کوه ها در فاصلہ سردند
دسٺ در کوچہ و بستر
حضور مانوس تو را
میجوید...
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
دسٺ در کوچہ و بستر
حضور مانوس تو را
میجوید...
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
کارِ دیگری نداریم !
من و خورشید ،
برای دوست داشتنت بیدار می شویم
هر صبح ...
✌️🏻
#احمد_شاملو
#صبحتون_عاشقانه
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
من و خورشید ،
برای دوست داشتنت بیدار می شویم
هر صبح ...
✌️🏻
#احمد_شاملو
#صبحتون_عاشقانه
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
من جزیی از تواَم
ای طبیعتِ بیدریغی
که دیگر
نه زمان
و نه مرگ
هیچ یک عطش ِ مرا
از سرچشمهی وجود و خیالت
بینیاز نمیکند
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
ای طبیعتِ بیدریغی
که دیگر
نه زمان
و نه مرگ
هیچ یک عطش ِ مرا
از سرچشمهی وجود و خیالت
بینیاز نمیکند
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
مثل درختی که
به سوی آفتاب قد می کشد ،
همه ی وجودم دستی شده است
و همه ی دستم خواهشی :
خواهشِ تو...
✌️
#احمد_شاملو
@shermaaa (:
به سوی آفتاب قد می کشد ،
همه ی وجودم دستی شده است
و همه ی دستم خواهشی :
خواهشِ تو...
✌️
#احمد_شاملو
@shermaaa (:
هیچ بیشه ای
بی خاطره نیست
ازهم آغوشی بابادها
وهیچ جنگلی
عاشق نشده
مگربابوسه های باران
تنهامنم ....
که زنده مانده ام
درهوای تو
بی آنکه بپیچد
درنفس هایم ....
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
بی خاطره نیست
ازهم آغوشی بابادها
وهیچ جنگلی
عاشق نشده
مگربابوسه های باران
تنهامنم ....
که زنده مانده ام
درهوای تو
بی آنکه بپیچد
درنفس هایم ....
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
💙💙
امّا تُو را بہ جانِ تُو سوگند
ڪہ مبادا یڪ دَم
چشمانِ ملامتگرِ خویش
از من بگَردانے ...
چرا ڪہ بَر غلبہے
چشمانت مُعترفم !
✌️🏻
#احمد_شاملو
#جان😋
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
امّا تُو را بہ جانِ تُو سوگند
ڪہ مبادا یڪ دَم
چشمانِ ملامتگرِ خویش
از من بگَردانے ...
چرا ڪہ بَر غلبہے
چشمانت مُعترفم !
✌️🏻
#احمد_شاملو
#جان😋
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
به تو
نگاه می کنم و
می دانم تو تنها نیازمند یک نگاهی
تا به تو دل دهد و
آسوده خاطرت کند...
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
نگاه می کنم و
می دانم تو تنها نیازمند یک نگاهی
تا به تو دل دهد و
آسوده خاطرت کند...
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
قلب من به این امید می تپد که تو هستی
تویی وجود دارد
که من میتوانم آن را ببینم
او را ببوسم
او را در آغوش خود بفشارم
و او را احساس کنم
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
تویی وجود دارد
که من میتوانم آن را ببینم
او را ببوسم
او را در آغوش خود بفشارم
و او را احساس کنم
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
💙💙
شاملو تو کتاب مثل خون در رگهای من برای آیدا نوشته:
بدبختی فقط هنگامی به سراغ من میآید که ببینم آیدای من، لبخندش را فراموش کرده است!
✌️🏻📖
#احمد_شاملو
#جان😋
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
شاملو تو کتاب مثل خون در رگهای من برای آیدا نوشته:
بدبختی فقط هنگامی به سراغ من میآید که ببینم آیدای من، لبخندش را فراموش کرده است!
✌️🏻📖
#احمد_شاملو
#جان😋
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
من خشکیدهام
من نگاه میکنم
من درد میکشم
من نفس میزنم
من فریاد برمیآورم :
ــ چشمانِ تو شبچراغِ سیاهِ من بود
مرثیهی دردناکِ من بود چشمانِ تو
مرثیهی دردناک و
وحشتِ تدفینِ زندهبهگوری
که منم من
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
من نگاه میکنم
من درد میکشم
من نفس میزنم
من فریاد برمیآورم :
ــ چشمانِ تو شبچراغِ سیاهِ من بود
مرثیهی دردناکِ من بود چشمانِ تو
مرثیهی دردناک و
وحشتِ تدفینِ زندهبهگوری
که منم من
✌️🏻
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
بوی سیگارٍ شدیدی آمد...
با خودم میگویم، نکند باز پدر غمگین است
نکند باز دلش...
پله هارا دو به یک طی کردم تا رسیدم بر بام!
پدرم را دیدم،
زیر آوار غرورش مدفون
زیر لب زمزمه داشت
که خدا عدل کجاست؟
که چرا مزه ی فقر وسط سفره ی ماست.!!!
و چراها و چرا های دگر..
دل من هم لرزید مثل زانو ی پدر
دیدن این صحنه آنچنان دشوار بود
که مرا شاعر کرد...
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
با خودم میگویم، نکند باز پدر غمگین است
نکند باز دلش...
پله هارا دو به یک طی کردم تا رسیدم بر بام!
پدرم را دیدم،
زیر آوار غرورش مدفون
زیر لب زمزمه داشت
که خدا عدل کجاست؟
که چرا مزه ی فقر وسط سفره ی ماست.!!!
و چراها و چرا های دگر..
دل من هم لرزید مثل زانو ی پدر
دیدن این صحنه آنچنان دشوار بود
که مرا شاعر کرد...
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
نامِ کوچکم را
دوست نمیدارم
تنها هنگامی که تواَم آواز میدهی
این نام زیباترین کلامِ جهان است.
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
دوست نمیدارم
تنها هنگامی که تواَم آواز میدهی
این نام زیباترین کلامِ جهان است.
✌️
#احمد_شاملو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (: