ای کاش هرگز بزرگ نمیشدم
و نمیفهمیدم
که پدرم به من دروغ گفت...
“هر چیز را در خاک بکاری،
روزی سبز خواهد شد
و این لطف خداوند است”
چرا کسی نمیفهمد؟!
من سال های زیادی انتظار کشیدم
اما پدرم 😔👌سبز نشد!
#سابیر_هاکا🍃
@shermaaa
و نمیفهمیدم
که پدرم به من دروغ گفت...
“هر چیز را در خاک بکاری،
روزی سبز خواهد شد
و این لطف خداوند است”
چرا کسی نمیفهمد؟!
من سال های زیادی انتظار کشیدم
اما پدرم 😔👌سبز نشد!
#سابیر_هاکا🍃
@shermaaa
🔅
بارها پیش آمده است که آجری از دست یک بنا،
کیسه ای سیمان از شانه های یک کارگر
یا ورقه ای آهنی از قلاب یک جرثقیل لیز بخورد و پایین بیافتد
بعضی دردها تا ابد انسان را آزار می دهند
پس به من حق بده
آنقدر ترس در وجودم نهفته باشد
که هر وقت آغوش ات می گیرم
از صدای تکان خوردن گوشواره هایت
بترسم!😔
✌️😍
#سابیر_هاکا
@shermaaa
بارها پیش آمده است که آجری از دست یک بنا،
کیسه ای سیمان از شانه های یک کارگر
یا ورقه ای آهنی از قلاب یک جرثقیل لیز بخورد و پایین بیافتد
بعضی دردها تا ابد انسان را آزار می دهند
پس به من حق بده
آنقدر ترس در وجودم نهفته باشد
که هر وقت آغوش ات می گیرم
از صدای تکان خوردن گوشواره هایت
بترسم!😔
✌️😍
#سابیر_هاکا
@shermaaa
اگر روزی بمیرم
تمام کتاب هایی را که دوست دارم
با خودم خواهم برد
قبرم را از عکس کسانی که دوستشان دارم پر خواهم کرد
و خوشحال از اینکه اتاق کوچکی دارم
بی آنکه از آینده وحشتی داشته باشم
دراز می کشم
سیگاری روشن می کنم
و به خاطر همه دخترانی که دوست داشتم در آغوش بگیرم
گریه خواهم کرد
اما درون هر لذت، ترسی بزرگ پنهان شده است
ترس از اینکه
صبح زود کسی شانه ات را تکان بدهد و بگوید:
_ بلند شو سابیر!
باید برویم سر کار*…
✌️
#سابیر_هاکا🔹
میترسم بعد از مرگ هم #کارگر باشم
@shermaaa
تمام کتاب هایی را که دوست دارم
با خودم خواهم برد
قبرم را از عکس کسانی که دوستشان دارم پر خواهم کرد
و خوشحال از اینکه اتاق کوچکی دارم
بی آنکه از آینده وحشتی داشته باشم
دراز می کشم
سیگاری روشن می کنم
و به خاطر همه دخترانی که دوست داشتم در آغوش بگیرم
گریه خواهم کرد
اما درون هر لذت، ترسی بزرگ پنهان شده است
ترس از اینکه
صبح زود کسی شانه ات را تکان بدهد و بگوید:
_ بلند شو سابیر!
باید برویم سر کار*…
✌️
#سابیر_هاکا🔹
میترسم بعد از مرگ هم #کارگر باشم
@shermaaa
همیشه دوست داشتم
ساعت ها در ارتفاعی بالاتر از شهر بایستم
و در انبوه ساختمان ها
دنبال خانه ی کسی بگردم
که دوستش دارم..
برای همین کارگر شدم!
✌️
#سابیر_هاکا
@shermaaa
ساعت ها در ارتفاعی بالاتر از شهر بایستم
و در انبوه ساختمان ها
دنبال خانه ی کسی بگردم
که دوستش دارم..
برای همین کارگر شدم!
✌️
#سابیر_هاکا
@shermaaa
پدرم کارگر بود
مرد با ایمانی
که هر بار نماز می خواند
خدا
از دست هایش خجالت می کشید!
✌️
#سابیر_هاکا
@shermaaa
مرد با ایمانی
که هر بار نماز می خواند
خدا
از دست هایش خجالت می کشید!
✌️
#سابیر_هاکا
@shermaaa
همیشه بزرگترین اتفاق ها
به سادگی هرچه تمام تر
اتفاق می افتد ،
پای همه کارگرها را
به سیاست باز کردند
از وقتی که
جرثقیل ها چوبه دار شدند ...
✌️
#سابیر_هاکا
@shermaaa
به سادگی هرچه تمام تر
اتفاق می افتد ،
پای همه کارگرها را
به سیاست باز کردند
از وقتی که
جرثقیل ها چوبه دار شدند ...
✌️
#سابیر_هاکا
@shermaaa
پدرم کارگر بود
مرد با ایمانی
که هر بار نماز میخواند
خدا
از دستهایش خجالت میکشید!
✌️
#سابیر_هاکا
۱۱اردیبهشت روزکارگر💙
@shermaaa
پدرم کارگر بود
مرد با ایمانی
که هر بار نماز میخواند
خدا
از دستهایش خجالت میکشید!
✌️
#سابیر_هاکا
۱۱اردیبهشت روزکارگر💙
@shermaaa
تنهایی آرام و بی صدا
در روح ات رخنہ می کند
بی آنکہ کسی ببیند ،
بی انکہ کسی بفهمد
حتی خود آن کسی کہ بہ تنهایی ات
کشانده است...!!!
✌️🏻
#سابیر_هاکا
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
در روح ات رخنہ می کند
بی آنکہ کسی ببیند ،
بی انکہ کسی بفهمد
حتی خود آن کسی کہ بہ تنهایی ات
کشانده است...!!!
✌️🏻
#سابیر_هاکا
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
ناگهان می آیی
بی وقفه و مدام
تمامِ دلتنگیهای جهان را
بر پوستم میکشی
ناگهان میروی
همچون بادی که میگذرد
بیهوده است
اگر بگویم برگرد
ای رؤیای نارسیده
تو را برای زیستن میخواستم
نه برای مُردن •••
✌️🏻
#سابیر_هاکا
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
ناگهان می آیی
بی وقفه و مدام
تمامِ دلتنگیهای جهان را
بر پوستم میکشی
ناگهان میروی
همچون بادی که میگذرد
بیهوده است
اگر بگویم برگرد
ای رؤیای نارسیده
تو را برای زیستن میخواستم
نه برای مُردن •••
✌️🏻
#سابیر_هاکا
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (: