یک فنجان شعر
223 subscribers
14.8K photos
305 videos
26 files
357 links
✌️🍭
ما گر زسر بریده می ترسیدیـــم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
☕️📖
وبلاگم
http://shermaaa.blogfa.com/
Download Telegram
عشق تو
مثل هوای دم صبح میمونه
تازه ام می کند !
کافیست کمی تورا نفس بکشم
کافیست ریه ام را
از دوست داشتنت پُر کنم...


✌️🍭
#مینا_آقازاده

@shermaaa (:
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر شب
با آستینِ کاغذها
پاک می کنم
حرف هایی را که قرار نبود
جز تو با کَسِ دیگری گریه کنم!

حرف هایی که حالا
افتاده سرِ زبانِ قلم ها و
شعر به شعر فاش می کند مرا ؛

کاش
حرف های خیسم را
که روی این کاغذ و آن کاغذ افتاده است ؛
برداری و بگذاری روی شانه ات!
چشم هایم آنها را
فقط برای تو سروده اند...
✌️🍭
#مینا_آقازاده
#رادین🎙
@shermaaa (:
من
عادت کرده ام
هر صبح
قبل از باز شدنِ چشم هایم
دوستت داشته باشم ؛
وَ برایم مهم نباشد که تو
در کجای این شهرِ شلوغ
به فراموش کردنم مشغول هستی...!


✌️🏻🍭
#مینا_آقازاده



@shermaaa (:
صبح است!
زنگِ صدایت مُدام
قلبِ گوشی را می لرزانَد...!
چه هشدار عاشقانه ای!
عشقِ تو بلند بلند
در تمامِ خانه به صدا در آمده است!
باید دل از جا بڪَنم ؛
نباید دیر ڪنم!
نباید امروز از دوست داشتنت جا بمانم!
باید بیایم ،
ب پخه پای چشمهایت بیفتم!
قلبت را ببوسم ؛
تا بدانی ڪه خدا
مرا فقط
برای دوست داشتنِ تو آفریده است!
✌️🏻🍭
#مینا_آقازاده

‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‎ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@shermaaa (:


برای صبح شدن
نه به خورشید نیاز است
نه خنده های باد؛
چشم هایت را که باز کنی،
موهایت که پریشان بشود،
زندگی
عاشقانه طلوع خواهد کرد...!
✌️🏻🍭
#مینا_آقازاده

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:
شهری که
تو را ندارد،
هر روزش
جمعه اَست...!
✌️🍭
#مینا_آقازاده

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
این دست های توست
یا دست های باد...؟!
که باز می کند
گره ی روسری ام را...
نکند در یک کاسه است
دست های باد و دست های تو...
✌️🍭
#مینا_آقازاده

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
عشقِ تو
مثل هوای دَم صبح است ؛
تازه اَم می کند ..!
کافیست کمی تو را نفس بکشم ،
کافیست ریه اَم را
از دوست داشتنت پُرکنم ...!
✌️🍭
#مینا_آقازاده

#سلام_صبحتون_گرم_ازنفس_های_یار


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
سحر خیز تر از من
عشقِ تو است؛
که هر صبح
زودتر از من بیدار می شود
و تا آخرِ شب
چشم روی هم نمی گذارد
✌️🍭
#مینا_آقازاده

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
صبح است و خورشید
با انگشتان طلایی
می کوبد بر پنجره ات ؛

بیدار شو!
بگذار زندگی
از دریچه ی چشمان تو آغاز شود...!
✌️🏻🍭
#مینا_آقازاده


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
وَ ناگهان
تمام می شوے بی آنکہ شروع کرده باشی ،
چقدر
دنيا کوچک می شود
وقتی می خواهی
کمی فقط کمی بزرگ شوے ...

✌️🏻🍭

#مینا_آقازاده

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
حلقه ی اشک را
می اندازم دورِ چشم ؛
راه می افتم ...
دوباره امشب
با " نیامدنت " قرار گذاشته ام...!
✌️🏻🍭
#مینا_آقازاده

#یک_فنجان_شعر

‌‌‌@shermaaa (:

زمستان است و
چشم کوچه از انتظارت ، سپید!

پرنده ی مهاجرم!
بگو با کدام بـرف
می نشینی
بر شاخسار تنهایی ام؟

دلواپس سرما نباش
اینجا از هیزم دل
آتشی برایت روشن کرده ام
✌️🏻🍭
#مینا_آقازاده


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:

اشک‌ها ...
حرف‌های نگفته‌ی ...
من هستند که هر شب ...
روی کاغذِ گونه‌ها می‌نویسم ...
و پاک می‌کنم وَ تو هرگز نمی‌فهمی ...
چه دوستت دارم‌هایی که مچاله نکردم!
✌️🏻🍭
#مینا_آقازاده


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
ای عشقت ،
آذوقه ی روزهای سرد من !
تمامِ زمستان را
با دوست داشتنت سر می کنم ؛
واژه واژه هیزم می ریزم ،
نمی گذارم ، نمی گذارم
آتشِ این شعرها خاموش شود...!

✌️🏻🍭
#مینا_آقازاده

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‎‌‌
#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌