یک فنجان شعر
226 subscribers
14.8K photos
306 videos
26 files
357 links
✌️🍭
ما گر زسر بریده می ترسیدیـــم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
☕️📖
وبلاگم
http://shermaaa.blogfa.com/
Download Telegram
من نخل شدم قرار شد خم نشوم
جز با تو و خنده‌هات همدم نشوم
یک سیب دگر بچین و حوایم باش
نامردم اگر دوباره آدم نشوم...
✌️
#حامد_عسکری

@shermaaa (:
ما حسرت و دلتنگی و تنهایی عشقیم
یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد
✌️
#حامد_عسکری
@shermaaa (:
بعدها تاریخ می‌گوید که
چشمانت چه کرد؟

با منِ تنهاتر از
ستارخانِ بی سپاه!

✌️🤌
#حامد_عسکری

@shermaaa (:
بعدها تاریخ می‌گوید که چشمانت چه کرد؟
با منِ تنهاتر از ستار خانِ بی سپاه...!
✌️

#حامد_عسکری
@shermaaa (:
تا خنده ی تو می چکد از خوشه ی لب ها ...

بیچاره بَمی ها و غم ِ نرخ ِ رطب ها !!!

✌️
#حامد_عسکری

@shermaaa (:
گیسوانت را بیاور شانه پیدا می شود

بغض داری؟ شانه ی مردانه پیدا میشود

 

امتحان کن ! ساده و معصوم لبخندی بزن

تا ببینی باز هم دیوانه پیدا می شود

✌️
#حامد_عسکری

@shermaaa (:
‏پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است


دلتنگ به یک خنده‌ی او زود به زودیم....

✌️
#حامد_عسکری

@shermaaa (:
نبودی ؛ در دلم انگار طوفان شد ، چه طوفانی !
دو پلکم زخمی از شلاق باران شد ، چه بارانی !

صدایت کردم و سیبی به کف با دامنی آبی
وزیدی بر لب ایوان و ایوان شد چه ایوانی !

نبودی ؛ بغض کردم ... حرف‌ها را ... خودخوری کردم
دلم ارگ است و ارگ از خشت ؛ ویران شد ، چه ویرانی !

یکی مثل منِ بدبخت در دام نگاه تو
یکی در تنگیِ آغوش زندان شد ، چه زندانی !

هلا ای پایتخت پیر ! "طا"ی دسته‌دارت کو ؟
بگیرد دست من را ؛ آه ! "طهران" شد چه "تهرانی"

پس از یوسف ، تمام مصریان گفتند : عجب مصری
بماند گریه هم سوغات کنعان شد ، چه کنعانی

من از "سهراب" بودن ، زخم خوردن قسمتم بوده
برو "گرد آفریدم" ! فصل پایان شد ، چه پایانی ...
✌️
#حامد_عسکری
@shermaaa (:
هزار بار دلم سوخت در غمی مُبهم

دلیل سوختنش هَر هزار بار یکی‌ست
✌️
#حامد_عسکری

@shermaaa (:
دیر کردی!
نیمه ی عاشق ترم را باد برد...

✌️
#حامد_عسکری

@shermaaa (:
یک سینه حرف هست ولی نقطه‌چین بس است
خاتون دل و دماغ ندارم همین بس است
✌️🏻
#حامد_عسکری

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
🍁
چای دم کن خسته‌ام از تلخی نسکافه‌ها
چای با عطر هِل و گل های قوری بهتر است
✌️🏻🍂
#حامد_عسکری

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
هر بار دلم رفت و نگاهي به تو كردم
بر گونۀ سرخابي‌ات افتاد خراشي

از شوق هم‌آغوشي و از حسرت ديدار
بايست بميريم، چه تو باشي چه نباشي!
✌️🏻
#حامد_عسکری

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
یک بار شده بر جگرم زخم نکاری



یک بار شده روی لبم بغض نپاشی؟!


✌️🏻
#حامد_عسکری


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
عشق قلیانی ست
با طعم خوش نعنا دوسیب
میکشی آزاد باشی
مبتلاتر میشوی ....

✌️
#حامد_عسکری


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa(:
تو را از من جدا کردند هر باری به ترفندی




یکی با خنده تلخش یکی با برق چاقویش

✌️
#حامد_عسکری


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:
.
نبودی، در دلم انگار طوفان شد، چه طوفانی
دو پلکم زخمی از شلاق باران شد، چه بارانی

نبودی، بغض کردم، حرفها را خودخوری کردم
دلم ارگ است و ارگ از خشت... ویران شد، چه ویرانی
گوزنی پیر بر مهمانسرای خانه‌ی خانی
به لطف سرپری تک‌لول مهمان شد، چه مهمانی

یکی مثل من بدبخت در دام نگاه تو
یکی در تنگی آغوش زندان شد، چه زندانی

پس از یوسف تمام مصریان گفتند: عجب مصری
بماند گریه هم سوغات کنعان شد، چه کنعانی

من از «سهراب» بودن، زخم خوردن قسمتم بوده
برو «گردآفریدم»، فصل پایان شد، چه پایانی...
✌️
#حامد_عسکری

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (: