فکر میکردم اگر آتش بگیرد پیکرم
بعد از آن ققنوس برمیخیزد از خاکسترم
بعد ازین خاکستری در دستِ بادم، بگذریم
منتِ آتش فقط ماندهاست بر بال و پرم
شمع سوزانم که دارم گریه بر خود میکنم
بعد عمری، جایِ آب، آتش گذشتهست از سرم
تا دلم از قیدِ خاک و آفتاب آسوده شد
شبنشین خلوتِ مرداب شد نیلوفرم
من نه فرهادم نه مجنونم ولی در عاشقی
قهرمان دیگری در داستانی دیگرم ...!
🦋✍🏻
#هادی_محمدحسنی
📚 فقط او بخواند
@shermaaa
بعد از آن ققنوس برمیخیزد از خاکسترم
بعد ازین خاکستری در دستِ بادم، بگذریم
منتِ آتش فقط ماندهاست بر بال و پرم
شمع سوزانم که دارم گریه بر خود میکنم
بعد عمری، جایِ آب، آتش گذشتهست از سرم
تا دلم از قیدِ خاک و آفتاب آسوده شد
شبنشین خلوتِ مرداب شد نیلوفرم
من نه فرهادم نه مجنونم ولی در عاشقی
قهرمان دیگری در داستانی دیگرم ...!
🦋✍🏻
#هادی_محمدحسنی
📚 فقط او بخواند
@shermaaa
🎈
چشمهایت با من است، اما دلت با دیگریست
دل به این آیینهها بخشیدن از خوشباوریست
کوشش بیهوده کردم تا فراموشش کنم
کار غم در خاطر دیوانگان یادآوریست
🦋✍🏻
#هادی_محمدحسنی
📕فقط او بخواند
@shermaaa
چشمهایت با من است، اما دلت با دیگریست
دل به این آیینهها بخشیدن از خوشباوریست
کوشش بیهوده کردم تا فراموشش کنم
کار غم در خاطر دیوانگان یادآوریست
🦋✍🏻
#هادی_محمدحسنی
📕فقط او بخواند
@shermaaa
🎈
تا دلم از قیدِ خاک و آفتاب آسوده شد
شبنشین خلوتِ مرداب شد نیلوفرم
من نه فرهادم نه مجنونم ولی در عاشقی
قهرمان دیگری در داستانی دیگرم ...!
🦋✍🏻
#هادی_محمدحسنی
📚 فقط او بخواند
@shermaaa
تا دلم از قیدِ خاک و آفتاب آسوده شد
شبنشین خلوتِ مرداب شد نیلوفرم
من نه فرهادم نه مجنونم ولی در عاشقی
قهرمان دیگری در داستانی دیگرم ...!
🦋✍🏻
#هادی_محمدحسنی
📚 فقط او بخواند
@shermaaa
هزاران آه در یک سینهی دلتنگ جا دارد
دل اندوهگینم هرچه دارد از شما دارد
نگاهم ساکن میخانهی چشم تو شد اما
نمیدانست این ساقی فقط جام بلا دارد...
✌️🏻
#هادی_محمدحسنی
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
دل اندوهگینم هرچه دارد از شما دارد
نگاهم ساکن میخانهی چشم تو شد اما
نمیدانست این ساقی فقط جام بلا دارد...
✌️🏻
#هادی_محمدحسنی
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (: