یک فنجان شعر
225 subscribers
14.8K photos
305 videos
26 files
357 links
✌️🍭
ما گر زسر بریده می ترسیدیـــم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
☕️📖
وبلاگم
http://shermaaa.blogfa.com/
Download Telegram
شنیده بودم قلبش
با باطری کار می کند
برای همین کنجکاو نزدیکش شدم
بعد از سلام و احوال پرسی
شوخ که دیدمش گفتم
پدر جان شما با این وضع هنوز هم
به حاج خانم عشق می ورزی؟

خندید و گفت بیشتر اوقات
به زنم می گویم
سمیه من شارژ ندارم
تو دوستم داشته باش...
✌️🏻
#رسول_ادهمی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
بچسب به من!
مثل دیدار
دانه‌ی انگور
با لب
✌️🍇
#رسول_ادهمی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
دست هایت را دور من گره بزن
مرا وادار به گفتن نامت کن
مثل نخی که دانه های تسبیح را
دور هم جمع کرده، بغلم کن
من مقصدم گیسوت نباشد
همه ی دوستت دارم هایم می ریزند
گم می شوند ...
✌️🏻
#رسول_ادهمی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
مرد ِ عاشق
تلاش می کند،
دوستت دارم را بگوید.
زنِ عاشق اما تلاش می کند،
دوستت دارم را بشنود.
در واقع مرد ها می بازند که ببرند.
ولی زن ها می برند که ببازند.
یک جور دلباختن ِ دلبرانه
یک جور به دست آوردن
که انگار به دستت آوردند.
✌️🏻
#رسول_ادهمی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
.
دیدی مردم از پنجره های روشن
می فهمند،
صاحب خانه جایی نرفته؟
خب بیا و
چشم های من را
به تماشای خودت روشن کن
بگذار معلوم شود
هستم....

✌️🏻
#رسول_ادهمی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
ما ...
همیشه...
یک نفر را ...
پشت صورتمان داریم...
که بریده از دنیا می خواهد برود...
فرار کند اما لباسش هر بار گیر می کند...
به پوست و لبمان طوری که آدم ها ...
خیال می کنند داریم می خندیم... !

✌️🏻
#رسول_ادهمی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
آبادتر
از آن بود کہ یادِ
منِ ویرانہ بیفتد...



✌️🏻
#رسول_ادهمی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
💙💙

قَلبِ من
کودکی ست
که تا تو بیشتر
بَلد نیست بشمارد

✌️🏻
#رسول_ادهمی

#جان😋

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
لُڪنت ،
فقط از ڪارماندنِ زبان نیست ؛
چشم ها هَم ڪَاهی
روے یڪ چهره
ڪَیر میڪنند ...

✌️🏻
#رسول_ادهمی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
💙💙

فهمم


از


جغرافیا،


آغوشِ توست...!


✌️🏻
#رسول_ادهمی

#جان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
کاش دست‌هایت
گناه بود؛
گردن میگرفتم

✌️🏻

#رسول_ادهمی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
دیدی مردم از پنجره های روشن
می فهمند،
صاحب خانه جایی نرفته؟
خب بیا و
چشم های من را
به تماشای خودت روشن کن
بگذار معلوم شود
هستم...
✌️
#رسول_ادهمی



#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:
ما همیشه
یک نفر را پشت صورتمان داریم
که بریده از دنیا
می خواهد برود
فرار کند ، اما
لباسش هر بار گیر می کند به پوست و
لبمان
طوری که آدم ها خیال می کنند
داریم می خندیم

✌️


#رسول_ادهمی

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:
عشق از تو تار و از من پودی ساخت
تا یکپارچه ستایش‌گر خدایی باشیم
که ماه را چون روزنی
میان شب نومیدی دوخت
و کنارش ستاره ستاره لبخند..
✌️
#رسول_ادهمی

#شبتون_پراز_ستاره_چشمک_زن_خوشبختی


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:
صغرا خانم
بیا مسابقه ی تند گویی
یعنی چه کبلایی؟
یعنی هر چه می پرسم
زود تند سریع جواب بده
آن قدر ادامه می دهیم
تا یکی مان کم بیاورد.
سرِ پیری؟
ول کن جان من،
کرمم گرفته کمی جوانی کنیم.
بفرما.
تند جواب بده پس.
قبول.
مرده جان دارد؟
نه ندارد.
زنده جان دارد؟
بله دارد.
اسم من چیست؟
مراد
زنده ام؟
بله
جان دارم؟
بله
پس موافقی که مراد جان دارد؟
بله
مراد چه دارد؟
جان
تند جواب بده
مراد چه دارد؟
جان
مراد چه...
جان
مراد ...
جان
مراد ...
جان
مراد جان
خب که چه؟
هیچ دلم برای این جمله تنگ شده بود
خب حالا من می پرسم
صغرا زنده است؟
آی پدر صلواتی
✌️

#رسول_ادهمی


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:
لکنت فقط از کارماندنِ زبان نیست
چشم‌ها هم گاهی روی یک چهره
گیر می‌کنند
✌️
#رسول_ادهمی

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (: