لعنت به من که از تو نوشتم غزل غزل


حالا کسی نمانده که دیوانه ی تو نیست...
✌️

#حسین_زحمتکش
@shermaaa (:

حاصل ِ با دوست بودن، زخم بود و بعد از این

سهمِ تنهایی است از من هرچه باقی مانده است
✌️
#حسین_زحمتکش
@shermaaa (:

مرا کُشتند و تن کردند رختِ سوگ ، یارانم!
برایم مضحک است آه و فغانِ سوگوارانم

قطاری کهنه ام ، اما چه جای شِکوِه از مردم؟!
شکسته شیشه ام را سنگ ِلطفِ همقطارانم!

تورا با دیگران می بینم و در صبر می سوزم
کی ام من؟ روزه داری در میان روزه خوارانم

به تو اصلا نمی آیم ، به تو ای خوبی مطلق
کنار ِتو چنان عکس رضاخان در جمارانم!

تو هم نه، دیگری با چشم‌مستش می‌کشد مارا
امید زنده ماندن نیست ، شمعی زیر بارانم ...
✌️
#حسین_زحمتکش
@shermaaa (:

برابر نیست این جنگی که برپا کرده ای ای عشق
که تو با من گلاویزی و من با خویش درگیرم
✌️
#حسین_زحمتکش
@shermaaa (:

تو خواهی رفت، دیگر حرف چندانی نمی ماند
چه باید گفت با آن کس که می دانی نمی ماند..؟!

✌️
#حسین_زحمتکش

@shermaaa (:

گفتی بعید است اینهمہ آرامش از عاشق!
آرامشی دارم
کہ از خاکسترم پیداست...!!!




✌️🏻
#حسین_زحمتکش

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

؏شق
حتی با تماشا هم سِرایٺ می‌کند
من پریشان تو و جمعی پریشان من اسٺ...



✌️🏻

#حسین_زحمتکش


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

بین بهشٺ و لمسِ تو ،
ترجیحِ من
تویی !
از دین خویش و بر تن تو،
دسٺ می کشم ...


✌️🏻

#حسین_زحمتکش

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

بخشیده ام او را به رقیب و نتوان گفت


از آن چه به روزِ منِ  بخشنده  گذشته

✌️
#حسین_زحمتکش

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

اگر شاعر نمی‌بودم دلم میخواست برگردم




گلوبندی شوم از گردنَت خود را بیاویزم


✌️
#حسین_زحمتکش

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

مرا ای ماهی دلمرده‌ی محبوس یادت نیست؟





چه خوانده تُنگ در گوشَت که اقیانوس یادت نیست
✌️🏻
#حسین_زحمتکش

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

دلخوش به‌خنده‌های منِ‌ خیرہ سر نباش





دیوانه ها به لطف خدا ، غالباً خوش‌اند
✌️🏻

#حسین_زحمتکش

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

بخشیده‌ام او را به رقیب و نتوان گفت




از آنچه به روز منِ بخشنده گذشته...
✌️🏻
#حسین_زحمتکش

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

برای من که از شیرینی لب‌هات محرومم
غم دریای شورانگیز چشمت ، شورتر بهتر
✌️🏻
#حسین_زحمتکش

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

در جواب راستی با خلق ، بهتان خورده ایم
خنجرِ بسیار از این "لطف فراوان" خورده ایم

کشتیِ در گِل نشسته ایمن از گرداب هاست
ما که دل کندیم از ساحل ، به طوفان خورده ایم

زخم های ما اگر در چشم مردم آشناست...
جایِ حیرت نیست ، زخم از آشنایان خورده ایم

✌️👌

#حسین_زحمتکش


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

به چشمان تو دل بستم ، ز چشم خلق افتادم






تو با من باش ، باشد وصله‌ها ناجورتر بهتر

✌️
#حسین_زحمتکش

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (: