شبی از عمقِ آسمان
فرشته ای به زیبایی تمامِ زیبایی ها
بر پرچینِ رویایِ سپیدم آمد،
با لباسی نیلگون از جنسِ زلالِ باران
پولک هایِ تابانِ هزار ستاره
بر پیراهنش چشمک زنان، دامنیِ به لطافتِ آب
و چینی از موجِ دریا ها بر آن رقص کنان ،
با ظرافتِ همه یِ خنده ها می گفت:
بیدار باش رفیقِ هفت هزارساله یِ گریه هایِ آفتاب
خبرِ اجابتِ آرزوهایت را آورده ام
و چه بی انتها شبیه تو بود....
✌️
#عارف_اخوان
@shermaaa
فرشته ای به زیبایی تمامِ زیبایی ها
بر پرچینِ رویایِ سپیدم آمد،
با لباسی نیلگون از جنسِ زلالِ باران
پولک هایِ تابانِ هزار ستاره
بر پیراهنش چشمک زنان، دامنیِ به لطافتِ آب
و چینی از موجِ دریا ها بر آن رقص کنان ،
با ظرافتِ همه یِ خنده ها می گفت:
بیدار باش رفیقِ هفت هزارساله یِ گریه هایِ آفتاب
خبرِ اجابتِ آرزوهایت را آورده ام
و چه بی انتها شبیه تو بود....
✌️
#عارف_اخوان
@shermaaa
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عاشقِ عطرِ توام
مثلِ بویِ هجرت در پرِ شاپرکان ،
مثلِ بویِ گندم
هنگامه یِ چیدن از خوشه یِ خواب،
مثلِ رایحه یِ باد
وقت وزیدن بر پیکرِ صبح،
عاشقِ رویِ توام
همچو آینه یِ قدّی به تندیسه یِ تو،
همچو دیدنِ مهتاب
به چشمِ ستاره ها،
همچو آمدنِ یارِ سفر کرده
به چشمانِ معشوقه یِ خویش،
عاشقِ آوایِ توام
مثلِ محراب وُ نماز
در آوازِ موذن به اذان،
مثلِ صدایِ شبنم رو تنِ نرمِ گیاه،
همچو ساعت به تنِ ثانیه ها
من همه درگیرِ توام
تا زمان واپسین نفسش را بکشد
عاشقت می مانم
✌️
#عارف_اخوان
@shermaaa (:
مثلِ بویِ هجرت در پرِ شاپرکان ،
مثلِ بویِ گندم
هنگامه یِ چیدن از خوشه یِ خواب،
مثلِ رایحه یِ باد
وقت وزیدن بر پیکرِ صبح،
عاشقِ رویِ توام
همچو آینه یِ قدّی به تندیسه یِ تو،
همچو دیدنِ مهتاب
به چشمِ ستاره ها،
همچو آمدنِ یارِ سفر کرده
به چشمانِ معشوقه یِ خویش،
عاشقِ آوایِ توام
مثلِ محراب وُ نماز
در آوازِ موذن به اذان،
مثلِ صدایِ شبنم رو تنِ نرمِ گیاه،
همچو ساعت به تنِ ثانیه ها
من همه درگیرِ توام
تا زمان واپسین نفسش را بکشد
عاشقت می مانم
✌️
#عارف_اخوان
@shermaaa (:
بویِ تو می آید از آفتاب
در تلاقیِ لبانِ نور
بر سپیدایِ سینه یِ سحر
که می دمد وُ می بوسد،
می گریزم از شب
سویِ دریچه یِ گرگ وُ میش
تا طلایه هایِ روشنِ تو
بسوزاند علفِ هرزه یِ اندوه
که بر ساقه هایِ طرب
ریشه دوانده،
بیا دستانم را ببین
که خط به خطش
نشانی از تو تا پنجه کشیده اند
✌️
#عارف_اخوان
@shermaaa (:
در تلاقیِ لبانِ نور
بر سپیدایِ سینه یِ سحر
که می دمد وُ می بوسد،
می گریزم از شب
سویِ دریچه یِ گرگ وُ میش
تا طلایه هایِ روشنِ تو
بسوزاند علفِ هرزه یِ اندوه
که بر ساقه هایِ طرب
ریشه دوانده،
بیا دستانم را ببین
که خط به خطش
نشانی از تو تا پنجه کشیده اند
✌️
#عارف_اخوان
@shermaaa (:
که حلقه یِ آغوشت
سلسله یِ محکمی ست
از جنسِ آفتاب،
من
روشنیِ تورا
باور دارم...
✌️🏻
#عارف_اخوان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
سلسله یِ محکمی ست
از جنسِ آفتاب،
من
روشنیِ تورا
باور دارم...
✌️🏻
#عارف_اخوان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
در حصار شب که ماه و ستاره
همخواب می شوند نزدیک تر بیا
تا بنوازم موسیقی بی کلام تنت را
و لبان سرخ تو با ساز بوسه هایش
سیراب کند آرشه ی تشنه ی لبانم را...
✌️🏻
#عارف_اخوان
#شبتون_ازلب_های_سرخ_یارسیراب
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
همخواب می شوند نزدیک تر بیا
تا بنوازم موسیقی بی کلام تنت را
و لبان سرخ تو با ساز بوسه هایش
سیراب کند آرشه ی تشنه ی لبانم را...
✌️🏻
#عارف_اخوان
#شبتون_ازلب_های_سرخ_یارسیراب
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
حل شده ام در تو
آن چنان که آفتاب نمی یابدم،
نه پیکره ای تا سایه ای ماند وُ
نه صدایی که آه
در اعماقش بیآرامد،
همین گونه حریرِ بازوانت را
تا آنسویِ بی انتها
به دورِ نیستی ام حلقه دار،
بی انصافی محض است
لحظه ای در خویش ماندم...بی تو
✌️🏻
#عارف_اخوان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
آن چنان که آفتاب نمی یابدم،
نه پیکره ای تا سایه ای ماند وُ
نه صدایی که آه
در اعماقش بیآرامد،
همین گونه حریرِ بازوانت را
تا آنسویِ بی انتها
به دورِ نیستی ام حلقه دار،
بی انصافی محض است
لحظه ای در خویش ماندم...بی تو
✌️🏻
#عارف_اخوان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
سوڪَند
به تیغهےِ آفتاب...
و قسم به غرابتِ چشمانت
بی یادت هیچ طلوعی را ندیدم...
ڪه آخرین ڪلامِ شب هایم
و اولین واژه در صبح هایم
نام توست....
سَرِ ؏ـاشقی سلامت
باز هم "سلام ات" میڪنم...!!
#عارف_اخوان
#سلام_صبحتون_به_قشنگی_اسم_یار
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
صدایِ تو خورشیدی
که همه آفتاب گردان ها
سویِ آن سر خم می کنند در رکوع،
صدایِ تو قبله ای
که همه فرشتگان در کرنش
به سجِده افتند
که همان آوایِ ربّانی ست،
کنون نگاه کن
که در شکوهِ دلفریبِ تو
چنان به خون نشست
سینه ام از دلتنگی
که جز صدایِ تو مرا هیچ مرهم نیست...
✌️🏻
#عارف_اخوان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
که همه آفتاب گردان ها
سویِ آن سر خم می کنند در رکوع،
صدایِ تو قبله ای
که همه فرشتگان در کرنش
به سجِده افتند
که همان آوایِ ربّانی ست،
کنون نگاه کن
که در شکوهِ دلفریبِ تو
چنان به خون نشست
سینه ام از دلتنگی
که جز صدایِ تو مرا هیچ مرهم نیست...
✌️🏻
#عارف_اخوان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
با تو در سطرهایِ باریکِ ترانه
با تو میانِ واژه هایِ نازکِ چامه
با تو بینِ حروفِ ظریفِ چکامه
با تو در بسترِ لطیفی از کلمه هایِ شعر
هجا به هجا عشق بازی ها میکنم من .
بیت بیتِ قصیده یِ اندامت را
بند بند بوسه باران میکنم
رباعیِ رمز آلودِ سینه هایت را
مصراع به مصراع میسُرایم
و دیوانِ تنت را
با چَشمانِ فروبسته از بر میخوانم،
تا تو با غزل هایِ سرخِ لبانت
نامِ مرا با اشاره یِ دوستت دارمی
استعاره ای عاشقانه ببخشی ،
ای آنکه نهفته
در تمامِ حرف هایِ سپید منی ،
آشکارا و بی غروب
از پسِ خطوطِ شکسته ام طلوع کن...
✌️
#عارف_اخوان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
با تو میانِ واژه هایِ نازکِ چامه
با تو بینِ حروفِ ظریفِ چکامه
با تو در بسترِ لطیفی از کلمه هایِ شعر
هجا به هجا عشق بازی ها میکنم من .
بیت بیتِ قصیده یِ اندامت را
بند بند بوسه باران میکنم
رباعیِ رمز آلودِ سینه هایت را
مصراع به مصراع میسُرایم
و دیوانِ تنت را
با چَشمانِ فروبسته از بر میخوانم،
تا تو با غزل هایِ سرخِ لبانت
نامِ مرا با اشاره یِ دوستت دارمی
استعاره ای عاشقانه ببخشی ،
ای آنکه نهفته
در تمامِ حرف هایِ سپید منی ،
آشکارا و بی غروب
از پسِ خطوطِ شکسته ام طلوع کن...
✌️
#عارف_اخوان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
سوگند
به تیغه یِ آفتاب ،
و قسم به غرابتِ چشمانت ،
بی یادت هیچ طلوعی را ندیدم،
که آخرین کلامِ شب هایم ،
و اولین واژه در صبح هایم نام توست،
سَرِ عاشقی سلامت...
باز هم « سلام ات » میکنم ...
✌️
#عارف_اخوان
#سلام_صبحتون_بعشق_سرعاشقی_سلامت
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
به تیغه یِ آفتاب ،
و قسم به غرابتِ چشمانت ،
بی یادت هیچ طلوعی را ندیدم،
که آخرین کلامِ شب هایم ،
و اولین واژه در صبح هایم نام توست،
سَرِ عاشقی سلامت...
باز هم « سلام ات » میکنم ...
✌️
#عارف_اخوان
#سلام_صبحتون_بعشق_سرعاشقی_سلامت
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
💙💙
آغوش بگشا...
تن وحشی گداخته ام را...
در میانه ی بازوانت...
رام کن ...
آرام کن ...
این روزها
بسان دوزخی شده ام...
که راه می رود ...
✌️
#عارف_اخوان
#جان😋
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
آغوش بگشا...
تن وحشی گداخته ام را...
در میانه ی بازوانت...
رام کن ...
آرام کن ...
این روزها
بسان دوزخی شده ام...
که راه می رود ...
✌️
#عارف_اخوان
#جان😋
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
چہ دوستت دارم ها
از آنسویِ نجابت
فراسویِ همہ پاڪے ها
از پسِ شرمے سرخ
ناگفتہ بر لبانمان خشڪید
و با چَشمانمان گفتیم
ما عاشقانِ خاموشیم
✌️
#عارف_اخوان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
از آنسویِ نجابت
فراسویِ همہ پاڪے ها
از پسِ شرمے سرخ
ناگفتہ بر لبانمان خشڪید
و با چَشمانمان گفتیم
ما عاشقانِ خاموشیم
✌️
#عارف_اخوان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
دوستت دارم،
واین یڪَانہ باورے ست
ڪہ بہ آن باایمانے راسخ
وفادارم ،
همچون وفاداریِ آدمے برآدمی،
لذتِ عشق را
ازنازڪایِ بال هایِ شاپرڪ
ونجوایِ جاودانہ اش
ڪہ برلبانِ شسستہ ڪَلے درخون
بہ زمزمہ هاے عاشقانہ میسرود...دریافتم...
✌️🍂
#عارف_اخوان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
واین یڪَانہ باورے ست
ڪہ بہ آن باایمانے راسخ
وفادارم ،
همچون وفاداریِ آدمے برآدمی،
لذتِ عشق را
ازنازڪایِ بال هایِ شاپرڪ
ونجوایِ جاودانہ اش
ڪہ برلبانِ شسستہ ڪَلے درخون
بہ زمزمہ هاے عاشقانہ میسرود...دریافتم...
✌️🍂
#عارف_اخوان
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (: