یک فنجان شعر
218 subscribers
14.7K photos
303 videos
26 files
355 links
✌️🍭
ما گر زسر بریده می ترسیدیـــم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
☕️📖
وبلاگم
http://shermaaa.blogfa.com/
Download Telegram
#تیکه_کتاب

همیشه فکر می‌کنم چرا آدم‌ها گاهی در جواب دوستت دارم دیگری، سکوت می‌کنند.
شاید چون یکی از دو طرف نمیداند از زندگی، از آدم زندگی‌اش و از یک رابطه چه می‌خواهد. شاید هیچکدام نمی‌دانیم.

امروز که به عقب برمی‌گردم میبینم باید بیشتر اشتباهات را خودم به گردن بگیرم. باید خیلی زودتر از اینها می‌فهمیدم که هر کدام ما تنها تصوری از دوست داشتن داریم، نه چیزی بیشتر. شاید چون نیاموخته‌ایم که حتی دوست داشتن و ابراز آن نیازمند صبر و تحمل و زمان مناسب است.

هنوز هم معتقدم دوست داشتن و دوست ماندن مهارتی‌ست که باید آموختش.
✌️🍭
#نیکی_فیروزکوهی
#رأس_ساعت_هیچ📚


#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
دنیا پر از عطرِ بابونه است محبوبِ من!
بیا بودن را اراده کنیم
بیا از سرِ انگشتانِ این احساس آویزان شویم
لبریز و مست تاب بخوریم
دنیا پر از عطرِ بابونه است محبوبِ من!
بیا شگفتی دوست داشتن را
به سینه هامان بسپاریم
بیا ساده باشیم
ساده باشیم و عاشق...!

✌️🍭
#نیکی_فیروزکوهی
@shermaaa (:
می‌ گفت آدم‌ها گنجشک‌های حیاط پشتی‌ خانه تان نیستند که برایشان دانه بپاشی، به هر روز آمدنت عادتشان بدهی‌. گاه و بیگاه روی پله‌ها بنشینی برایشان درد دل کنی‌ یا چشم‌هایت را ببندی و در خلسه ی مالیخولیایی خودت به جیک جیکشان گوش کنی‌. بعد یکروز حوصله‌ ‌ات سر برود. خسته از شلوغی، خسته از بودنشان ، راهت را بکشی بروی. آدم‌ها حتی مثل گنجشک‌ها نیاز به کیش کیش ندارند. می‌‌روند اما با دلی‌ شکسته
✌️🍭
#نیکی_فیروزکوهی

@shermaaa (:
.

فاتحِ هیچ قلبی نباش
سر بر بالینِ تنهایی خود بگذار
با روحِ خود بی‌ رحم باش
بگذار صریح‌ترین اعترافت
برهنگی قلبی باشد
که تپیدن را به رگ‌هایش روا نداشت
بگذار سینه ات
هیچ دردی را قفس نباشد ...



✌️🍭

#نیکی‌_فیروزکوهی

@shermaaa (:
به دیداری قشنگ دعوتم کن!
از قوهای وحشی بگو
از یاسمن های آویخته از دیوار
از باختن به اسبهای چالاک شطرنجت
از نگین فیروزه سوغات نیشابور
از عطر خاک گنبدهای شهرمان بعد باران بگو
جای خالی سلوچ را از کتابخانه ام
کاکتوسهای خشک را از پشت پنجره
شمع های نیم سوخته را از گوشه کنار خانه ام بردار جایشان عشق بکار!



✌️🍭
#نیکی_فیروزکوهی


#افرا_درباد📚
#نشرمایا

@shermaaa (:

‌‌عصر جمعه ات به خیر!
هر کجا هستی...
به یادِ من باش...
من با تو چای نوشیده‌ام...
سفرها کرده‌ام...
از جنگل...
از دریا...
از آغوش تو شعرها نوشته‌ام..
رو به آسمانِ آبی پرخاطره ...
از تو گفته‌ام،...
تو را خواسته‌ام...
آه ای رویای گمشده!
هر کجا هستی ...
عصر جمعه‌ات به خیر...
✌️🍭
#نیکی_فیروزکوهی
@shermaaa (:

دستش را بگیر
        با عشق نوازشش کن
        دعوتش کن به یک رقص
        بگذار با قدم‌هایی‌ 
که به سویِ تو می‌‌آید
        از خودش دور شود ...!

✌️🏻🍭

#نیکی_فیروزکوهی

@shermaaa (:
برای هر زنی
باید قلبی بزرگ
در اتاقی کوچک بتپد
بی‌تاب؛
بی‌مرز؛
بی‌هیچ هراسی...


✌️🍭
#نیکی_فیروزکوهی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
سایہ ‌ها
نمی‌‌دانند
در بی‌ نهایٺ شب
چہ معمایی ‌ســٺ ؛
خیالِ روشنِ
یک پنجـــره ...

✌️🏻🍭
#نیکی_فیروزکوهی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
از دستهای من
جز این ثمری نیست
گاهی ببارم
گاهی بمیرم
گاهی اگر شد
در حیرت واژه ی دوست داشتن
تو را دوباره از نو بنویسم ...

✌️🏻🍭
#نیکی_فیروزکوهی


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
مرد باش میان دست‌های یک زن
زنی‌ که از عشق می‌‌داند
زنی‌ که از عشق میگوید
زنی‌ که در دست هایش
دست‌های مردی را می‌گیرد
که رجوع می‌کند
از عشق
و پناه می‌‌آورد
به عشق
✌️🏻🍭
#نیکی‌_فیروزکوهی


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
دنیا پر از عطرِ بابونه است ، محبوبِ من!
بیا بودن را اراده کنیم
بیا از سرِ انگشتانِ این احساس
آویزان شویم
لبریز و مست تاب بخوریم
دنیا پر از عطرِ بابونه است ، محبوبِ من
✌️🏻🍭

#نیکی_فیروزکوهی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
سر بگذار بر درد بازوان من،
دست نگاهم را بگیر،
مرا دچار حادثه‌ای کن
که با عشق نسبت دارد،
من عجیب از روزگار رنجیده ام !!



✌️🏻🍭
#نیکی_فیروزکوهی
  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
.


و عشق اگر پرنده‌ای بود
که پرّ می‌‌کشید
به آسمانِ شهرِ تو می‌‌رسید
اگر دستت را دراز می‌‌کردی
و در آغوشت
عشق را آغاز می‌‌کردی
آه‌ حتی اگر خانه هامان به هم نزدیک بود
اگر دست هامان به هم می‌‌رسید
اگر آغوشِ تو قفسی بود
اگر من پرنده‌ای ..

✌️🏻🍭
#نیکی‌_فیروزکوهی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
بگذار قضاوت‌مان کنند
آلوده به ترس نباش!
بهتر است که سایه‌ای از خودمان باشیم
تا حضوری بی‌ وجود
شبیه افکار دیگران...
✌️🏻🍭
#نیکی_فیروزکوهی


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
به خاطر بسپار زبانِ عشق
بسیار گسترده است و متفاوت.
گاهی‌ تپش قلب،
گاهی‌ سرخی گونه،
گاهی‌ مهربانی و ملاطفت،
گاهی‌ صبوری و گذشت.
کافیست بدانی هرکسی‌
با چه زبانی از عشق سخن می‌‌گوید.
✌️🍭
#نیکی‌_فیروزکوهی


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:
مثل یک صندلی بی‌ رمق ام
در خانه‌ای متروک
ته محله‌ای دور افتاده
با هر صدای آشنا پشتِ پنجره ها
روی آن پایه‌ای خم می‌‌شوم
که از نبودنت شکسته است
✌️🍭
#نیکی‌_فیروزکوهی

@shermaaa (: