایستادنِ بارش داشت
تا چکه هایِ باران از سقفِ فروریخته اش
بسترِ خوابش را نمناک نسازد
و نهیب بر خویش میزد
ابرها از دلِ تنگِ آسمان می گویند
یا از عشقِ فراموش شده اش در باران
✌️🏻🍭
#شیوا_میثاقی
@shermaaa (:
سجده بر رطوبتِ خاک می نهادند
که خدای را شاکریم
دختری غمین زیرِ چترِ دلتنگی
از آسمان تمنایِ بازایستادنِ بارش داشت
تا چکه هایِ باران از سقفِ فروریخته اش
بسترِ خوابش را نمناک نسازد
و نهیب بر خویش میزد
ابرها از دلِ تنگِ آسمان می گویند
یا از عشقِ فراموش شده اش در باران
✌️🏻🍭
#شیوا_میثاقی
@shermaaa (:
امشب
شرم و حیا را
پشتِ درِ اتاقے جا گذاشتہ ام
ڪه نیمه باز بہ انتظارت نشستہ است.....
بـیا تا نجوا ڪنم
در آغوشت
صیغه ے عشق را ....
✌️🏻🍭
#شیوا_میثاقی
#شبتون_سرشار_از_عشق
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
شرم و حیا را
پشتِ درِ اتاقے جا گذاشتہ ام
ڪه نیمه باز بہ انتظارت نشستہ است.....
بـیا تا نجوا ڪنم
در آغوشت
صیغه ے عشق را ....
✌️🏻🍭
#شیوا_میثاقی
#شبتون_سرشار_از_عشق
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
ڪاش میشد
به دنیـا #پشت ڪـرد ...
پرده ۍ احسـاس را ڪشید ...
درهاۍ قلـب را قفـل زد ...
نه بـه آمدن ڪسی دلخوش بـود...
نه از رفتن ڪسی دلگـیر شد...
و بر صـندلـۍ بـۍ تفـاوتۍ نشسـت..
ڪاش میشد ...
✌️🏻🍭
#شیوا_میثاقی
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
به دنیـا #پشت ڪـرد ...
پرده ۍ احسـاس را ڪشید ...
درهاۍ قلـب را قفـل زد ...
نه بـه آمدن ڪسی دلخوش بـود...
نه از رفتن ڪسی دلگـیر شد...
و بر صـندلـۍ بـۍ تفـاوتۍ نشسـت..
ڪاش میشد ...
✌️🏻🍭
#شیوا_میثاقی
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
بنام عشـق !
صبح بخیرت را
برلبش بوسه بزن .
باز ڪن پنجـره را
نغمهے دل انڪَیز چڪاوڪ را
برعطـر تنـش پیـوند بزن .
محو ڪن غم دنیا را
از نڪَاهش با لبخندت ،
خوشبختی را بر
دلش سنجاق بزن . . .
✌️🍭
#شیوا_میثاقی
#سلام_صبحتون_بالبخندمجنونتون_قشنگ
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
صبح بخیرت را
برلبش بوسه بزن .
باز ڪن پنجـره را
نغمهے دل انڪَیز چڪاوڪ را
برعطـر تنـش پیـوند بزن .
محو ڪن غم دنیا را
از نڪَاهش با لبخندت ،
خوشبختی را بر
دلش سنجاق بزن . . .
✌️🍭
#شیوا_میثاقی
#سلام_صبحتون_بالبخندمجنونتون_قشنگ
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
تــو
فعــلِ تـاکیدی زبــانِ منـی
تـو همان شـاید نـه ... بایـدِ منـی
تو حال اسـتمـراری زبان منی
تو همان داشتی نه ... دارایـی منی
بین من و تو فعـل نفی تعریفی ندارد
تو همان نمی مانم نه ... ماندگار منی
تو همــان شک نه ... یقیــن منی ...
✌️🍭
#شیوا_میثاقی
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
فعــلِ تـاکیدی زبــانِ منـی
تـو همان شـاید نـه ... بایـدِ منـی
تو حال اسـتمـراری زبان منی
تو همان داشتی نه ... دارایـی منی
بین من و تو فعـل نفی تعریفی ندارد
تو همان نمی مانم نه ... ماندگار منی
تو همــان شک نه ... یقیــن منی ...
✌️🍭
#شیوا_میثاقی
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
دلیلی برای نوشتن باقی نمی ماند
وقتی ڪه تو نمی بینے و نمی خوانے
می ماند؟
گاهی حسادت می ڪنم به تویی ڪه من عاشقتم ..
ای ڪاش میفهمیدی دوست داشته شدن چه حسِ قشنگیه ...
حسادت نڪنم؟
به تویـے ڪه عشقِ من از رگِ گردنت نزدیڪتر است به تو، اما نمے بیــنی..
می بینی؟
و چقدر مضحڪ است ڪه هنوز دارم برای ڪسی می نویسم ڪه نیست...
هســت؟...
✌️🏻🍭
#شیوا_میثاقی
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
وقتی ڪه تو نمی بینے و نمی خوانے
می ماند؟
گاهی حسادت می ڪنم به تویی ڪه من عاشقتم ..
ای ڪاش میفهمیدی دوست داشته شدن چه حسِ قشنگیه ...
حسادت نڪنم؟
به تویـے ڪه عشقِ من از رگِ گردنت نزدیڪتر است به تو، اما نمے بیــنی..
می بینی؟
و چقدر مضحڪ است ڪه هنوز دارم برای ڪسی می نویسم ڪه نیست...
هســت؟...
✌️🏻🍭
#شیوا_میثاقی
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
وقتے واࢪدِ زندگیـــم شدے
عشق و دل و دوست داشتن
لا بہ لاۍ ڪتابِ قدیمیِ شعࢪم
خاڪ مے خوࢪدند
آمـــدے ...
و خطوط پیشانے ڪتابم ࢪا عمیق تࢪ ڪࢪدے....
ࢪفتے ...
و قلبــم
تہ مانــدہ ے خــاطــࢪاتے ࢪا ڪہ ڪف سنگفࢪشِِ
ڪوچہ هاۍ دلتنگے
بہ جا ماندہ است ࢪا ...
با حسࢪت و دࢪد مے نگـــࢪد....
✌️🍭
#شیوا_میثاقی
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
عشق و دل و دوست داشتن
لا بہ لاۍ ڪتابِ قدیمیِ شعࢪم
خاڪ مے خوࢪدند
آمـــدے ...
و خطوط پیشانے ڪتابم ࢪا عمیق تࢪ ڪࢪدے....
ࢪفتے ...
و قلبــم
تہ مانــدہ ے خــاطــࢪاتے ࢪا ڪہ ڪف سنگفࢪشِِ
ڪوچہ هاۍ دلتنگے
بہ جا ماندہ است ࢪا ...
با حسࢪت و دࢪد مے نگـــࢪد....
✌️🍭
#شیوا_میثاقی
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (: