🎈
جهان از آغاز تا پایان
شعری‌ست محزون.
کسی در خواهد زد
و خواهد آمد
که چشمان تو را خواهد داشت
و همان حرف تو را خواهد زد

ولی من او را نخواهم شناخت.


🦋✍🏻
#بیژن_جلالی

@shermaaa

🎈
جهان
به روایتِ خودش عشق است
به روایتِ من اندوه...
🦋✍🏻
#بیژن_جلالی

@shermaaa

🎈
آزرده از هیچ
آزرده از همه‌چیز
زخم‌هایی بر صورت داشت
که گویی لبخند می‌زد
ولی در گریبان خود می‌گریست
و بر لبخند خود می‌گریست

🦋✍🏻
#بیژن_جلالی

@shermaaa

تا چند در هواے تو
دلم را رها ڪنم
و تا چند در جاے پایت
بذر عشق بیافشانم
و تا چند در سراب چشمانت
آه و افسوس بدارم
✌️
#بیژن_جلالی
@shermaaa

اگر کسی مرا خواست
بگویید رفته باران ها را تماشا کند
و اگر اصرار کرد،
بگویید برای دیدن طوفان ها رفته است
و اگر باز هم سماجت کرد،
بگویید
رفته است تا دیگر باز نگردد ...

✌️
#بیژن_جلالی

@shermaaa

آزرده از هیچ
آزرده از همہ چیز
زخمهایی بر صورت داشت
کہ ڪَویی لبخند می زد
ولی در ڪَریبان خود می ڪَریست
و بر لبخند خود می ڪَریست

✌️
#بیژن_جلالی

@shermaaa

چون سلیمان
بہ عصایی تڪیہ دارم
دیوان قصرے از سیم و زر
می سازند
سلیمان مرده است
چون من
و من همچنان بہ عصاے او
کہ موریانہ آن را خورده است
تڪیہ دارم

#بیژن_جلالی
@shermaaa

‌

از ابدیت
بر دلِ ما رازی‌ست
که هیچ زبانی آن را نخواهد گفت
از عشق
بر دلِ ما غمی‌ست
که هیچ معشوقی را
بر آن راهی نیست
✌️

#بیژن_جلالی
@shermaaa (:

من از همه چیز فَرار کردم
برای اینکه ندانِسته باشم،
نخواسته باشم،
فقط در اندوه استاد شدم .

✌️
#بیژن_جلالی

@shermaaa (:

تو همراه دستهاے من هستی
كہ می‌نويسد
و همراه چشمهاے من هستی
كہ می‌بيند
تو پشت كاغذ سفيد هستی
كہ انتظار می‌كشد
تو پشت كلمات شعر من هستی
كہ از تو می‌گويد...!!!


✌️


#بیژن_جلالی

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

از غم ها آوازے می ماند
از امید ها کلمہ اے
از زندگی شعرے می ماند ...

✌️🏻

#بیژن_جلالی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

‌
چه خوب بود
اگر بین من و تو
نه رودی بود و نه کوهی
و نه سایه‌ی هیچ ناامیدی
و نه هیچ آفتاب تند سوزانی
بین ما فقط راهی بود
هموار
و صاف
و روشن
که قلب‌های ما را به هم می‌پیوست ...
✌️🏻
#بیژن_جلالی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

‌.


چه سفر درازی کردم
در اندوه
و چون باز آمدم
روح عریانی دیدم
در انتهای افق و خود را
در اندوه خود بازشناختم.
✌️🏻
#بیژن_جلالی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

‌
چه سفر درازی کردم
در اندوه
و چون باز آمدم
روح عریانی دیدم
در انتهای افق و خود را
در اندوه خود بازشناختم.
✌️
#بیژن_جلالی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

از ابدیت
بر دلِ ما رازی‌ست
که هیچ زبانی آن را نخواهد گفت
از عشق
بر دلِ ما غمی‌ست
که هیچ معشوقی را
بر آن راهی نیست


✌️

#بیژن_جلالی


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

اگر شعر نبود
چه غریبانه می‌رفتم
و چه غریبانه می‌گفتم
که تنهایم





✌️
#بیژن_جلالی

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روزی خواهی آمد
روزی که دیگر امید دیدار ِ تو را ندارم
دستِ سایه ی مرا خواهی گرفت
سایه ی خاموش،
سایه‌ای که به هیچ خورشیدی احتیاج ندارد
با یکدیگر خواهیم رفت
روزی که دنیا جاده ی وسیعی شده
که به هیچ‌جا نمی‌انجامد...
✌️
#بیژن_جلالی



#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (: