در یکدگر گریسته بودیم
در یکدگر تمامِ لحظه‌ی
بی‌اعتبارِ وحدت را.
دیوانه‌وار زیسته بودیم .

✌️🍭
#فروغ‌_فرخزاد



#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

🎈
لیکن شنیده ام که شب تیره ، هرچه هست
آخر ز تنگه‌های سحرگه گذر کند ...
🦋✍🏻
#فروغ_فرخزاد
#یک_فنجان_شعر

@shermaaa

🎈
دیر آمدی و دامنم از کف رفت
دیر آمدی و غرق گنه گشتم
از تند باد ذلت و بدنامی
افسردم و چو شمع تبه گشتم
🦋✍🏻
#فروغ_فرخزاد
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa

آه ، چه آرام و پر غرور گذر داشت
زندگے من چو جویبار غریبے
در دل این جمعه هاے ساڪت متروک
در دل این خانه هاے خالے دلگیر
آه ، چه آرام و پر غرور گذر داشت ...
✌️🍭
#فروغ_فرخزاد


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

تا لبی بر لب من میلغزد
میکشم آه..
که کاش این او بود....
کاش این لب که مرا میبوسد
لب سوزنده آن بدخو بود...

✌️🍭
#فروغ_فرخزاد



#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

یاد آن شب....
ڪه تو را دیدم
و ڪَفت: دل من
با دلت افسانه‌ے عشق
چشم من دید در آن چشم سیاه
نڪَهی تشـنه و دیوانه‌‌ےعشق...!!

✌️🍭
#فروغ_‌فرخزاد

#شبتون‌_در_خلوت_یار


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

🎈
 شایدپرنده بود که نالید
یا باد در میان درختان
یا من که در برابر بن بست قلب خود
چون موجی از تاسف و شرم و درد     
بالا می آمدم و از میان پنجره
می دیدم که آن دو دست
آن دو سرزنش تلخ و همچنان دراز
به سوی دو دست من
در روشنایی سپیده دمی کاذب
تحلیل می روند و یک صدا که در افق
سرد          
 فریاد زد    
    خداحافظ...!
🦋✍🏻
#فروغ_فرخزاد
@shermaaa

من کنون
از آن همه ماجرا
فقط یک چیز یاد دارم و
یک چیز از خاطرم نرفته و
آن هم عشق توست... 
✌️🍭
#فروغ_فرخزاد



#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

🎈
آنچه در من نهفته دریایی ست
کی توان نهفتنم باشد

با تو زین سهمگین توفانی
کاش یارای گفتنم باشد
🦋✍🏻
#فروغ_فرخزاد
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa :)

🎈
شايد هنوز هم
در پشت چشم‌های له شده
در عمق انجماد
يک چيز نيمه زنده‌ی مغشوش
بر جای مانده بود.
🦋✍🏻
#فروغ_فرخزاد
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa